display result search
منو
نقش امام سجاد (ع)، در همراه نمودن شیعه با جبهه تاریخی سیدالشهداء

نقش امام سجاد (ع)، در همراه نمودن شیعه با جبهه تاریخی سیدالشهداء

  • 1 تعداد قطعات
  • 35 دقیقه مدت قطعه
  • 67 دریافت شده
سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با موضوع "نقش امام سجاد (ع)، در همراه نمودن شیعه با جبهه تاریخی سیدالشهداء"، سال 1399


«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا»(اسراء/33)؛ خدای متعال در آغاز سوره اسراء، به طغیانی که منافقین این امت و یهود این امت انجام دادند اشاره می فرماید و از آن طغیان یاد می کند «وَ قَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا»(اسراء/4) دو بار بنی اسرائیل طغیان و سرکشی کردند و خدای متعال هر بار آنها را مجازات فرموده است. البته تنزیل آیه و ظاهر آیه، ناظر به بنی اسرائیل و فرزندان حضرت یعقوب است؛ چون اسرائیل لقب حضرت یعقوب می باشد. ولی این آیه در روایات، به سیدالشهداء تأویل شده است که حضرت فرمودند دو فساد می شود؛ یکی قتل امیرالمومنین و یکی قتل سیدالشهدا است؛ این دو فسادی است که انجام شده است.
در آیه سی و سوم سوره مبارکه اسراء، خدای متعال اینطور می فرماید: اگر کسی کشته شد «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا» اگر کسی مظلوم به قتل برسد. کسی که به حق کشته می شود، جنایتی کرده و قصاص و مجازات آن قتل است. ولی نه؛ «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا»، اگر مظلومانه کشته شد و به حق نبود، «فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا»، ما برای ولی این دم، کسی که صاحب این خون است، سلطه قرار دادیم؛ اجازه دادیم که قصاص کند. ولی «فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ»، حق ندارد که در قتل زیاده روی کند. اگر یک نفر را کشته اند، آنها هم باید یک نفر را بکشند؛ البته این در روایات مفصل توضیح داده شده است. سپس می فرماید: «إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا»، این ولی دم را خدای متعال نصرت می کند؛ منصور است، مورد نصرت الهی است.

در روایات ما است که در رجعت، دو دسته قطعا بر می گردند؛ یکی سران ایمان، دوم سران کفر. این یک نوع خونخواهی است که از دشمنان سیدالشهداء می شود. خودشان زنده می شوند و خدای متعال دوباره اجازه می دهد که در خونخواهی سیدالشهداء به قتل برسند. ولی تعبیری در روایات است که امام صادق فرمودند حتی فرزندان آن کسانی که در قتل سیدالشهداء شریک بودند را امام زمان به قتل می رساند. سپس فرمودند: «فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ»، اگر همه اهل ارض هم جزو کسانی باشند که طرفدار دشمنان حضرت اند و حضرت آن ها را به قتل برساند، زیاده روی نیست. «فَلَا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ»، زیاده روی نمی کند؛ هرچه بکشد، زیاده روی نیست. «إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا»، خدا این وجود مقدس را در خونخواهی سیدالشهداء نصرت می کند و خونخواهی توسط امام زمان علیه السلام واقع می شود. این درگیری که سیدالشهداء وارد آن شدند، درگیری با ابن زیاد و یزید و در کناره شط فرات و سال 61 نبود؛ وارد جنگی شدند که این جنگ تا ظهور امام زمان و تا رجعت ادامه دارد. حضرت درگیری ای را شروع کردند و عالم بر محور سیدالشهداء، دو جبهه شده و صف روشن شده است، همه عالم همینطور می باشند؛ یا طرفدار حضرت اند، یا مخالف حضرت؛ ما جبهه سومی نداریم.

لذا در روایت است، نامه سر به مهری از عالم بالا برای سیدالشهداء علیه السلام آمده بود و تکلیف حضرت را در امامتشان روشن کرده بود. حضرت وقتی نامه را باز کردند، دو بخش داشت؛ یک بخش را عمل کردند و یک بخش را در رجعت بر می گردند و عمل می کنند. پس جنگی که حضرت دارند، یک جنگ تمام شده نیست که بگوییم تمام شد. چرا دیگران را به خونخواهی سیدالشهداء می کشند؟ فرض کنید اگر لشکری که مقابل سیدالشهداء ایستادند، از نظر مکانی از کوفه تا شام و آن طرف می رفت، می گفتید همه اینها مقابل حضرت اند؛ اینطور نیست؟ همه آن کسانی که صف اول ایستاده اند، مقابل حضرت اند. اگر شام و شامیان از کارهای ابن زیاد حمایت کردند، آنها در قتل حضرت شریکند. در امتداد تاریخی نیز همین طور است. کسانی که در جبهه دشمن هستند، اینها در واقع در خون حضرت شریکند و می شود آنها را قصاص کرد. یک جبهه تاریخی در مقابل سیدالشهداست.

یکی از نکات مهمی که به ما توصیه شده و باید روی آن تمرین کنیم، توفیر در نیت است. توفیر یعنی فراوانی نیست؛ آدم در عمل محدودیت دارد، ولی باید در نیت محدود نباشد. البته نیت به معنی هوس نیست. آدمی که هوس دارد کار خوب کند، نمی گویند کار خوب دارد. من هوس دارم مالم را در راه خدا بدهم؛ این که نیت نیست. اگر نیت بود، پشت سرش موانع را برمی داشت، مالش را خرج می کرد، جانش را خرج می کرد. چه کسی هوس ندارد که جزو اولیاء خدا باشد؟ چه کسی هوس ندارد جزو مثلا شهدای در راه خدا باشد؟ ولی هوس، نیت نیست. به دنبال نیت، اقدام می آید. منتها انسان واقعا در عمل محدودیت دارد. مثلا ما در نیت دوست داریم که در صفین، کنار امیرالمومنین می بودیم، دوست داشتیم در کربلا به شهادت می رسیدیم. یکی از اینها ممکن است؛ همه اش ممکن نیست. ولی در نیت، ممکن است انسان واقعا نیت داشته باشد که اگر بودم، به صفین می رفتم. نیت یعنی واقعا اقدام می کردم؛ این نیت، مشارکت در عمل و ثواب می آورد.

زیارت عاشورا، مناسک سلوک شیعه با سیدالشهداء و با عاشوراست. از توجه به سیدالشهداء و از توجه به عظمت سیدالشهداء شروع می شود. اگر انسان عظمت مصیبت سیدالشهداء را فهمید «لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ»، انبیائی که برای هیچ چیز غصه نمی خوردند، چند هزار سال قبل از عاشورا گریه کردند. امیرالمومنین در مسیر صفین، در کربلا دامن دامن گریه کردند. این عظمت مصیبت را اگر کسی فهمید و متوجه آن شد، در انسان اتفاقاتی می افتد. حضرت یک جبهه به وسعت تاریخ و به وسعت عالم درست کردند. شما کامل الزیارات را ببینید. اتفاقی که بر محور سیدالشهداء افتاده است، حرم ایشان مختلف الانبیاست، مختلف الملائکه است. دائما فوجی از ملائکه نازل می شوند، فوجی برمیگردند، فوجی از انبیاء دائما نازل می شوند، فوجی برمیگردند. هر شب جمعه، 124 هزار پیامبر با اوصیائشان در کربلا می آیند. این اتفاق عظیم، بر محور سیدالشهداء در عالم افتاده است. اگر برای سیدالشهداء، خوب اهل بکاء شدیم و بار مصیبت روی دل ما افتاد، آنگاه وارد عالم درگیری حضرت می شویم. اول بصیرت پیدا می کنیم و می فهمیم که صف مقابل حضرت ابن زیاد و یزید و لشکر کوفه نیستند، یک امت تاریخی است. آن گاه در مقابل آنها -بعد از بصیرت- به موضع گیری می رسیم. موضع گیری از لعن شروع می شود.

معیت با امام زمان در عصر ظهور، در این حد، از لشکر عاشورا تجهیز می شود. انگیزه ای که اصحاب سیدالشهداء دارند، انگیزه مال و منال و اغراض شخصی و دعواهای خصوصی نیست. دعوا سر سیدالشهدا و جبهه مقابل است. تربیت نفوس که برای چنین حضوری آماده شوند، مبتنی بر این است که عالم وارد فضای عظمت مصیبت شود. به اندازه ای که جبهه مومنین عظمت مصیبت سیدالشهداء را می فهمند و این عظمت در وجودشان بار می اندازد، به بصیرت و موضع گیری تا خونخواهی می رسند. البته ادامه هم دارد؛ وجاهت است، قرب است، حیات و ممات طیبه است، اینها آثار آن است.

از اشک، از درک عظمت مصیبت شروع می شود و این کار امام سجاد علیه السلام است. یکی از اقدامات امام سجاد این است که عالم مومنین را، نه فقط عالم ملائکه را، تمام عوالم خلقت را، آنهایی که قابل بودند وارد فضای عاشورا کردند. هیچ کس به اندازه امام سجاد بار این مصیبت را در عالم برنداشته است.

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 35:48

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی