- 337
- 1000
- 1000
- 1000
یک نکته از یک جزء، جلسه بیست و دوم
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی با موضوع «یک نکته از یک جزء»، جلسه بیست و دوم، آیه 59 سوره احزاب، سال 1403
جز 22 آیه 59 سوره مبارکه احزاب:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا
خداوند در این آیه خطاب به پیامبر می فرمایند ای پیامبر ما به همسرانات و به دختران ات و به همه زنان مؤمنین بگو از این به بعد باید یک پوشش سرتاسری روی سرشان بیندازند، این برای اینکه شناخته بشوند و برای اینکه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و خداوند غفور و رحیم است.
این آیه یکی از آیات در بحث حجاب است. نکته اساسیای که خداوند در این آیه بیان می فرماید این هست که یکی از فلسفههای حجاب [برای دیده شدن شماست]، [اما] این دیده شدن به چه معنا هست؟! مفسِّرین می گویند این دیده شدن برای این هست که شما نسبت به کنیزان شناخته شده باشید یا از طرف دیگر، شما به عفت و پاکدامنی شناخته شده باشید. همین درست است، اما شاید یک جمله دیگری هم پشت این باشد.
ببینید بزرگواران آن خواهران بزرگوار ما که حجاب ندارند چه بسا شخصیت های خوبی باشند، نگاه می کنید می بینید روحیه ایثارگری دارد، انسان باگذشت و باادبی هست اما همه موی سر او را می بینند، همه صورت او را می بینند. خداوند می گوید اگر می خواهید شناخته بشوید و ویژگی هایتان دیده بشود حجاب داشته باشید.
یک کتابی هست که برای کودکان نوشته شده است و خیلی کتاب قشنگی هست به نام کتاب لینالونا، کتاب جمع و جوری هست برای کودکان، این کتاب را خانم «کلر ژوبرت» نوشته است. ماجرایش این هست که یک دختر خانم کوچکی در حیاط خانهشان با روسری نشسته بوده است، یک دخترک کوچک فضایی با یک پرندهای پیش او می آیند، به او می گوید که چرا تو سر ات را پوشانده ای؟! می گوید چون اینطور بهترهست، این رازی هست که مردم لازم نیست موی سر من را ببینند. این [دختر فضایی] بلند می شود و می رود و بعد که بر می گردد، این دختر خانم به او می گوید چه شد که رفتی؟! می گوید من در یک سیارهای زندگی میکنم که همه موی سرشان قرمز هست و موی سر من آبی هست و مردم خیلی از موی سر من تعریف می کنند. اوایل خیلی خوشم می آمد، هرکسی به من می رسید می گفت که چه موی قشنگی داری! اما کم کم که گذشت من با خودم می گفتم من به غیر از موی سر کلی ویژگیهای مثبت دارم من آدم راستگویی هستم، من آدم ایثار گری هستم، گذشت من زیاد است، من خوبی های زیادی را دارم، اما اصلا مردم انگار نه انگار، من هم یک روز عصبانی شدم و مو های سرم را از ته زدم! [زمانی که] مردم به هم می رسیدند راجع به کچلی من صحبت می کردند، من دنبال راهکاری بودم که چه کار کنم تا اینها ویژگی درونی من را متوجه بشوند، الان فهمیدم! حجاب آن چیزی هست که وقتی انسان آن را داشته باشد ویژگی های درونیاش روشن می شود.
جز 22 آیه 59 سوره مبارکه احزاب:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا
خداوند در این آیه خطاب به پیامبر می فرمایند ای پیامبر ما به همسرانات و به دختران ات و به همه زنان مؤمنین بگو از این به بعد باید یک پوشش سرتاسری روی سرشان بیندازند، این برای اینکه شناخته بشوند و برای اینکه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و خداوند غفور و رحیم است.
این آیه یکی از آیات در بحث حجاب است. نکته اساسیای که خداوند در این آیه بیان می فرماید این هست که یکی از فلسفههای حجاب [برای دیده شدن شماست]، [اما] این دیده شدن به چه معنا هست؟! مفسِّرین می گویند این دیده شدن برای این هست که شما نسبت به کنیزان شناخته شده باشید یا از طرف دیگر، شما به عفت و پاکدامنی شناخته شده باشید. همین درست است، اما شاید یک جمله دیگری هم پشت این باشد.
ببینید بزرگواران آن خواهران بزرگوار ما که حجاب ندارند چه بسا شخصیت های خوبی باشند، نگاه می کنید می بینید روحیه ایثارگری دارد، انسان باگذشت و باادبی هست اما همه موی سر او را می بینند، همه صورت او را می بینند. خداوند می گوید اگر می خواهید شناخته بشوید و ویژگی هایتان دیده بشود حجاب داشته باشید.
یک کتابی هست که برای کودکان نوشته شده است و خیلی کتاب قشنگی هست به نام کتاب لینالونا، کتاب جمع و جوری هست برای کودکان، این کتاب را خانم «کلر ژوبرت» نوشته است. ماجرایش این هست که یک دختر خانم کوچکی در حیاط خانهشان با روسری نشسته بوده است، یک دخترک کوچک فضایی با یک پرندهای پیش او می آیند، به او می گوید که چرا تو سر ات را پوشانده ای؟! می گوید چون اینطور بهترهست، این رازی هست که مردم لازم نیست موی سر من را ببینند. این [دختر فضایی] بلند می شود و می رود و بعد که بر می گردد، این دختر خانم به او می گوید چه شد که رفتی؟! می گوید من در یک سیارهای زندگی میکنم که همه موی سرشان قرمز هست و موی سر من آبی هست و مردم خیلی از موی سر من تعریف می کنند. اوایل خیلی خوشم می آمد، هرکسی به من می رسید می گفت که چه موی قشنگی داری! اما کم کم که گذشت من با خودم می گفتم من به غیر از موی سر کلی ویژگیهای مثبت دارم من آدم راستگویی هستم، من آدم ایثار گری هستم، گذشت من زیاد است، من خوبی های زیادی را دارم، اما اصلا مردم انگار نه انگار، من هم یک روز عصبانی شدم و مو های سرم را از ته زدم! [زمانی که] مردم به هم می رسیدند راجع به کچلی من صحبت می کردند، من دنبال راهکاری بودم که چه کار کنم تا اینها ویژگی درونی من را متوجه بشوند، الان فهمیدم! حجاب آن چیزی هست که وقتی انسان آن را داشته باشد ویژگی های درونیاش روشن می شود.
تاکنون نظری ثبت نشده است