display result search
منو
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه چهل و هشتم

سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه چهل و هشتم

  • 1 تعداد قطعات
  • 45 دقیقه مدت قطعه
  • 7 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه چهل و هشتم، سال 1402

عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» است، موضوع محوری «بیان حجّت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در عصر رسول خدا» است، عصری که منافق بود، آدم عادی بود، دل‌هایی به کسانی گره خورده بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌خواست معرّفی کند، باید همزمان سلبی معرّفی می‌کرد، باید هم نسبت به منافقین ملاحظه می‌کرد و هم سر جای خود این‌ها را رسوا می‌کرد.
با توجّه به اینکه رو به پایان ماه هستیم و خواستیم زاویه‌ی دیگری از بحث روشن شود، عرض کردیم همزمان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بیان می‌فرمود، از آیات قرآن کریم هم استفاده می‌کرد. یعنی درواقع قرآن کریم پشتیبانِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
چند جلسه‌ای است که وارد این بخش از بحث شده‌ایم که توجّهی در تدبّر به قرآن کریم داشته باشیم، به این عنوان که قرآن کریم کتاب زندگی است، کتاب جاودانی است، برای همه‌ی قرون و اعصار درس است و قرآن کریم قصه‌های تاریخ مصرف گذشته ندارد، بلکه در بیشتر اوقات هر مطلبی که می‌خواهد بگوید، می‌خواهد یک مفهوم کلّی را بگوید که این بر مصادیق مختلف در زمان‌های مختلف، چه بالاتر از آن مصداق قرآنی و چه پایین‌تر از آن مصداق قرآنی، قابل حمل است. آن مفهوم را روی یک یا چند مصداق بیان می‌کند. هر آدمی می‌تواند خودش را مخاطب آن آیه قرار بدهد و به اندازه‌ی توان خودش سیر کند.
ممکن است مثالی مثالِ امامتِ حضرت ابراهیم علیه السلام باشد که مثال عالی است، البته مَثَلِ اعلی هم داریم که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، و مثال‌های خیلی پایین‌تر. گاهی مثالی مانند اصحاب کهف دارد که این مثال در سطح مثال حضرت ابراهیم علیه السلام نیست، پایین‌تر است.
این موضوع برای این است که افراد مختلف خودشان را در قرآن کریم پیدا کنند. یک مفهوم کلّی مانند مفهوم هجرت، مفهوم نفاق، مفهوم حسد، مفهوم کفر به معنای پوشاندنِ حقیقت، و مفاهیم مختلفی که می‌خواهد آموزش دهد، روی قصه و ماجرا و مصداقی مطرح می‌کند، اکثر قریب به اتفاق اوقات آن مفهوم کلّی قابل تعمیم است و برای همه‌ی ماست، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی.
بعد عرض کردیم که برای آن مَثَل‌های اعلی، برای مَثَل‌های ویژه نص لازم است. مثلاً مصداق بالاتری از امامتِ حضرت ابراهیم علیه السلام. اینجا نص لازم دارد.
آیاتِ امامت حضرت ابراهیم علیه السلام را مطرح کردیم و اینکه خود کتاب خدا توسعه داده است و این فقط برای یک نفر نیست، بعد از آن به ماجرای حضرت هارون علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام رسیدیم که من چند آیه از بین صدها آیه خواندم که خدای متعال می‌خواست نشان بدهد که حضرت موسی علیه السلام از روز اول تا روز آخر همراه حضرت هارون علیه السلام آمده است، اما با اینکه می‌دانستند خلیفه است و جانشین است و می‌دانستند خود حضرت هارون علیه السلام جزو مرسلین است، باز هم در جایی زیر بار نرفتند، حتّی تا قتل او پیش رفتند.
بعد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با توجّه به آن مفهومی که بیست سال مردم با پیامبر این آیاتِ موسی و هارون را شنیده بودند، فرمودند «‌أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِی بَعْدِی»، و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این زمینه خیلی تلاش کرد.
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کردند که بچه به دنیا آمده است، نام او را چه بگذاریم؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: چون تو هارونِ امّت هستی، فرزندانت هم باید هم‌نام فرزندان هارون باشند، منتها چون ما عرب هستیم و عبری نیستیم، بجای شبّر و شبیر و مشبّر، حسن و حسین و محسن می‌گذاریم.
وقتی می‌خواستند بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به زور ببرند که بیعت بگیرند، حضرت زیر لب خواند: «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُوا یَقْتُلُونَنِی».[4]
مردم آن عصر هم کاملاً این موضوع را می‌فهمیدند، چون عصرِ همین آیات بود؛ برای ما نبود که خاطره باشد، برای ما اینطور نیست که صدای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در گوش ما باشد، ما قرآن کریم را بدون صدای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و بدون تعیین مصداق عینی که ببینیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ایستاده‌اند و بین دو نماز آیه را تطبیق می‌کنند دیده‌ایم. از این جهت ما بیچاره هستیم، البته از جهت دیگری بر سر سفره‌ی دوازده امام بودیم، فهم ما عمیق‌تر از مردم آن زمان است. ان شاء الله خدای متعال ختم کار ما را هم با زیارت و سربازیِ امام زمان ارواحنا فداه تمام کند. از این جهت جلوتر هستیم، ولی بالاخره ندیده هستیم.
بحث هارون و موسی علیهما السلام قدری ادامه پیدا کرد، به اینجا رسید که عرض کردیم وقتی به امام سجّاد علیه السلام می‌گفتند که می‌گویند فلانی برترین است، حضرت می‌فرمودند: با حدیث منزلت چکار می‌کنند؟ که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تمام آن آیات هارون و موسی علیهما السلام را پای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آورد. به احمد حنبل می‌گفتند برترین اصحاب پیامبر فلانی است و فلانی، او می‌گفت: پیامبر یک فضیلتی برای علی گفته است که پوست آدم جمع می‌شود.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 45:22

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی