display result search
- 29
- 1000
- 1000
- 1000
معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر،4
سخنرانی دکتر علی غلامی با موضوع "معامله با خدا در قاموس عاشوراییان منتظر"، جلسه چهارم: جایگاه تسلیم و رضا در اعمال، سال 1402
اگر انسان با خداوند معامله کند در حوزه میل و رغبت و گرایش او چه اتفاقی می افتد؟ یعنی اگر ما به جای شیطان با خداوند معامله کردیم اون وقت دل ما چه می خواهد؟ میل ما به چی رغبت و گرایش پیدا می کند؟ اگر انسان با خدا معامله کند، اولین چیزی که به عنوان رغبت برای او جذابه اخلاص هست، یعنی آدم با خدا که معامله می کند بعدش خیلی دوست دارد که کارهایش را برای خدا انجام بدهد. این اولین اثر گرایشی معامله با خداوند است. دومین اثر بحث تسلیم و رضاست. ما یه مثلثی داریم توکل، تسلیم و رضا که این ها از یک جهاتی هم به هم شبیه اند. پس دومین اثر گرایشی در معامله با خداوند عبارت است از توکل و تسلیم و رضا. توکل یعنی اینکه انسان امرش را به خداوند واگذار بکند و به او اعتماد داشته باشد و تنها او را موثر بداند و از وسایل عالمم استفاده بکند. دومین چیزی که باید بهش بپردازیم تسلیم است. تسلیم یعنی پذیرش محض اراده خداوند و نتیجه قضای او و سپردن همه چیز به او. تسلیم یه پله بالاتر رضاست. رضا یعنی خشنودی مطلق بنده، خشنودی مطلق از آنچه که حق تعالی اراده کرده و مقدر کرده است. پس دومین اثر رغبت انگیزی که ما از معامله با خداوند بهش می رسیم اینه که اهل تسلیم و رضا می شویم. خداوند صفاتی داره شریکی نمی پذیرد. خداوند متکبر است. انواع تسلیم و رضا چیست؟ سه نوع تسلیم و رضا داریم؛ رضای عام داریم، رضا به قضا و قدر داریم و رضا به رضای حق داریم. به ترتیب درجه اولین رضا و تسلیم اینه که انسان ربوبیت خداوند رو قبول داشته باشد. اگه خدا رو به عنوان رب قبول داشتیم وقتی او می گوید خمس اموالت رو بده، برکتش با من. اما وقتی من خمس نمی دهم یعنی ربوبیت خداوند و پرورش دهندگی خداوند را قبول ندارم. اگر که قضای الهی شامل حال ما شد و چیزی برای ما مقدر شد، رضایت و تسلیم شدن واجب است. اباعبدالله علیه السلام می فرماید: رضای ما اهل بیت همون چیزیه که رضای خداست. ما با سه نوع مصیبت مواجه می شویم؛ یک مصیبتی که تقصیر خودمان هست، یعنی عامل ایجادش خودمان هستیم و کسی از بیرون این رو ایجاد نکرده است. دومین عاملی که ما را در عالم مبتلا می کند و مصیبت به وجود می آورد که حالا بعد باید تسلیم باشیم جامعه است. بعضی وقتا جامعه گناه می کند خب باید نهی از منکر بکنیم، بعضی وقت ها دخالت جامعه است. اگر ریشه ی ابتلا و مصیبت را انسان بداند، خیلی وقت ها به چشم نعمت بهش نگاه می کند، اما لازمه اش این است که بداند که عالم چرخش چطور می چرخد؟
اگر انسان با خداوند معامله کند در حوزه میل و رغبت و گرایش او چه اتفاقی می افتد؟ یعنی اگر ما به جای شیطان با خداوند معامله کردیم اون وقت دل ما چه می خواهد؟ میل ما به چی رغبت و گرایش پیدا می کند؟ اگر انسان با خدا معامله کند، اولین چیزی که به عنوان رغبت برای او جذابه اخلاص هست، یعنی آدم با خدا که معامله می کند بعدش خیلی دوست دارد که کارهایش را برای خدا انجام بدهد. این اولین اثر گرایشی معامله با خداوند است. دومین اثر بحث تسلیم و رضاست. ما یه مثلثی داریم توکل، تسلیم و رضا که این ها از یک جهاتی هم به هم شبیه اند. پس دومین اثر گرایشی در معامله با خداوند عبارت است از توکل و تسلیم و رضا. توکل یعنی اینکه انسان امرش را به خداوند واگذار بکند و به او اعتماد داشته باشد و تنها او را موثر بداند و از وسایل عالمم استفاده بکند. دومین چیزی که باید بهش بپردازیم تسلیم است. تسلیم یعنی پذیرش محض اراده خداوند و نتیجه قضای او و سپردن همه چیز به او. تسلیم یه پله بالاتر رضاست. رضا یعنی خشنودی مطلق بنده، خشنودی مطلق از آنچه که حق تعالی اراده کرده و مقدر کرده است. پس دومین اثر رغبت انگیزی که ما از معامله با خداوند بهش می رسیم اینه که اهل تسلیم و رضا می شویم. خداوند صفاتی داره شریکی نمی پذیرد. خداوند متکبر است. انواع تسلیم و رضا چیست؟ سه نوع تسلیم و رضا داریم؛ رضای عام داریم، رضا به قضا و قدر داریم و رضا به رضای حق داریم. به ترتیب درجه اولین رضا و تسلیم اینه که انسان ربوبیت خداوند رو قبول داشته باشد. اگه خدا رو به عنوان رب قبول داشتیم وقتی او می گوید خمس اموالت رو بده، برکتش با من. اما وقتی من خمس نمی دهم یعنی ربوبیت خداوند و پرورش دهندگی خداوند را قبول ندارم. اگر که قضای الهی شامل حال ما شد و چیزی برای ما مقدر شد، رضایت و تسلیم شدن واجب است. اباعبدالله علیه السلام می فرماید: رضای ما اهل بیت همون چیزیه که رضای خداست. ما با سه نوع مصیبت مواجه می شویم؛ یک مصیبتی که تقصیر خودمان هست، یعنی عامل ایجادش خودمان هستیم و کسی از بیرون این رو ایجاد نکرده است. دومین عاملی که ما را در عالم مبتلا می کند و مصیبت به وجود می آورد که حالا بعد باید تسلیم باشیم جامعه است. بعضی وقتا جامعه گناه می کند خب باید نهی از منکر بکنیم، بعضی وقت ها دخالت جامعه است. اگر ریشه ی ابتلا و مصیبت را انسان بداند، خیلی وقت ها به چشم نعمت بهش نگاه می کند، اما لازمه اش این است که بداند که عالم چرخش چطور می چرخد؟
تاکنون نظری ثبت نشده است