display result search
- 305
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر سوره روم، جلسه پانزدهم
سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع " تفسیر سوره روم"، جلسه پانزدهم، سال 1402
بحث ما در آیه 30 سوره روم است که خطاب به پیامبر است اما در واقع خطابات قرآن خطاب به عموم مردم است. دین یعنی اعتقاد و آیین و باور. مشرک هم دین دارد و دینش بت پرستی است و این معنای عام دین است. معنای دوم دین معنای خاص است یعنی اعتقاد به خدا و پیامبران. اسلام دینی بر اساس عقل است و پیامبر آمده است که عقول مومنین را شکوفا کند. هیچ تعارضی بین عقل و دین نیست.ولی چرا باید دین باشد؟ چون هر عقلی یک حرفی میزند، ولی دین کار عقل را منظم و منسجم می کند. مثلا می‌گوید اخلاق شما باید قانونمند باشد. دین به ما باور و رفتار می دهد و همه بر اساس عقل و خرد است. دین کارش قانونمند کردن یافته های عقلی است. هرکسی عقل دارد، دین دارد و هر کسی عقل دارد می فهمد که خدا وجود دارد. دین در حقیقت مسیر عقل را جهت‌دار می کند. دین امری فطری است و فطرت به ما این را می‌گوید. عقل و علم به تنهایی برای ما مسئولیت پذیری نمی آورد، اما این دین است که به ما مسئولیت می دهد و این مهمترین نقش دین است. در روایت داریم که سه چیز به دین لطمه میزند؛ اول، عالمی که فاجر است. دوم، پیشوایی که ستمگر است. سوم، مجتهدی که جاهل است. در روایت دیگری داریم چند چیز آفت دین است؛ اول، استخفاف دین، یعنی بی اعتنایی به دین. دوم، دین فروشی. سوم، خرافات. چهارم، بدعت گزاری در دین.پنجم، استفاده ابزاری از دین. اینها همه آفت دین هستند و به دین صدمه می زنند.
بحث ما در آیه 30 سوره روم است که خطاب به پیامبر است اما در واقع خطابات قرآن خطاب به عموم مردم است. دین یعنی اعتقاد و آیین و باور. مشرک هم دین دارد و دینش بت پرستی است و این معنای عام دین است. معنای دوم دین معنای خاص است یعنی اعتقاد به خدا و پیامبران. اسلام دینی بر اساس عقل است و پیامبر آمده است که عقول مومنین را شکوفا کند. هیچ تعارضی بین عقل و دین نیست.ولی چرا باید دین باشد؟ چون هر عقلی یک حرفی میزند، ولی دین کار عقل را منظم و منسجم می کند. مثلا می‌گوید اخلاق شما باید قانونمند باشد. دین به ما باور و رفتار می دهد و همه بر اساس عقل و خرد است. دین کارش قانونمند کردن یافته های عقلی است. هرکسی عقل دارد، دین دارد و هر کسی عقل دارد می فهمد که خدا وجود دارد. دین در حقیقت مسیر عقل را جهت‌دار می کند. دین امری فطری است و فطرت به ما این را می‌گوید. عقل و علم به تنهایی برای ما مسئولیت پذیری نمی آورد، اما این دین است که به ما مسئولیت می دهد و این مهمترین نقش دین است. در روایت داریم که سه چیز به دین لطمه میزند؛ اول، عالمی که فاجر است. دوم، پیشوایی که ستمگر است. سوم، مجتهدی که جاهل است. در روایت دیگری داریم چند چیز آفت دین است؛ اول، استخفاف دین، یعنی بی اعتنایی به دین. دوم، دین فروشی. سوم، خرافات. چهارم، بدعت گزاری در دین.پنجم، استفاده ابزاری از دین. اینها همه آفت دین هستند و به دین صدمه می زنند.
تاکنون نظری ثبت نشده است