display result search
سخنرانی حجت‌الاسلام ولی‌الله لونی الیگودرزی با موضوع «تمایلات نفس انسان»، سال 1400
آنچه در اسلام راجع به نفس انسان آمده این است که نفس یک امر مجرد است و مقابل جسم قرار دارد و بنابراین تقسیم بردار نیست. ما یک روح بیشتر نداریم. این تقسیم بندی‌هایی که انجام شده، حالاتی است که یک نفس به خود می‌گیرد و در شرایط گوناگون ماهیت و کارکردش تغییر می‌کند و به تناسب این تغییرات و تحولات روح انسان نام های گوناگون می‌گیرد.نفس انسان اگر گرفتار گناه شود گناه مطابق با میلش می شود، روح انسان به سمت گناه می‌رود، این میل دائم انسان را تحریک می کند و گناه را در کام ما جذاب و لذت بخش می کند. شهوت، ثروت و قدرت از امیال لذت بخش هستند که روح قدم به قدم به سمت آنها حرکت می‌کند تا به آن برسد و بعد آن را امر خوبی می بیند و توجیه می کند و اینگونه فکر در اختیار میل قرار می گیرد و میل ریشه دار می شود و انسان را به سمت سقوط می کشاند. nاین فرایند که امیال، انسان را به سقوط می کشاند در قرآن با عنوان «تسویل» یاد شده است که به معنی آراستن و توجیه گری امر غلط است و ضد ارزش را به ارزش تبدیل می کند بنابراین اگر نفس در این مسیر قرار گرفت که توجیه گر شد و فکر را در خدمت خود گرفت انسان را به سراشیبی سقوط می کشاند.
اگر نفس توجیه گر شد و با گناه انس گرفت به تدریج وجودش مساوی با امیال نفسانی می شود و نقشه می کشد که چگونه گناه را انجام دهد و بعد از این مرحله، از خود نقشه کشیدن برای گناه لذت می برد و نفس تسلیم مسیر باطل می شود که به این می گویند نفس اماره که دستور به گناه می دهد و عشق به گناه می ورزد.
در چنین حالتی عقل در اسارت دل شیطانی قرار می گیرد. عقلی که باید انسان را به خدا نزدیک کند دیگر عقل آزاد، نورانی و هدایتگر نیست بلکه در اسارت امیال شیطانی است و انسان را به سقوط می کشاند. اسلام به عنوان مکتب نورانی و هدایتگر برای مقابله با این روند راهکار ارائه می دهد. فطرت در حالت رها شده، توحیدی تربیت نمی شود و خداوند پیامبر را به عنوان الگو قرار داده است تا ما با نگاه به این الگو رفتار خود را با او تنظیم کنیم و اگر این کار را کردیم دیگر نفس انسان به سمت امیال شیطانی نمی رود.
همه معصومین اسوه و الگو هستند. اگر روح ما به سمت معصومین مایل شد خود را غرق در وجود نورانی آنها می بینیم و این روح نه تنها دیگر از معصومین جدا نمی شود بلکه عاشق آنها می شود و هرچه بر ضد آنها باشد برایش تنفر آور می شود و روح سیر و صعود پیدا می کند.
روح انسان در درون دائما در حال درگیری دو کشش رحمانی و شیطانی است. جنود عقل و جهل در روح انسان وجود دارد و رهبر جنود عقل ذات اقدس الهی و 14 معصوم هستند و رهبر جنود جهل شیطان است و چه دردآور است که انسان به سمت جنود جهل برود و از شیطان تبعیت کند.
خداوند برای اینکه بندگان به سمت جنود عقل متمایل شوند و برایشان قابل درک باشد علاوه بر پیامبر(ص) و ائمه (ع) الگوهای ملموس تری را هم در هر زمان قرار داده است که عبارت از شهدا هستند بنابراین زندگی شهید سلیمانی، شهید حججی و دیگر شهدا برای ما باید الگو باشد و برای صعود به سمت خدا باید از این افراد الگو بگیریم.
آنچه در اسلام راجع به نفس انسان آمده این است که نفس یک امر مجرد است و مقابل جسم قرار دارد و بنابراین تقسیم بردار نیست. ما یک روح بیشتر نداریم. این تقسیم بندی‌هایی که انجام شده، حالاتی است که یک نفس به خود می‌گیرد و در شرایط گوناگون ماهیت و کارکردش تغییر می‌کند و به تناسب این تغییرات و تحولات روح انسان نام های گوناگون می‌گیرد.نفس انسان اگر گرفتار گناه شود گناه مطابق با میلش می شود، روح انسان به سمت گناه می‌رود، این میل دائم انسان را تحریک می کند و گناه را در کام ما جذاب و لذت بخش می کند. شهوت، ثروت و قدرت از امیال لذت بخش هستند که روح قدم به قدم به سمت آنها حرکت می‌کند تا به آن برسد و بعد آن را امر خوبی می بیند و توجیه می کند و اینگونه فکر در اختیار میل قرار می گیرد و میل ریشه دار می شود و انسان را به سمت سقوط می کشاند. nاین فرایند که امیال، انسان را به سقوط می کشاند در قرآن با عنوان «تسویل» یاد شده است که به معنی آراستن و توجیه گری امر غلط است و ضد ارزش را به ارزش تبدیل می کند بنابراین اگر نفس در این مسیر قرار گرفت که توجیه گر شد و فکر را در خدمت خود گرفت انسان را به سراشیبی سقوط می کشاند.
اگر نفس توجیه گر شد و با گناه انس گرفت به تدریج وجودش مساوی با امیال نفسانی می شود و نقشه می کشد که چگونه گناه را انجام دهد و بعد از این مرحله، از خود نقشه کشیدن برای گناه لذت می برد و نفس تسلیم مسیر باطل می شود که به این می گویند نفس اماره که دستور به گناه می دهد و عشق به گناه می ورزد.
در چنین حالتی عقل در اسارت دل شیطانی قرار می گیرد. عقلی که باید انسان را به خدا نزدیک کند دیگر عقل آزاد، نورانی و هدایتگر نیست بلکه در اسارت امیال شیطانی است و انسان را به سقوط می کشاند. اسلام به عنوان مکتب نورانی و هدایتگر برای مقابله با این روند راهکار ارائه می دهد. فطرت در حالت رها شده، توحیدی تربیت نمی شود و خداوند پیامبر را به عنوان الگو قرار داده است تا ما با نگاه به این الگو رفتار خود را با او تنظیم کنیم و اگر این کار را کردیم دیگر نفس انسان به سمت امیال شیطانی نمی رود.
همه معصومین اسوه و الگو هستند. اگر روح ما به سمت معصومین مایل شد خود را غرق در وجود نورانی آنها می بینیم و این روح نه تنها دیگر از معصومین جدا نمی شود بلکه عاشق آنها می شود و هرچه بر ضد آنها باشد برایش تنفر آور می شود و روح سیر و صعود پیدا می کند.
روح انسان در درون دائما در حال درگیری دو کشش رحمانی و شیطانی است. جنود عقل و جهل در روح انسان وجود دارد و رهبر جنود عقل ذات اقدس الهی و 14 معصوم هستند و رهبر جنود جهل شیطان است و چه دردآور است که انسان به سمت جنود جهل برود و از شیطان تبعیت کند.
خداوند برای اینکه بندگان به سمت جنود عقل متمایل شوند و برایشان قابل درک باشد علاوه بر پیامبر(ص) و ائمه (ع) الگوهای ملموس تری را هم در هر زمان قرار داده است که عبارت از شهدا هستند بنابراین زندگی شهید سلیمانی، شهید حججی و دیگر شهدا برای ما باید الگو باشد و برای صعود به سمت خدا باید از این افراد الگو بگیریم.
تاکنون نظری ثبت نشده است