- 1040
- 1000
- 1000
- 1000
عوامل سقوط انسان، جلسه چهاردهم
سخنرانی آیت الله حسین مظاهری با موضوع «عوامل سقوط انسان»، جلسه چهاردهم
یکی دیگر از عوامل سقوط انسان که زندگی او را تباه می کند و دنیا و آخرت او را از بین می برد، «ضلالت از طرف خداوند» است. معنای ضلالت یا گمراهی از طرف خداوند سبحان آن است که حق تعالی انسان را به خودش واگذارد و دست عنایتش از سر انسان بردارد.
اگر لحظه ای چنین بشود، انسان خودبخود در ضلالت عجیبی واقع می شود. مثالش هم مانند نیروگاه تولید برق است. تا وقتی نیروگاه برق به جایی عنایت دارد آنجا روشن است، اما اگر لحظه ای این عنایت از جایی برداشته شود، آنگاه آنجا تاریک تاریک است و وحشتناک است.
دست عنایت خدا روی سر بنده ها چنین است. تا وقتی که دست عنایت خدا روی سر انسان باشد، زندگی او روشن و با نشاط است و توفیق برای سعادت دنیا و آخرت دارد. امّا العیاذبالله اگر لحظهای خداوند دست عنایتش را از سر انسانها بردارد، زندگی آنان تباه و تاریک است، زندگی توأم با غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی است.
در قرآن کریم آیاتی دراینباره وجود دارد. مثلاً میفرماید: «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ»، یعنی پروردگار عالم بعضی را گمراه میکند. به آیۀ شریفه اشکال شده است که مگر میشود خدا کسی را گمراه کند؟
خدا در درون انسان سه پیامبر قرار داده است. به قول حضرت امام«قدّسسرّه»، انسان قبل از آنکه روی کرۀ زمین بیاید، خداوند پیامبرش را برای هدایا او فرستاده است. خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت بشریت فرستاده است. پس این آیات در قرآن کریم چه معنایی دارد؟ خدا هرکسی را که بخواهد، گمراه میکند. مفسّرین جواب دادهاند و میگویند: ضلالت در اینجا معنایش اینست که پروردگار عالم اگر دست عنایتش روی سر کسی باشد، او سعادتمند است و توفیق سعادت دنیا و آخرت را پیدا می کند. اما اگر خدا دست عنایتش را از روی سر کسی بردارد، زندگی او تاریک است. مفسّر عالیقدر، صاحب مجمع البیان، یک مثال شیرینی می زند، می گوید: سنگی روی کوه است. تا وقتی شما این سنگ را نگاه داشته باشید، این سنگ سالم میماند، اما اگر لجبازی کرد و از دست شما در رفت، لازم نیست که شما آن را هل بدهید، خودبهخود به سقوط کشیده میشود و خودبهخود ذره ذره میشود.
قرآن کریم میفرماید: «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ»، یعنی تا دست عنایت خدا روی سر کسی باشد، نگهداشته میشود و هرچه عنایت خدا بیشتر باشد، این هدایت و سعادت بیشتر است. امّا اگر کسی لجبازی کرد و دست عنایت خدا را از روی سرش کوتاه کرد و دیگر لیاقت نداشت که خدا او را بگیرد، آنگاه خدا او را به خودش وامیگذارد. وقتی خدا کسی را به خودش واگذاشت، زندگی او تاریک و وحشتناک است.
یکی از دعاهای خاص پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» همین بوده است. اُم سلمه نقل می کند، عایشه نقل میکند و دیگران هم نقل میکنند که در دل شب، پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» مثل باران گریه می کردند. سر مبارک روی خاک میگذاشتند و بعضی اوقات حادتر میشد و ذکرشان هم همین بود که: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً»، یعنی خدایا مرا یک لحظه به خودم وامگذار.
یکی دیگر از عوامل سقوط انسان که زندگی او را تباه می کند و دنیا و آخرت او را از بین می برد، «ضلالت از طرف خداوند» است. معنای ضلالت یا گمراهی از طرف خداوند سبحان آن است که حق تعالی انسان را به خودش واگذارد و دست عنایتش از سر انسان بردارد.
اگر لحظه ای چنین بشود، انسان خودبخود در ضلالت عجیبی واقع می شود. مثالش هم مانند نیروگاه تولید برق است. تا وقتی نیروگاه برق به جایی عنایت دارد آنجا روشن است، اما اگر لحظه ای این عنایت از جایی برداشته شود، آنگاه آنجا تاریک تاریک است و وحشتناک است.
دست عنایت خدا روی سر بنده ها چنین است. تا وقتی که دست عنایت خدا روی سر انسان باشد، زندگی او روشن و با نشاط است و توفیق برای سعادت دنیا و آخرت دارد. امّا العیاذبالله اگر لحظهای خداوند دست عنایتش را از سر انسانها بردارد، زندگی آنان تباه و تاریک است، زندگی توأم با غم و غصه و اضطراب خاطر و نگرانی است.
در قرآن کریم آیاتی دراینباره وجود دارد. مثلاً میفرماید: «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ»، یعنی پروردگار عالم بعضی را گمراه میکند. به آیۀ شریفه اشکال شده است که مگر میشود خدا کسی را گمراه کند؟
خدا در درون انسان سه پیامبر قرار داده است. به قول حضرت امام«قدّسسرّه»، انسان قبل از آنکه روی کرۀ زمین بیاید، خداوند پیامبرش را برای هدایا او فرستاده است. خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت بشریت فرستاده است. پس این آیات در قرآن کریم چه معنایی دارد؟ خدا هرکسی را که بخواهد، گمراه میکند. مفسّرین جواب دادهاند و میگویند: ضلالت در اینجا معنایش اینست که پروردگار عالم اگر دست عنایتش روی سر کسی باشد، او سعادتمند است و توفیق سعادت دنیا و آخرت را پیدا می کند. اما اگر خدا دست عنایتش را از روی سر کسی بردارد، زندگی او تاریک است. مفسّر عالیقدر، صاحب مجمع البیان، یک مثال شیرینی می زند، می گوید: سنگی روی کوه است. تا وقتی شما این سنگ را نگاه داشته باشید، این سنگ سالم میماند، اما اگر لجبازی کرد و از دست شما در رفت، لازم نیست که شما آن را هل بدهید، خودبهخود به سقوط کشیده میشود و خودبهخود ذره ذره میشود.
قرآن کریم میفرماید: «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ»، یعنی تا دست عنایت خدا روی سر کسی باشد، نگهداشته میشود و هرچه عنایت خدا بیشتر باشد، این هدایت و سعادت بیشتر است. امّا اگر کسی لجبازی کرد و دست عنایت خدا را از روی سرش کوتاه کرد و دیگر لیاقت نداشت که خدا او را بگیرد، آنگاه خدا او را به خودش وامیگذارد. وقتی خدا کسی را به خودش واگذاشت، زندگی او تاریک و وحشتناک است.
یکی از دعاهای خاص پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» همین بوده است. اُم سلمه نقل می کند، عایشه نقل میکند و دیگران هم نقل میکنند که در دل شب، پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» مثل باران گریه می کردند. سر مبارک روی خاک میگذاشتند و بعضی اوقات حادتر میشد و ذکرشان هم همین بود که: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَکِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً»، یعنی خدایا مرا یک لحظه به خودم وامگذار.
تاکنون نظری ثبت نشده است