display result search
منو
رابطه اخلاق با تولی و تبری

رابطه اخلاق با تولی و تبری

  • 1 تعداد قطعات
  • 36 دقیقه مدت قطعه
  • 150 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع «رابطه اخلاق با تولی و تبری»، سال 1392

یکی از دغدغه های مومنین رسیدن به طهارت اخلاقی است. در این مورد کتابهای مختلفی وجود دارد که مبانی و روش های مختلفی هم دارند.
اگر ما توحید و طریق تحقق آن که ولایت نبی اکرم و اهل بیت علیهم السلام است را در اخلاق وارد بکنیم، اولویت های اخلاقی تغییر می کند و راه رسیدن به تهذیب هم عوض می شود. ممکن است که معنای تهذیب نفس تغییر کند. کما اینکه اگر شما توحید را وارد اخلاق کردید، همه کمالات اخلاقی باید در فروع توحید باشد و نمی شود در عرض توحید کمال اخلاقی را تعریف کرد. اگر ولایت را هم طریق تحقق توحید بدانیم، نمی توانیم کمال اخلاقی بدون ولایت را تعریف کنیم.
گرچه خدای متعال مجبور نیست، ولی همان طور که طریق معرفت خودش را، معرفت معصومین قرار داده است و طریق معرفت نبی اکرم و اهل بیت طریق معرفت خداست که «من عرفکم فقد عرف الله و من احبکم فقد احب الله و من اطاعکم فقد اطاع الله»؛ طریق اخلاق حمیده هم از طریق نبی اکرم و اهل بیت است. در کافی از امیرالمومنین نقل کرده است که بعد که فرمودند: ما اعراف هستیم و خدا جز از طریق معرفت ما شناخته نمی شود که «نَحْنُ‏ الْأَعْرَافُ‏ الَّذِینَ لَا یُعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِنَا» و خدای متعال مجبور نبوده که ما را طریق معرفت قرار بدهد و اگر می خواست بدون حجاب ما می توانست خودش را به بندگانش معرفی کند، ولی مشیت خدا به این کار تعلق گرفته است که ما وجه و طریق به سمت خدا باشیم.
در اخلاق هم همینطور است و اگر کسی گفت که رسیدن به اخلاق کریمه جز از طریق نبی اکرم ممکن نیست، منظورش این نیست که خدای متعال نمی توانسته اخلاق کریمه را مستقیما به بندگانش بدهد. ولی خدا همه خلق ها را به نبی اکرم داده است که «ادب نبیه علی محبته» که بالاترین اخلاق محبت است و همه اخلاق ایشان فرع محبت ایشان است. یعنی صبر، رضا، یقین، توکل، ایمان و زهد حضرت فرع بر محبت خداست. محبت حضرت خیلی بالاست که ذیل این صفات همه صفات کریمه محقق می شو و علامه طباطبایی هم در سوره مبارکه بقره به نزدیک به این را توضیح داده اند.
از حدیث عقل و جهل و ادله دیگر استفاده می شود که خداوند، صفات کریمه را ذیل و فرع بندگی نبی اکرم به ایشان داده است. قوایی است که خدا، پیامبر را به این قوا مسلح کرده است تا هم خودش خدا را بندگی کند و با این قوا، بندگی خدا را در عالم منتشر کند و گسترش بدهد. پس پیامبر واجد همه اخلاق هاست و ما هر خلقی که بخواهیم بدست بیاوریم، باید از پیامبر بدست بیاوریم. باید تجلی از نور ولایت ایشان در وجود ما بیاید. پس همه اخلاق کریمه بسط وجودی امام و انتشار نور امام در قلب مومن است. در زیارت جامعه کبیره داریم که ائمه «عناصر الاخیار» یا «عناصر الابرار، نور الاخیار» هستند. اخیار همان ابراهیم خلیل و مانند ایشان است. نوری که در وجود آنهاست شعاعی از نور امام است.
بهترین تعبیر همین حدیث سلسلة الذهب است از امام رضا(ع) که حدیث هم در سند و هم در معنا فوق العاده است و اگر سلسله الذهب می گویند چون سلسله سند آن همه معصوم هستند. وقتی امام از مرو بیرون می رفتند، علما دور حضرت را گرفتند و کاغذ بدست گفتند که یک حدیث از جدتان برای ما نقل کنید. امام این حدیث را از پدرانشان تا پیامبر و بعد جبرئیل که از جانب خدا می گوید لذا سند از این بهتر نمی شود. لذا بعضی اهل سنت گفته اند این حدیث داروی مجانین است. و حتی بعضی از علمای اهل سنت، خواندن این حدیث با سندش را در بالای سر مجنون توصیه می کردند.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 36:42

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی