- 3405
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 10 - 14 سوره مزمل
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره مزمل- آیه 10- 14
وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً
وَ ذَرْنِى وَالْمُکَذِّبِینَ أُوْلِى النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلاً
إِنَّ لَدَیْنَآ أَنکَالاً وَجَحِیماً
وَطَعَاماً ذَا غُصَّةٍ وَعَذَاباً أَلِیماً
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیباً مَّهِیلاً
ترجمه
و بر آنچه مى گویند صبر کن و به گونهاى نیکو از آنان کناره بگیر.
و مرا با تکذیب کنندگان توانگر و خوشگذران واگذار و آنان را اندکى مهلت ده.
همانا نزد ما است غلها و آتش برافروخته.
و غذایى گلوگیر و عذابى دردناک.
در روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به صورت پشته هایى از شن روان گردند.
«هَجر» و «هِجران» به معناى جدا شدن از دیگرى و آن کناره گیرى است. خواه جدا شدن با بدن باشد یا با قلب.
«نِعمت» با کسر نون، به معناى چیزى است که خداوند به انسان داده و «نَعمت» با فتح نون، به معناى کامیابى و عیش و عشرت است.
«اَنکال» جمع «نِکل» به معناى ناتوانى است و نکول کردن یعنى عاجز شدن از پرداخت دین و انجام کار. به غُل و زنجیرى که انسان را از حرکت عاجز مى کند، اَنکال گفته مىشود.
در روایات آمده است که درد دندان، حضرت على (ع) را بى طاقت کرد، حضرت فرمود: خدایا این همه درد براى یک قطعه استخوان است پس عذاب آخرت چه خواهد بود؟ سپس این آیات را تلاوت فرمود: «انّ لدینا انکالاً و جحیماً و طعاماً ذا غصة و عذاباً الیماً»
«کَثیب» به معناى تل شن و «مَهیل» به معناى شن روان است.
اعراض و کناره گیرى از مخالفان، به معناى متارکه دائمى و دست برداشتن از هدف نیست، بلکه نوعى تاکتیک موقت در مراحل تبلیغ است. چنانکه در سوره نساء مى خوانیم: «فاعرض عنهم و عظهم»
تهدید در این آیه، ممکن است ناظر به شکست مشرکان در نبرد با مؤمنان باشد و یا عذاب الهى در آخرت. «ذرنى والمکذّبین»
پیام ها
1- یاد خدا، بریدن از دیگران و توکّل بر خدا، زمینه صبر در برابر ناملایمات است. «واذکر... و تبتّل... فاتّخذه وکیلاً واصبر»
2- صبر و سعه صدر، از شرائط مهم رهبرى است. «واصبر على ما یقولون»
3- رهبر باید انتظار هر نوع زخم زبان و اتهامات ناروا را داشته باشد. «واصبر على ما یقولون»
4- گاهى لازم است که رهبر جامعه اسلامى افراد یا گروههایى را بایکوت کند و از آنها کناره بگیرد. «واهجرهم...»
5 - ابتدا باید صبر کرد و سپس کنارهگیرى نمود. صبر، مقدم بر هجر است. «و اصبر... وَاهجر»
6- کسى که خداوند را به عنوان وکیل خود برگزید، به راحتى مىتواند از دیگران کنارهگیرى کند. «فاتّخذه وکیلاً... واهجرهم...»
7- کنار زدن مخالفان، باید به شکلى زیبا و در شأن رهبر جامعه اسلامى باشد. «هجراً جمیلاً»
8 - کسى که خدا را وکیل گرفت، هرزه گویان را به خدا واگذار مىکند. «فاتّخده وکیلاً... واهجرهم و ذرنى والمکذّبین»
9- خداوند، پیامبرش را در برابر یاوه گویى هاى دشمن دلدارى مىدهد. «ذرنى و المکذّبین»
10- آنچه انسان را به صبر وامى دارد و او را دلگرم مىکند، حمایت بى دریغ الهى است. «واصبر... ذرنى و المکذّبین»
11- معمولاً تکذیب کنندگان، از طبقه مرفّه و خوشگذران بودهاند. «والمکذّبین اولى النَّعمة»
12- اگر شما قادر به مقابله با صاحبان ثروت و قدرت نبودید، نگران نباشید، زیرا خداوند قادر به مقابله با آنان است. «ذرنى والمکذّبین اولى النعمة»
13- مهلت دادن به مخالفان، سنّت الهى است. «مهّلهم»
14- دوره تکذیب حق و خوشگذرانى، مدّت زیادى طول نمىکشد و فرصت آنان در دنیا اندک است. «مهّلهم قلیلاً»
15- اگر خداوند به کافران خوشگذران مهلت مىدهد، نشانه رضایت او نیست بلکه مهلتى است تا قیامت فرا رسد. «مهلهم... انّ لدنیا انکالاً و جحیماً»
16- کافران به کامیابىهاى زودگذر مغرور نشوند زیرا که غل و زنجیر و آتش برافروخته و غذایى گلوگیر در پى دارد. «اولى النّعمة... انکالاً و جحیماً... ذاغصّة»
17- تبدیل رفاه دنیا به عذابى دردناک، براى قدرتى که کوه را به شن تبدیل مىکند، کارى آسان است. «اولى النّعمة... طعاماً ذا غصّة... کانت الجبال کثیباً مهیلاً»
18- تبدیل کوهها به شنهاى روان، بیانگر عظمت لرزش زمین و زلزله قیامت است. «ترجف الارض والجبال و کانت الجبال کثیباً مهیلاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً
وَ ذَرْنِى وَالْمُکَذِّبِینَ أُوْلِى النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلاً
إِنَّ لَدَیْنَآ أَنکَالاً وَجَحِیماً
وَطَعَاماً ذَا غُصَّةٍ وَعَذَاباً أَلِیماً
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیباً مَّهِیلاً
ترجمه
و بر آنچه مى گویند صبر کن و به گونهاى نیکو از آنان کناره بگیر.
و مرا با تکذیب کنندگان توانگر و خوشگذران واگذار و آنان را اندکى مهلت ده.
همانا نزد ما است غلها و آتش برافروخته.
و غذایى گلوگیر و عذابى دردناک.
در روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به صورت پشته هایى از شن روان گردند.
«هَجر» و «هِجران» به معناى جدا شدن از دیگرى و آن کناره گیرى است. خواه جدا شدن با بدن باشد یا با قلب.
«نِعمت» با کسر نون، به معناى چیزى است که خداوند به انسان داده و «نَعمت» با فتح نون، به معناى کامیابى و عیش و عشرت است.
«اَنکال» جمع «نِکل» به معناى ناتوانى است و نکول کردن یعنى عاجز شدن از پرداخت دین و انجام کار. به غُل و زنجیرى که انسان را از حرکت عاجز مى کند، اَنکال گفته مىشود.
در روایات آمده است که درد دندان، حضرت على (ع) را بى طاقت کرد، حضرت فرمود: خدایا این همه درد براى یک قطعه استخوان است پس عذاب آخرت چه خواهد بود؟ سپس این آیات را تلاوت فرمود: «انّ لدینا انکالاً و جحیماً و طعاماً ذا غصة و عذاباً الیماً»
«کَثیب» به معناى تل شن و «مَهیل» به معناى شن روان است.
اعراض و کناره گیرى از مخالفان، به معناى متارکه دائمى و دست برداشتن از هدف نیست، بلکه نوعى تاکتیک موقت در مراحل تبلیغ است. چنانکه در سوره نساء مى خوانیم: «فاعرض عنهم و عظهم»
تهدید در این آیه، ممکن است ناظر به شکست مشرکان در نبرد با مؤمنان باشد و یا عذاب الهى در آخرت. «ذرنى والمکذّبین»
پیام ها
1- یاد خدا، بریدن از دیگران و توکّل بر خدا، زمینه صبر در برابر ناملایمات است. «واذکر... و تبتّل... فاتّخذه وکیلاً واصبر»
2- صبر و سعه صدر، از شرائط مهم رهبرى است. «واصبر على ما یقولون»
3- رهبر باید انتظار هر نوع زخم زبان و اتهامات ناروا را داشته باشد. «واصبر على ما یقولون»
4- گاهى لازم است که رهبر جامعه اسلامى افراد یا گروههایى را بایکوت کند و از آنها کناره بگیرد. «واهجرهم...»
5 - ابتدا باید صبر کرد و سپس کنارهگیرى نمود. صبر، مقدم بر هجر است. «و اصبر... وَاهجر»
6- کسى که خداوند را به عنوان وکیل خود برگزید، به راحتى مىتواند از دیگران کنارهگیرى کند. «فاتّخذه وکیلاً... واهجرهم...»
7- کنار زدن مخالفان، باید به شکلى زیبا و در شأن رهبر جامعه اسلامى باشد. «هجراً جمیلاً»
8 - کسى که خدا را وکیل گرفت، هرزه گویان را به خدا واگذار مىکند. «فاتّخده وکیلاً... واهجرهم و ذرنى والمکذّبین»
9- خداوند، پیامبرش را در برابر یاوه گویى هاى دشمن دلدارى مىدهد. «ذرنى و المکذّبین»
10- آنچه انسان را به صبر وامى دارد و او را دلگرم مىکند، حمایت بى دریغ الهى است. «واصبر... ذرنى و المکذّبین»
11- معمولاً تکذیب کنندگان، از طبقه مرفّه و خوشگذران بودهاند. «والمکذّبین اولى النَّعمة»
12- اگر شما قادر به مقابله با صاحبان ثروت و قدرت نبودید، نگران نباشید، زیرا خداوند قادر به مقابله با آنان است. «ذرنى والمکذّبین اولى النعمة»
13- مهلت دادن به مخالفان، سنّت الهى است. «مهّلهم»
14- دوره تکذیب حق و خوشگذرانى، مدّت زیادى طول نمىکشد و فرصت آنان در دنیا اندک است. «مهّلهم قلیلاً»
15- اگر خداوند به کافران خوشگذران مهلت مىدهد، نشانه رضایت او نیست بلکه مهلتى است تا قیامت فرا رسد. «مهلهم... انّ لدنیا انکالاً و جحیماً»
16- کافران به کامیابىهاى زودگذر مغرور نشوند زیرا که غل و زنجیر و آتش برافروخته و غذایى گلوگیر در پى دارد. «اولى النّعمة... انکالاً و جحیماً... ذاغصّة»
17- تبدیل رفاه دنیا به عذابى دردناک، براى قدرتى که کوه را به شن تبدیل مىکند، کارى آسان است. «اولى النّعمة... طعاماً ذا غصّة... کانت الجبال کثیباً مهیلاً»
18- تبدیل کوهها به شنهاى روان، بیانگر عظمت لرزش زمین و زلزله قیامت است. «ترجف الارض والجبال و کانت الجبال کثیباً مهیلاً»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است