display result search
- 118
- 1000
- 1000
- 1000
یک نکته از یک جزء، جلسه چهارم
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی با موضوع «یک نکته از یک جزء»، جلسه چهارم؛ آیه 175 سوره آل عمران، سال 1402
جزء چهارم، آیه 175 از سوره مبارکه آل عمران:
﴿إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ﴾
خداوند در این آیه می فرماید این شیطان هست که دائم یاران خودش را به ترس وا می دارد، ای مؤمنین از من خدا بترسید نه از شیطان و جنود او.
شاید انسان بتواند به جرأت بگوید که ترس مؤمنین، مهم ترین عامل تنهایی جبهه حق بوده است. خیلی از افراد بودند که انسان های مؤمنی بودند و جبهه حق را دوست داشتند، به پیامبران و ائمه بزرگوار معصومین علاقه داشتند اما به واسطه ترس جبهه حق را تنها گذاشتند. مگر در 1400 سال پیش در روز عاشوراء همه مسلمان هایی که در عالم بودند اینها مخالف اباعبدالله بودند؟ اینطور نیست! اما اینها حسین بن علی را یاری نکردن چون می ترسیدند، ترس آنها عوامل زیادی داشت.
یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود انسان بترسد، ترس از جان است. می ترسد کشته بشود و می ترسد آسیبی ببیند، می ترسد سیلی بخورد، می ترسد یک شخصی یک لگدی به او بزند و بعد حاضر است جبهه حق را تنها بگذارد. جمله ای که عبید الله بن حرّ جعفی به اباعبدالله گفت همین بود، گفت:«آقا من می دانم که اگر جنگی اتفاق بیفتد و من در رکاب شما باشم کشته خواهم شد، آقا من تحمّل ضربه شمشیر را ندارم»؛ شما ترس را ببینید، این ترس باعث می شود که انسان تنهائی حسین بن علی را ببیند و امام اش را تنها بگذارد. کسانی که در مسیر اهل بیت هستند اینها به واسطه جان شان نمی ترسند. امام عظیم الشأن ما چه شجاعتی داشت، ایشان به فرزند بزرگوارشان حاج احمد آقا می فرمودند:«موقعی که من را از قم سوار ماشین کردند در نیمه های شب و به سمت تهران بردند، در مسیر جاده ی قم به تهران این ماشین چراغ هایش را خاموش کرد و داخل جاده فرعی ای شد، من یقین پیدا کردم که اینها قصد دارند تا من را بکشند، به قلب ام رجوع کردم، احمد به خدا قسم نترسیده بودم!». شاگرد مکتب اباعبدالله اینطور هست و از این جور چیز ها نمی ترسد.
امروز مقام معظم رهبری در قله شجاعت هستند، هنگامی که حاج قاسم به شهادت رسید، ترامپ توئیت زد که اگر ایران بخواهد انتقامی بگیرد ما 52 نقطه ایران را خواهیم زد، همه می دانستند که اولین نقطه منظورش بیت رهبری هست. ایران نیمه های شب عین الاسد را زده است و هنگام صبح هست و آمریکا طبعا می خواهد انتقام بگیرد و طبیعی است که حضرت آقا بیت را رها کنند و به جای دیگری بروند اما آقا بیت را که رها نمی کند بماند، دیدارش با مردم قم را کنسل نمی کند بماند، از تمام شبکه های صدا و سیما و تمام شبکه های مجازی بیت رهبری و از تمام شبکه های ماهواره ای ایران، سخنرانی حضرت آقا در جمع مردم قم پخش زنده تلویزیونی می شود! یعنی آقا دارد می گوید من اینجا نشسته ام و اگر جرأت دارید بزنید! سردار حاجی زاده می فرمود:«من خودم سه بار از آقا خواهش کردم که آقا بالاخره این آمریکا هست و البته ما مجهز هستیم و ما مطمئن هستیم اما بالاخره برای خودش ابرقدرتی هست، آقا فرمودند که شما کار خودتان را بکنید، خیالتان راحت باشد».
جزء چهارم، آیه 175 از سوره مبارکه آل عمران:
﴿إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ﴾
خداوند در این آیه می فرماید این شیطان هست که دائم یاران خودش را به ترس وا می دارد، ای مؤمنین از من خدا بترسید نه از شیطان و جنود او.
شاید انسان بتواند به جرأت بگوید که ترس مؤمنین، مهم ترین عامل تنهایی جبهه حق بوده است. خیلی از افراد بودند که انسان های مؤمنی بودند و جبهه حق را دوست داشتند، به پیامبران و ائمه بزرگوار معصومین علاقه داشتند اما به واسطه ترس جبهه حق را تنها گذاشتند. مگر در 1400 سال پیش در روز عاشوراء همه مسلمان هایی که در عالم بودند اینها مخالف اباعبدالله بودند؟ اینطور نیست! اما اینها حسین بن علی را یاری نکردن چون می ترسیدند، ترس آنها عوامل زیادی داشت.
یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود انسان بترسد، ترس از جان است. می ترسد کشته بشود و می ترسد آسیبی ببیند، می ترسد سیلی بخورد، می ترسد یک شخصی یک لگدی به او بزند و بعد حاضر است جبهه حق را تنها بگذارد. جمله ای که عبید الله بن حرّ جعفی به اباعبدالله گفت همین بود، گفت:«آقا من می دانم که اگر جنگی اتفاق بیفتد و من در رکاب شما باشم کشته خواهم شد، آقا من تحمّل ضربه شمشیر را ندارم»؛ شما ترس را ببینید، این ترس باعث می شود که انسان تنهائی حسین بن علی را ببیند و امام اش را تنها بگذارد. کسانی که در مسیر اهل بیت هستند اینها به واسطه جان شان نمی ترسند. امام عظیم الشأن ما چه شجاعتی داشت، ایشان به فرزند بزرگوارشان حاج احمد آقا می فرمودند:«موقعی که من را از قم سوار ماشین کردند در نیمه های شب و به سمت تهران بردند، در مسیر جاده ی قم به تهران این ماشین چراغ هایش را خاموش کرد و داخل جاده فرعی ای شد، من یقین پیدا کردم که اینها قصد دارند تا من را بکشند، به قلب ام رجوع کردم، احمد به خدا قسم نترسیده بودم!». شاگرد مکتب اباعبدالله اینطور هست و از این جور چیز ها نمی ترسد.
امروز مقام معظم رهبری در قله شجاعت هستند، هنگامی که حاج قاسم به شهادت رسید، ترامپ توئیت زد که اگر ایران بخواهد انتقامی بگیرد ما 52 نقطه ایران را خواهیم زد، همه می دانستند که اولین نقطه منظورش بیت رهبری هست. ایران نیمه های شب عین الاسد را زده است و هنگام صبح هست و آمریکا طبعا می خواهد انتقام بگیرد و طبیعی است که حضرت آقا بیت را رها کنند و به جای دیگری بروند اما آقا بیت را که رها نمی کند بماند، دیدارش با مردم قم را کنسل نمی کند بماند، از تمام شبکه های صدا و سیما و تمام شبکه های مجازی بیت رهبری و از تمام شبکه های ماهواره ای ایران، سخنرانی حضرت آقا در جمع مردم قم پخش زنده تلویزیونی می شود! یعنی آقا دارد می گوید من اینجا نشسته ام و اگر جرأت دارید بزنید! سردار حاجی زاده می فرمود:«من خودم سه بار از آقا خواهش کردم که آقا بالاخره این آمریکا هست و البته ما مجهز هستیم و ما مطمئن هستیم اما بالاخره برای خودش ابرقدرتی هست، آقا فرمودند که شما کار خودتان را بکنید، خیالتان راحت باشد».
تاکنون نظری ثبت نشده است