- 2723
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 7 - 13 سوره مطففین
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مطففین- آیه 7 - 13
کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِى سِجِّینٍ
وَمَآ أَدْرَاکَ مَا سِجِّینٌ
کِتَابٌ مَّرْقُومٌ
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ
الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
وَمَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ
ترجمه
چنین نیست (که آنان مىپندارند)، همانا پرونده بدکاران در سجّین است.
و تو چه مىدانى که سجّین چیست؟
این، سرنوشتى است رقم خورده (و حتمى).
واى بر تکذیب کنندگان در آن روز.
کسانى که روز جزا را انکار مىکنند.
و جز تجاوزگر گناهکار، کسى آن را تکذیب نمى کند.
هرگاه آیات ما بر او تلاوت شود، گوید: افسانه هاى پیشینیان است.
«سجّین» از «سِجْن» به معناى زندان و وزنِ فِعّیل براى مبالغه است: زندان ابد و سخت.
«مرقوم» از «رقم»، به معناى خط درست و مشخص است، به گونهاى که با دیگر نوشتهها اشتباه نشود. بنابراین، «کتاب مرقوم» یعنى سرنوشت فاجران، کاملاً مشخص و معیّن است و آنان گرفتار زندانِ همیشگى در دوزخاند.
مراد از «دین» در آیات مربوط به قیامت، جزاست. «یکذّبون بیوم الدّین» همان گونه که در سوره حمد، آیه «مالک یوم الدین» به معناى مالک روز جزاست.
«أثیم» از «اِثم» به کسى گویند که در گناه فرو رفته باشد.
جمله «ویل یومئذ للمکذّبین» را دو گونه مىتوان تفسیر کرد:
الف: واى به کم فروشى که سرنوشتش به تکذیب قیامت مىانجامد.
ب: واى به کسانى که کیفر کم فروشان در قیامت را باور ندارند.
«اساطیر» جمع «اسطورة» به معناى افسانه است که مطالب زیبا و دلنشین دارد ولى واقعیّت ندارد و بافته ذهن و خیال داستان سرایان است. «اساطیر الاولین» یعنى آنکه پیشینیان افسانهها را ساختهاند و پیامبر آنها را بازگو مىکند.
در تاریخ عاشورا مىخوانیم که امام حسینعلیه السلام چندین مرتبه لشگر یزید را موعظه کرد و از آنان اقرار گرفت که مگر من فرزند فاطمه دختر پیامبر شما نیستم، مگر حلالى را حرام یا حرامى را حلال کردهام؟ مگر شما با هزاران نامه از من دعوت نکردید؟ و... در پایان فرمود: «قد مُلئت بطونکم من الحرام» شکمهاى شما از حرام پر شده و دیگر سخن حق در روح شما اثرى ندارد.
امروزه هیچ یک از دانشکدههاى علوم تربیتى و روانشناسى دنیا، سخنى از تأثیر لقمه حلال و حرام در تربیت و روح انسان مطرح نمى کنند و دانشمندان شرق و غرب عالم از تأثیر تغذیه بر تربیت غافلند.
پیام ها
1- کم فروش، فاجر است و پرده دیانت را مىدرد. «للمطفّفین... الفجّار»
2- سرنوشت فاجران، قطعى و مشخص است. «کتاب مرقوم»
3- گناه، انسان را به کفر و انکار حقایق وامى دارد. «و ما یکذّب به الاّ کُل معتد اَثیم»
4- کسانى آیات قرآن را افسانه و اسطوره مى خوانند که در گرداب گناه و طغیان فرو رفتهاند. «کُلّ معتد اَثیم اذا تتلى علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین»
5 - توجیه وحى به افسانه، راهى است براى کافر ماندن. «قال اساطیر الاولین»
6- لقمه حرام، انسان را تا مرز کفر پیش مىبرد. (در آغاز سوره سخن از کم فروشى بود که عامل کسب لقمه حرام است، در آیات بعد سخن از فجور شد و در ادامه سخن از تکذیب است.) «ویل یومئذ للمکذّبین»
7- رفتار انسان، در عقائد و باورهاى او اثر مى گذارد. تجاوز و گناه پىدرپى، انسان را به تکذیب وامى دارد. «و ما یکذّب به الاّ کلّ معتد اثیم»
8 - به یک تذکّر و انذار نباید قناعت کرد، تذکّر و تلاوت باید دائمى باشد. «تُتلى علیه آیاتنا» (فعل مضارع، نشان استمرار است.)
9- قرآن، حتّى نزد مخالفان پرجاذبه است. «قال اساطیر الاولین» (اسطوره به داستانهاى زیبا و پر جاذبه گفته مىشود.)
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِى سِجِّینٍ
وَمَآ أَدْرَاکَ مَا سِجِّینٌ
کِتَابٌ مَّرْقُومٌ
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ
الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ
وَمَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ
ترجمه
چنین نیست (که آنان مىپندارند)، همانا پرونده بدکاران در سجّین است.
و تو چه مىدانى که سجّین چیست؟
این، سرنوشتى است رقم خورده (و حتمى).
واى بر تکذیب کنندگان در آن روز.
کسانى که روز جزا را انکار مىکنند.
و جز تجاوزگر گناهکار، کسى آن را تکذیب نمى کند.
هرگاه آیات ما بر او تلاوت شود، گوید: افسانه هاى پیشینیان است.
«سجّین» از «سِجْن» به معناى زندان و وزنِ فِعّیل براى مبالغه است: زندان ابد و سخت.
«مرقوم» از «رقم»، به معناى خط درست و مشخص است، به گونهاى که با دیگر نوشتهها اشتباه نشود. بنابراین، «کتاب مرقوم» یعنى سرنوشت فاجران، کاملاً مشخص و معیّن است و آنان گرفتار زندانِ همیشگى در دوزخاند.
مراد از «دین» در آیات مربوط به قیامت، جزاست. «یکذّبون بیوم الدّین» همان گونه که در سوره حمد، آیه «مالک یوم الدین» به معناى مالک روز جزاست.
«أثیم» از «اِثم» به کسى گویند که در گناه فرو رفته باشد.
جمله «ویل یومئذ للمکذّبین» را دو گونه مىتوان تفسیر کرد:
الف: واى به کم فروشى که سرنوشتش به تکذیب قیامت مىانجامد.
ب: واى به کسانى که کیفر کم فروشان در قیامت را باور ندارند.
«اساطیر» جمع «اسطورة» به معناى افسانه است که مطالب زیبا و دلنشین دارد ولى واقعیّت ندارد و بافته ذهن و خیال داستان سرایان است. «اساطیر الاولین» یعنى آنکه پیشینیان افسانهها را ساختهاند و پیامبر آنها را بازگو مىکند.
در تاریخ عاشورا مىخوانیم که امام حسینعلیه السلام چندین مرتبه لشگر یزید را موعظه کرد و از آنان اقرار گرفت که مگر من فرزند فاطمه دختر پیامبر شما نیستم، مگر حلالى را حرام یا حرامى را حلال کردهام؟ مگر شما با هزاران نامه از من دعوت نکردید؟ و... در پایان فرمود: «قد مُلئت بطونکم من الحرام» شکمهاى شما از حرام پر شده و دیگر سخن حق در روح شما اثرى ندارد.
امروزه هیچ یک از دانشکدههاى علوم تربیتى و روانشناسى دنیا، سخنى از تأثیر لقمه حلال و حرام در تربیت و روح انسان مطرح نمى کنند و دانشمندان شرق و غرب عالم از تأثیر تغذیه بر تربیت غافلند.
پیام ها
1- کم فروش، فاجر است و پرده دیانت را مىدرد. «للمطفّفین... الفجّار»
2- سرنوشت فاجران، قطعى و مشخص است. «کتاب مرقوم»
3- گناه، انسان را به کفر و انکار حقایق وامى دارد. «و ما یکذّب به الاّ کُل معتد اَثیم»
4- کسانى آیات قرآن را افسانه و اسطوره مى خوانند که در گرداب گناه و طغیان فرو رفتهاند. «کُلّ معتد اَثیم اذا تتلى علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین»
5 - توجیه وحى به افسانه، راهى است براى کافر ماندن. «قال اساطیر الاولین»
6- لقمه حرام، انسان را تا مرز کفر پیش مىبرد. (در آغاز سوره سخن از کم فروشى بود که عامل کسب لقمه حرام است، در آیات بعد سخن از فجور شد و در ادامه سخن از تکذیب است.) «ویل یومئذ للمکذّبین»
7- رفتار انسان، در عقائد و باورهاى او اثر مى گذارد. تجاوز و گناه پىدرپى، انسان را به تکذیب وامى دارد. «و ما یکذّب به الاّ کلّ معتد اثیم»
8 - به یک تذکّر و انذار نباید قناعت کرد، تذکّر و تلاوت باید دائمى باشد. «تُتلى علیه آیاتنا» (فعل مضارع، نشان استمرار است.)
9- قرآن، حتّى نزد مخالفان پرجاذبه است. «قال اساطیر الاولین» (اسطوره به داستانهاى زیبا و پر جاذبه گفته مىشود.)
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
کاربر مهمان