display result search
منو
ولی خدا در قرآن، جلسه دوم

ولی خدا در قرآن، جلسه دوم

  • 1 تعداد قطعات
  • 35 دقیقه مدت قطعه
  • 61 دریافت شده
سخنرانی آیت الله محمدعلی جاودان با موضوع «ولی خدا در قرآن»، جلسه دوم، سال 1392

امام با خدای متعال یک نسبت هایی دارد. یک نسبتی امام با پیامبر دارد و یک نسبتی امام با مردم دارد. نسبتی که امام با خدای متعال دارد این است که اولا خلیفه خداست. نسبت دوم این است که امام ولی خداست. بعد عرض کردیم که آیا این أشهدُ أنَّ علیّاً ولیُّ الله که ناگزیر بعد هم می گوییم أشهَدُ أنَّ الحَسَنَ ولیُّ الله. أشهَدُ أنَّ الحُسَینَ ولیُّ الله. این در تمام ائمه جاری است دیگر. این به چه معناست. این ولی که در اینجا شهادت می دهیم چه معنایی دارد؟ بعد به این مناسبت وارد بحث ولی که در قرآن آمده شدیم.
اولین معنای ولی را بحث کردیم که آن چیزی بود که در آیه 257سوره مبارکه بقره یعنی اللهُ وَلیُّ الـَّذینَ آمَنواآمده. ببینید اینجا نفرمود الله ولی الذین کسانی که بر مردم امامت می کنند. این را نگفتند. گفتند بر مومن. هرکس مومن است. یک مقداری از بحثش را هفته گذشته عرض کردیم. هرکس ایمان بیاورد، یعنی بشود روی ایمانش اسم ایمان گذاشت، خدا ولی اوست. وقتی اسم ایمان بر ایمان من صادق است که هر حادثه ای مرا از جایم تکان ندهد. اگر هر گناه کوچک و بزرگی حواس مرا پرت می کند، آن وقت ممکن است نشود اسم ایمان را رویم گذاشت. برای اینکه اسم ایمان رویش گذاشته شود، حداقلش این است که گناه نکند. وقتی که گناه نکند به حد نصاب حداقل رسیده است. اگر با دستور زکات آشنا باشید مثلا اگر کسی چهل تا گوسفند داشته باشد به نصاب اول گوسفند رسیده است. این باید یک گوسفند به عنوان زکات بدهد. حالا ممکن است یک ذره عددش را درست نگفته باشم. آن وقت یک نصاب دوم و سوم و چندم دارد. این نصاب حداقلی ایمان، آن وقتی است که انسان هیچ گناهی نمی کند. یا اگر هم یک وقت یک لغزشی پیش آمد جبران می کند. جبران می کند. این اصلا بنا ندارد گناه کند. ببینید فرض ندارد که من خدا را قبول داشته باشم اما مثلا وقتی دارم می روم سر کارم با خود بگویم اگر فلانی آمد یک دروغی به او می گویم که چطور باشد. نمی شود. مثلا امشب شب عروسی فلانی بود و اگر هم دیر شد و نمازم قضا شد، خب بعد می خوانیم. آن سال های اولیه که به کربلا می رفتند با یک کاروان صد نفره رفته بودیم. یک جایی ایستاده بودیم نماز بخوانیم و می گفتند الان ماشین می رود و دیر می شود. گفتند آقا خب نماز قضا را هم خدا گذاشته است. حالا بعد می رویم قضایش را می خوانیم. یک عده اینگونه می گفتند. یک عده می گفتند آقا نماز نباید قضا شود. درهرصورت نماز نباید قضا شود. ما نمازمان را می خوانیم. هرطور شد. ماشین هر طور شد نه نماز هر طور شد. اینگونه نمی شود. اگر بگوید نماز هرطور شد با ایمان نمی سازد. ببینید این حداقل است ها. حد نصاب اقل. نصاب اقلش این است که آدم نمازش را به هرچیزی نمی فروشد. یا هرگناهی آمد مقاومت و مقابله می کند. خب این حداقل بود. خدای متعال از اینجا ولایت امر مومن را به عهده می گیرد.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 35:32

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن