display result search
منو
تفسیر آیه 28 - 32 سوره قمر

تفسیر آیه 28 - 32 سوره قمر

  • 1 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 157 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره قمر- آیه 28 -32

وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَآءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ

فَنَادَوْاْ صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى‏ فَعَقَرَ

فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِى وَنُذُرِ

إِنَّآ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَ احِدَةً فَکَانُواْ کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ

ترجمه
و به آنان خبر ده که آب، میان آنان و شتر تقسیم شده است، هر کدام براى دریافت نصیب خود حاضر شوند.
پس آنان رفیقشان را صدا کردند، پس پذیرفت، دست به کار شد و شتر را از پاى درآورد.
پس (بنگر) که عذاب و هشدار من چگونه بود؟
(به کیفر این جنایت) ما صیحه (و صاعقه‏ اى مرگبار) را فرو فرستادیم، پس آنان مثل گیاه خشک و خردشده ‏اى گشتند که صاحب چهارپایان در آغل مى‏ ریزد.
و البتّه ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان قرار دادیم، پس آیا پندپذیرى هست؟


تقسیم آب میان مردم و شتر، یک آزمایش مهم الهى بود که مردم باید این قانون را مراعات کرده و فقط روزى که حق بهره ‏گیرى از آب را دارند، سر آب حاضر شوند.
در آیه‏ 155 سوره شعراء مى‏ خوانیم که حضرت صالح فرمود: یک روز آب قریه براى ناقه و یک روز براى شما. «لها شِربٌ و لکم شرب یوم معلوم»
«شرب» به معناى قسمت و نصیب است که در مورد سهم آب گفته مى‏ شود.
«تعاطى‏» به معناى برگرفتن چیزى یا انجام دادن کارى است که سزاوار نیست و جرأت مى‏ خواهد. چون کلمه «تعاطى‏» در قالب تفاعل است، گویا میان قوم ثمود و قاتل شتر مبادله و تفاهمى صورت گرفته است. «عقر» به معناى از پاى درآوردن ناقه است.
«هشیم» به معناى گیاه خشک و خرد شده است. «مُحتظِر» کسى است که براى چهار پایان خود گیاهان خشک را جمع آورى مى ‏کند.
با اینکه کشنده ناقه یک نفر بیشتر نبوده، ولى در آیات دیگر قرآن به همه مردم نسبت داده است، «فعَقروها» یا «فعقروا النّاقة» که به فرموده روایات به دلیل هم فکرى و رضایت دیگران بر کار قاتل بوده و این گناه به حساب آنان نیز محاسبه مى‏ شود.


پیام ها
1- گاهى امتحان با جیره‏بندى آب است که به دستور پیامبر جیره بندى مى ‏شود. «انّ الماء قسمة»
2- افراد نااهل اگر خود نتوانند کارى انجام دهند، از کسانى که جرأت فساد دارند دعوت مى ‏کنند. «فنادَوا صاحبهم»
3- قداست شکنى، جرأت لازم دارد. «صاحبهم فتعاطى»
4- افراد شرور، آماده‏ ایجاد شر هستند و فرصت سوزى نمى‏کنند. «فنادوا... فعقر»
5 - اگر از نعمتى که فرستاده شد قدردانى نکنیم، «مرسلوا الناقة» عذاب، فرستاده مى‏ شود. «ارسلنا علیهم صیحةً»
6- در نقل مطالب تاریخى قرآن، زمان و مکان و شخص مهم نیست، انگیزه و نتیجه مطرح است. (در این آیات، نه نام کسى ‏که ناقه را کشت برده شده و نه زمان و مکان حادثه مشخص شده است).
7- گرچه قاتل یکى بود ولى به خاطر رضایت دیگران به کار او، همه نابود شدند. «عقر... ارسلنا علیهم صیحةً»
8 - با اراده‏ خداوند یک امت با یک صیحه محو مى‏ شوند. «صیحة واحدة»
9- گاهى یک امّت به خاطر یک نافرمانى و جسارت نابود مى‏ شوند. «فکانوا کهشیم المحتظِر»
10- قهر الهى، افراد تنومند و غول پیکر را همچون گیاه خرد شده مى‏ کند. «کهشیم المحتظر»
11- قرآن، بهترین و صحیح‏ ترین تاریخ‏ها و عبرت‏ها را به راحتى در اختیار همگان قرار مى ‏دهد. «و لقد یسّرنا»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:40

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی