- 1010
- 1000
- 1000
- 1000
ابتلائات و امتحانات بر سر وادی ایمان، جلسه اول
سخنرانی آیت الله میرباقری با موضوع «ابتلائات و امتحانات بر سر وادی ایمان»، جلسه اول، سال 1401
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ
و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملا میشناسد.
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَنْ یَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ
آیا آنان که کار زشت و اعمال ناشایسته مرتکب میشوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند (و از عقاب ما خلاصی یابند)؟ بسیار بد حکم میکنند.
آنچه که در سوره عنکبوت ذکر شده ظاهرا داستان ابتلائات و امتحاناتی است بر سر وادی ایمان است. انسان اگر بخواهد سیرش به وادی ایمان برسد و مومن بشود ابتلائاتی در پیش است. از این ابتلائات و پیچیدگی های ابتلائات و راه عبور به سلامت از این ابتلائات در این سوره گفته شده است.
وادی ایمان همان وادی ولایت امیرالمومنین علیه السلام است. اگر بخواهیم با امیرالمومنین علیه السلام در عالم سیر کنیم و تحت ولایت حضرت باشیم و ولایت حضرت در قلب ما ظهور پیدا کند این ابتلائات هست.
چه یک فرد بخواهد مومن باشد و به حقیقت ایمان برسد باید این ابتلائات را پشت سر بگذارد. جامعه مومنین هم اگر بخواهند از این مراحل عبور کنند و وارد وادی ایمان و عالم ایمان بشوند، عالمی در آنجا ایمان ظاهر می شود و مردم در فضای ایمان زندگی می کنند، یعنی عصر ظهور، عصر رجعت، باید از دل این ابتلائات بگذرند.
این ابتلائات برای چیست؟ دو جهت دارد. یکی اینکه مومنین در مسیر این ابتلائات خالص می شوند و ایمان آنها ظاهر می شود. ایمان آنها محقق می شود و رشد می کند و اگر ناخالصی هایی در مسیر ایمان انها بوده است، در این ابتلائات هست که زلال و تطهیر و پاک می شوند. از طرف دیگر در صحنه اجتماعی هم کسانی که ایمان ندارند، مومن هستند، منافق هستند، مدعی هستند و... صف آنها جدا می شود. وقتی در صحنه امتحان کار سخت می شود صف را رها می کنند و الا ادعای ایمان و مومن بودن دارند.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ
و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملا میشناسد.
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَنْ یَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ
آیا آنان که کار زشت و اعمال ناشایسته مرتکب میشوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند (و از عقاب ما خلاصی یابند)؟ بسیار بد حکم میکنند.
آنچه که در سوره عنکبوت ذکر شده ظاهرا داستان ابتلائات و امتحاناتی است بر سر وادی ایمان است. انسان اگر بخواهد سیرش به وادی ایمان برسد و مومن بشود ابتلائاتی در پیش است. از این ابتلائات و پیچیدگی های ابتلائات و راه عبور به سلامت از این ابتلائات در این سوره گفته شده است.
وادی ایمان همان وادی ولایت امیرالمومنین علیه السلام است. اگر بخواهیم با امیرالمومنین علیه السلام در عالم سیر کنیم و تحت ولایت حضرت باشیم و ولایت حضرت در قلب ما ظهور پیدا کند این ابتلائات هست.
چه یک فرد بخواهد مومن باشد و به حقیقت ایمان برسد باید این ابتلائات را پشت سر بگذارد. جامعه مومنین هم اگر بخواهند از این مراحل عبور کنند و وارد وادی ایمان و عالم ایمان بشوند، عالمی در آنجا ایمان ظاهر می شود و مردم در فضای ایمان زندگی می کنند، یعنی عصر ظهور، عصر رجعت، باید از دل این ابتلائات بگذرند.
این ابتلائات برای چیست؟ دو جهت دارد. یکی اینکه مومنین در مسیر این ابتلائات خالص می شوند و ایمان آنها ظاهر می شود. ایمان آنها محقق می شود و رشد می کند و اگر ناخالصی هایی در مسیر ایمان انها بوده است، در این ابتلائات هست که زلال و تطهیر و پاک می شوند. از طرف دیگر در صحنه اجتماعی هم کسانی که ایمان ندارند، مومن هستند، منافق هستند، مدعی هستند و... صف آنها جدا می شود. وقتی در صحنه امتحان کار سخت می شود صف را رها می کنند و الا ادعای ایمان و مومن بودن دارند.
کاربر مهمان