- 575
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر سوره روم، جلسه هفدهم
سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع "تفسیر سوره روم"، جلسه هفدهم، مَثَلها در قرآن، سال 1403
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَةٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ.کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ. البته ما در این قرآن (عظیم) برای (هدایت) مردم هر گونه مثل زدیم و اگر تو بر این مردم هر گونه معجز و آیتی بیاوری باز کافران محققا (از روی عناد) خواهند گفت: شما (مسلمین و رسولتان خلق را) به باطل و اوهام میخوانید. این چنین خدا بر دلهای اهل جهل (پس از اتمام حجت) مهر (شقاوت) نهد (که هیچ سخن حق را نپذیرند). آیه 58 و 59 سوره روم مورد بحث ماست. این دو آیه به هم مربوط هستند و بعضی از مفسرین گفتند که این دو آیه مانند این است که خلاصهای از سوره روم باشند. خداوند میفرماید ما برای مردم از قرآن همه مدل مثلی زدیم و قرآن پر از مثلهاست. مَثَل چیزی است که کوتاه و شفاف است و هدف را میرساند. راجع به مَثَلهای قرآن کتب زیادی نوشته شده است هدف از مَثَل تقریب به ذهن است و موجب فکر و اندیشه میشود، در مورد مثل در قرآن سه تعبیر است؛ تفکر، تذکر و فهم. مثل باعث فهم بهتر میشود. قرآن وقتی میخواهد کافر را مثال بزند میفرماید کافر کسی است که در تاریکی محض و ظلمات است. یا در مورد شرک اینگونه مثال میزند اینها کسایی هستند که خدا را ول کردهاند و دنیا را چسبیدند مانند عنکبوتی هستند که به خانه سست و ویران خود چسبیده اند، شرک هم این چنین است ذره اساس و بقا ندارد. خداوند میخواهد بگوید اگر کسی از روی ریا انفاق کند، مانند دانهای میماند که روی سنگ سیاه و سفت میگذارد و باران میآید آن را از بین میبرد، اما انفاق حقیقی مانند دانهای است که کاشته میشود و او تبدیل به هفت خوشه میشود و هر خوشه 100 دانه میشود. خداوند میفرماید: ما مَثَلهای مختلفی در قرآن آوردیم و اما وقتی کسی نمیخواهد مومن شود حتی اگر معجزه هم ببیند باز یک بهانه میآورد. بعضیها چون لجاجت دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند. بعضی از افراد قلبهایشان بیمار است و دچار امراض قلبی هستند، حق باور و حقپذیر نیستند.
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَةٍ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ.کَذَٰلِکَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ. البته ما در این قرآن (عظیم) برای (هدایت) مردم هر گونه مثل زدیم و اگر تو بر این مردم هر گونه معجز و آیتی بیاوری باز کافران محققا (از روی عناد) خواهند گفت: شما (مسلمین و رسولتان خلق را) به باطل و اوهام میخوانید. این چنین خدا بر دلهای اهل جهل (پس از اتمام حجت) مهر (شقاوت) نهد (که هیچ سخن حق را نپذیرند). آیه 58 و 59 سوره روم مورد بحث ماست. این دو آیه به هم مربوط هستند و بعضی از مفسرین گفتند که این دو آیه مانند این است که خلاصهای از سوره روم باشند. خداوند میفرماید ما برای مردم از قرآن همه مدل مثلی زدیم و قرآن پر از مثلهاست. مَثَل چیزی است که کوتاه و شفاف است و هدف را میرساند. راجع به مَثَلهای قرآن کتب زیادی نوشته شده است هدف از مَثَل تقریب به ذهن است و موجب فکر و اندیشه میشود، در مورد مثل در قرآن سه تعبیر است؛ تفکر، تذکر و فهم. مثل باعث فهم بهتر میشود. قرآن وقتی میخواهد کافر را مثال بزند میفرماید کافر کسی است که در تاریکی محض و ظلمات است. یا در مورد شرک اینگونه مثال میزند اینها کسایی هستند که خدا را ول کردهاند و دنیا را چسبیدند مانند عنکبوتی هستند که به خانه سست و ویران خود چسبیده اند، شرک هم این چنین است ذره اساس و بقا ندارد. خداوند میخواهد بگوید اگر کسی از روی ریا انفاق کند، مانند دانهای میماند که روی سنگ سیاه و سفت میگذارد و باران میآید آن را از بین میبرد، اما انفاق حقیقی مانند دانهای است که کاشته میشود و او تبدیل به هفت خوشه میشود و هر خوشه 100 دانه میشود. خداوند میفرماید: ما مَثَلهای مختلفی در قرآن آوردیم و اما وقتی کسی نمیخواهد مومن شود حتی اگر معجزه هم ببیند باز یک بهانه میآورد. بعضیها چون لجاجت دارند، نمیخواهند حق را بپذیرند. بعضی از افراد قلبهایشان بیمار است و دچار امراض قلبی هستند، حق باور و حقپذیر نیستند.
تاکنون نظری ثبت نشده است