display result search
منو
زندگی پس از زندگی - بی نهان

زندگی پس از زندگی - بی نهان

  • 1 تعداد قطعات
  • 122 دقیقه مدت قطعه
  • 290 دریافت شده
قسمت بیست و پنجم از سری چهارم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: خانم خدیجه مبینی از شهر تویسرکان

«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء است؛ روایت افرادی که در تجربه ی نزدیک به مرگ، بصورت موقت از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کرده و بازگشتند. مخاطبان در این برنامه، مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران از عالم غیب می‌شوند.

در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ خانم خدیجه مبینی را می شنویم:
تجربه اول: سکته قلبی و انتقال به بیمارستان و جدا شدن موقت روح از بدن در بخش آی سی یو
مشاهده روح خواهر که کنار تخت حاضر شده و لبخند می زد و در رابطه با همسر و برادر دو نکته را که فراموش کرده بودند گوشزد کرد و رفت
کشیده شدن به سمت تخت و دیدن جسم و ناگهان شنیدن صدایی که می گفت: خدا رو شکر برگشت
تجربه دوم: سکته قلبی حین خواندن نمازشب و در رکعت دوم ناگهان خود را بالای درخت داخل حیاط دیدن و مشاهده کامل شهر و احساس حضور دونفر که از پشت سر محافظت می کنند
مشاهده چهار نفر در چهار نقطه مختلف شهر که با سرعتی بسیار زیاد به سمت آسمان می رفتند
مشاهده شبحی سیاه که در خانه می چرخید و قصد اذیت کردن افراد خانواده را داشت و به دنبال او راه افتادن برای بیرون کردنش از داخل خانه و صحبت های آزار دهنده شبح سیاه و یک لحظه لرزش شدید و بالای جسم خود حاضر شدن
مشاهده دختر و همسر که با اضطراب زیاد سعی در به هوش آوردن جسم داشتند و باز شدن دریچه ای نورانی از سمت گلخانه منزل و به سمت آن کشیده شدن و دیدن جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» در قسمت بالای آن دریچه نورانی
ملاقات با خانمی نورانی که از طرف امام حسین(ع) پیام آورده بود که با سوره مبارکه «انشراح» بر دهان آن شبح سیاه بزن که دیگر نتواند تو را اذیت کند
شنیدن صوت زیبای سوره مبارکه«انشراح» و صدای جمعیتی که صلوات فرستادند و دیدن روح پدر و برخی آشنایان که هرکدام برای اهل و عیال خود در این دنیا پیغامی دادند مثلا پیرزنی از اقوام که برای دو تا از نوه هایش پیغام هایی داد و جزئیاتی از زندگی شخصی آنها که نمایش داده شد
مشاهده زنی که از همسرم گردو مطالبه می کرد و می گفت 500 گردو از سهم یتیم های من برداشته ای و باید بدهی که بعد از به هوش آمدن پیش کشیدن این مساله با همسر و تایید ایشان مبنی بر مساله ای مربوط به چند سال قبل و جبران نمودن آن
مشاهده شهیدی که در دوران دفاع مقدس روی مین رفته و پیکرش مدتی در بیابان ها مانده بود و الان بالای مزارش و روبروی شخصی که هنوز زنده است نشسته بود و سه مورد حق الناس مربوط به دوره نوجوانی را با دوستش مطرح می کرد که باید اینها را جبران کنی وگرنه به خانواده ام بگو تا جبران نمایند و بعد از به هوش آمدن مطلب را با دوست شهید مطرح کردن و جبران حق الناس هایی که شهید اصرار به پیگیری آنها داشت
مرور کامل زندگی با جزئیات کامل از تولد تا لحظه جدا شدن روح از بدن و دیدن حقایقی از زندگی دنیا
مشاهده جزئیات ماجرای تکان دهنده ای مربوط به دعای مادر که سال ها قبل از ازدواج، برای برادر همسر اتفاق افتاده بود
پرواز در آسمان ها و مشاهده حقایقی از زمین و آسمان ها و دیدن حرم امام رضا(ع) که انگار نگینی در وسط آب بود و مشاهده حرم امام حسین(ع) در آسمان
رسیدن به بیابانی سوخته و پر از خار و مشاهده گناهکارانی که عذاب می شدند
شنیدن ندای دسته جمعی یاحسین(ع) و دریافت ارزش اشک بر اباعبدالله(ع) و بازگشت یکباره به بدن درحالیکه دخترم یاحسین(ع)می گفت و مرا صدا می زد

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 122:52

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    شوهرشون خیلی شجاع بودن که راضی شدن.دمش گرم

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی