- 1085
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر سوره عنکبوت، جلسه هفدهم
سخنرانی حجت الاسلام دکترناصر رفیعی با موضوع "تفسیر سوره عنکبوت"، جلسه هفدهم، سال 1401
بحث خداشناسی در سوره عنکبوت را داریم. یکی از اصلی ترین دغدغه های بشرخداست که خدا وجود دارد یا وجود ندارد و همه مباحث به این بحث برمیگردد. امیرالمومنین می فرماید شناخت خدا، بالاترین علم و شناخت است. خیلی مهم است که خدا باشد، وقتی خدا باشد، انبیاء، ائمه، قرآن، و معاد هم مطرح میشود. این موضوع از ابتدا جزو دغدغههای بشر بوده است. دانشمندان سه دلیل اساسی را برای شناخت خدا مطرح میکنند: یک، دلیل حسی مانند: برهاننظم. همین خورشید، ستارگان و شب و روز هم نشان از یک خالق است. دوم، برهان فطرت است. انسان در درونش غریزه دارد و یک فطرتی دارد که فطرت آگاهانه است ولی غریزه ناآگاهانه است. درون هر انسانی فطرتی هست که انسان به خداشناسی دعوت می کند. سوم، دلیل برهان عقلی است که به ما میگوید یک مدیر عالم را اداره میکند.
ائمه ما بیشتر به برهان نظم پرداختند و مردم را با برهان نظم، هدایت کرده اند. متاسفانه گریز از دین در ذات انسان هاست و انسانها محدودیت را نمی پذیرند و می خواهند آزاد باشند اما اینها محکمات دین است و به آسانی قابل انکار نیست. اصلیترین باور ما، باور خدا یا توحید است. امیرالمومنین در حکمت 250 نهجالبلاغه می فرمایند: «خدا را شناختم با سه چیز اول، با شکستن تصمیم ها، دوم، با بازشدن گره ها. گاهی گره ای ایجاد میشود و هیچ راهی نیست ولی در دقایق آخر راهی باز می شود. سوم، نقض همت ها. گاهی انسان همتش را بر کاری می گذارد و جور نمی شود.»
به تعداد نفوس انسانها راه های خداشناسی وجود دارد. اعتقاد به خدا چندین اثر دارد؛ اول برهان حسی یا برهان نظم است. خداوند رزاق است و همین رزق دلیل بر خداشناسی است. همین بارانی که از آسمان فرستاده میشود، دلیل بر وجود خداست. از آیه 65 سوره عنکبوت اشاره به دلیل شناخت فطری خدا دارد. مشکل انسان غفلت و بیتوجهی است. باور به خدا باعث هدفمندی انسان میشود و باعث عزتمندی انسان می شود و به انسان شجاعت می دهد. کسی که با خداست خیلی صبور است و امید دارد. وقتی انسان معتقد به خدا باشد، عمل صالح می شود. انسان معتقد به خدا با نشاط می شود. انسان منهای خدا و منهای معنویت مانند حیوان است. انسان معتقد به خدا متوکل است و حس خدمت اجتماعی همیشه با اوست.
بحث خداشناسی در سوره عنکبوت را داریم. یکی از اصلی ترین دغدغه های بشرخداست که خدا وجود دارد یا وجود ندارد و همه مباحث به این بحث برمیگردد. امیرالمومنین می فرماید شناخت خدا، بالاترین علم و شناخت است. خیلی مهم است که خدا باشد، وقتی خدا باشد، انبیاء، ائمه، قرآن، و معاد هم مطرح میشود. این موضوع از ابتدا جزو دغدغههای بشر بوده است. دانشمندان سه دلیل اساسی را برای شناخت خدا مطرح میکنند: یک، دلیل حسی مانند: برهاننظم. همین خورشید، ستارگان و شب و روز هم نشان از یک خالق است. دوم، برهان فطرت است. انسان در درونش غریزه دارد و یک فطرتی دارد که فطرت آگاهانه است ولی غریزه ناآگاهانه است. درون هر انسانی فطرتی هست که انسان به خداشناسی دعوت می کند. سوم، دلیل برهان عقلی است که به ما میگوید یک مدیر عالم را اداره میکند.
ائمه ما بیشتر به برهان نظم پرداختند و مردم را با برهان نظم، هدایت کرده اند. متاسفانه گریز از دین در ذات انسان هاست و انسانها محدودیت را نمی پذیرند و می خواهند آزاد باشند اما اینها محکمات دین است و به آسانی قابل انکار نیست. اصلیترین باور ما، باور خدا یا توحید است. امیرالمومنین در حکمت 250 نهجالبلاغه می فرمایند: «خدا را شناختم با سه چیز اول، با شکستن تصمیم ها، دوم، با بازشدن گره ها. گاهی گره ای ایجاد میشود و هیچ راهی نیست ولی در دقایق آخر راهی باز می شود. سوم، نقض همت ها. گاهی انسان همتش را بر کاری می گذارد و جور نمی شود.»
به تعداد نفوس انسانها راه های خداشناسی وجود دارد. اعتقاد به خدا چندین اثر دارد؛ اول برهان حسی یا برهان نظم است. خداوند رزاق است و همین رزق دلیل بر خداشناسی است. همین بارانی که از آسمان فرستاده میشود، دلیل بر وجود خداست. از آیه 65 سوره عنکبوت اشاره به دلیل شناخت فطری خدا دارد. مشکل انسان غفلت و بیتوجهی است. باور به خدا باعث هدفمندی انسان میشود و باعث عزتمندی انسان می شود و به انسان شجاعت می دهد. کسی که با خداست خیلی صبور است و امید دارد. وقتی انسان معتقد به خدا باشد، عمل صالح می شود. انسان معتقد به خدا با نشاط می شود. انسان منهای خدا و منهای معنویت مانند حیوان است. انسان معتقد به خدا متوکل است و حس خدمت اجتماعی همیشه با اوست.
تاکنون نظری ثبت نشده است