- 2720
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 5 - 11 سوره نجم
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره نجم- آیه 11 - 5
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَآ أَوْحَى
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى
ترجمه
(وحى را خداوندِ) قوى قدرت به او آموخت.
(خداوندِ) صاحب صلابت که سلطه یافت.
در حالى که او در افق برتر بود.
سپس نزدیک شد پس نزدیکتر.
تا جایى که فاصله اش به اندازه دو کمان یا کمتر شد.
پس به بندهاش وحى کرد، آنچه را وحى کرد.
قلب، آنچه را دید دروغ نخواند.
«مِرَّه» به معناى تابیده شده و محکم است و در قدرت و توانایى به کار مى رود، چنانکه رسول خدا فرمود: صدقه بر «مرّه» و «سوىّ»، یعنى افراد توانمند، روا نیست.
«دنى» یعنى نزدیک شد، ولى «تدلّى» یعنى خیلى نزدیک شد تا جایى که از شدّت نزدیکى وابسته شد. «قاب» معادل کلمه مقدار و «قوس» به معناى کمان است. تعبیر به «قاب قوسین» کنایه از شدّت نزدیکى و تقرّب پیامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.
در اینکه مراد از «شدید القوى» خداوند است یا جبرئیل، بحث و گفتگو است، ولى این عنوان، در موارد دیگر فقط براى خدا آمده است. مثلاً در دعاى ندبه مىخوانیم: «و أرِه سیّده یا شدید القوى» خداوندا! امام زمان را به ما نشان بده، یا در دعاى وارده از امام حسن (ع) براى دفع شرّ ظالم مى خوانیم: «یا شدید القوى یا شدید الِمحال».
به علاوه در آیات دیگر، خداوند، معلّم قرآن معرّفى شده است، از جمله:
«الرّحمن علّم القرآن» معلّم قرآن، خداوند رحمان است.
«علّمک ما لم تکن تعلم»، خداوند چیزهایى را که نمى توانستى بیاموزى، به تو آموخت.
البتّه در سوره تکویر درباره جبرئیل مى خوانیم: «ذى قوّة» ولى بسیار تفاوت است میان «ذى قوّة» و «شدید القوى». بنابراین منظور از «شدید القوى» خداوند است.
در این آیات به مسئله معراج پیامبر اشاره شده که ما سیمایى از معراج را در جلد هفتم تفسیر نور به مناسبت آیه اول سوره اسراء بیان نمودیم.
در تفسیر روح المعانى آمده است: در جاهلیّت، هنگامى که دو نفر هم قسم مى شدند، کمان هاى خود را در کنار هم قرار مى دادند و زه آن را مى کشیدند و هر دو یک تیر مى انداختند، کنایه از آن که هر دو یکى شده اند.
فرشته، در افق اعلى نیست، بلکه در افق مبین است و پیامبر بسیار بالاتر است و مىتواند او را مشاهده کند. «و لقد رأه بالافق المبین»
خداوند مکان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مکان خاصّى نیست، بلکه مراد اوج بلند مرتبگى و کنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.
وحى در زمین، با واسطه است، «نزل به روح الامین على قلبک»، جبرئیل، قرآن را بر قلب تو نازل کرد. امّا در اینجا که سخن از معراج پیامبر است، فرمود: «فاوحى الى عبده ما اوحى» یعنى در مقام قرب خبرى از واسطه نیست و فرشته مقرب هم راهى به آنجا ندارد.
از امام سجاد (ع) پرسیدند: علت معراج پیامبر اکرم چه بود، مگر خدا مکان دارد؟ حضرت فرمود: معراج براى آن بود که خداوند، ملکوت آسمانها و آنچه را در آنهاست از عجایب صنعت و ابتکار، به پیامبرش نشان دهد.
کلاسى که پیامبر در معراج دید، کلاس ویژه اى بود:
محل کلاس: برترین مکان. «و هو بالافق الاعلى»
استاد: (خداوند) قوىترین استاد. «علّمه شدید القوى»
محتواى درس: (وحى) محکم ترین سخن. «ان هو الا وحى یوحى»
از امام سؤال کردند: «هل رأى رسول اللّه ربّه» آیا پیامبر در معراج پروردگارش را دید؟ حضرت فرمودند: «نعم بقلبه رآه» آرى، خدا را به قلبش مشاهده کرد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ما کذب الفؤاد ما رأى»
امام رضا (ع) فرمود: آیه «لقد رأى من آیات ربّه الکبرى»، آیه «ما کذب الفؤاد ما رأى» را تفسیر مىکند، یعنى مراد از رؤیت در آیه، دیدن آیات الهى است،
پیام ها
1- دین به قدرى ارزش دارد که باید معلّم آن، خداوندى باشد که داراى قدرت بى نهایت است، «علّمه شدید القوى» و شاگرد آن، پیامبرى باشد بى لغزش و معصوم. «ما ضلّ صاحبکم»
2- دریافت علوم الهى، نیازمند ظرفیّت خاصى است. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى... علّمه شدید القوى»
3- یکى از راههاى شناخت افراد، شناخت استاد است. «ما ضلّ صاحبکم... علّمه شدید القوى»
4- وحى، همان تعالیم الهى است. «یوحى... علّمه شدید القوى»
5 - تحلیلها و تهمتهاى ناروا را پاسخ دهید. در مقابل کسانى که مى گفتند: این قرآن را دیگران به پیامبر آموخته اند، «یعلّمه بشر»، خداوند مى فرماید: «علّمه شدید القوى»
6- علم پیامبر از جانب خداوند است. «علّمه شدید القوى»
7- علم الهى، از قدرت او جدا نیست. «علّمه شدید القوى»
8 - تنها خداوند قدرتمندترین است، قدرتهاى غیر الهى سست است. «...شدید القوى»
9- معلّم باید در کار خود توانا باشد. «علّمه شدید القوى»
10- با تعلیم خدا، یک اُمّى مى تواند معلّم تمام بشریّت شود. «علّمه شدید القوى»
11- همه بشر شاگردان خداوند هستند، «علّم الانسان ما لم یعلم» ولى شخص پیامبر شاگرد مخصوص اوست. «علّمه شدید القوى»
12- برنامه هاى الهى براى بشر، بسیار محکم و کامل است. «علّمه شدید القوى ذو مرّة...»
13- تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دنا فتدلّى»
14- رابطه معلّم و شاگرد باید نزدیک و صمیمى باشد. «دنا فتدلّى»
15- در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده کنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قاب قوسین» (در فرهنگ عرب، نزدیکى دو کمان، نشانه نزدیکى صاحبان آنها بود.)
16- قرب به خداوند براى بندگان، محدودیّت ندارد. «او ادنى» چون فرشتگان نمى توانند.
17- مردان خدا، در زمین باشند یا در آسمان، عبد خدایند. «اسرى بعبده»، «فاوحى الى عبده»
18- بندگى، بستر فراگیرى وحى و عنایت الهى است. «فاوحى الى عبده»
19- پیامبر اکرم هم در دریافت وحى معصوم است و هم در ابلاغ آن. «ما ینطق عن الهوى... ما کذب الفؤاد ما رأى»
20- آن شهود باطنى حجت است که مورد تأیید خدا باشد. «ما کذب الفؤاد ما رأى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَآ أَوْحَى
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى
ترجمه
(وحى را خداوندِ) قوى قدرت به او آموخت.
(خداوندِ) صاحب صلابت که سلطه یافت.
در حالى که او در افق برتر بود.
سپس نزدیک شد پس نزدیکتر.
تا جایى که فاصله اش به اندازه دو کمان یا کمتر شد.
پس به بندهاش وحى کرد، آنچه را وحى کرد.
قلب، آنچه را دید دروغ نخواند.
«مِرَّه» به معناى تابیده شده و محکم است و در قدرت و توانایى به کار مى رود، چنانکه رسول خدا فرمود: صدقه بر «مرّه» و «سوىّ»، یعنى افراد توانمند، روا نیست.
«دنى» یعنى نزدیک شد، ولى «تدلّى» یعنى خیلى نزدیک شد تا جایى که از شدّت نزدیکى وابسته شد. «قاب» معادل کلمه مقدار و «قوس» به معناى کمان است. تعبیر به «قاب قوسین» کنایه از شدّت نزدیکى و تقرّب پیامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.
در اینکه مراد از «شدید القوى» خداوند است یا جبرئیل، بحث و گفتگو است، ولى این عنوان، در موارد دیگر فقط براى خدا آمده است. مثلاً در دعاى ندبه مىخوانیم: «و أرِه سیّده یا شدید القوى» خداوندا! امام زمان را به ما نشان بده، یا در دعاى وارده از امام حسن (ع) براى دفع شرّ ظالم مى خوانیم: «یا شدید القوى یا شدید الِمحال».
به علاوه در آیات دیگر، خداوند، معلّم قرآن معرّفى شده است، از جمله:
«الرّحمن علّم القرآن» معلّم قرآن، خداوند رحمان است.
«علّمک ما لم تکن تعلم»، خداوند چیزهایى را که نمى توانستى بیاموزى، به تو آموخت.
البتّه در سوره تکویر درباره جبرئیل مى خوانیم: «ذى قوّة» ولى بسیار تفاوت است میان «ذى قوّة» و «شدید القوى». بنابراین منظور از «شدید القوى» خداوند است.
در این آیات به مسئله معراج پیامبر اشاره شده که ما سیمایى از معراج را در جلد هفتم تفسیر نور به مناسبت آیه اول سوره اسراء بیان نمودیم.
در تفسیر روح المعانى آمده است: در جاهلیّت، هنگامى که دو نفر هم قسم مى شدند، کمان هاى خود را در کنار هم قرار مى دادند و زه آن را مى کشیدند و هر دو یک تیر مى انداختند، کنایه از آن که هر دو یکى شده اند.
فرشته، در افق اعلى نیست، بلکه در افق مبین است و پیامبر بسیار بالاتر است و مىتواند او را مشاهده کند. «و لقد رأه بالافق المبین»
خداوند مکان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مکان خاصّى نیست، بلکه مراد اوج بلند مرتبگى و کنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.
وحى در زمین، با واسطه است، «نزل به روح الامین على قلبک»، جبرئیل، قرآن را بر قلب تو نازل کرد. امّا در اینجا که سخن از معراج پیامبر است، فرمود: «فاوحى الى عبده ما اوحى» یعنى در مقام قرب خبرى از واسطه نیست و فرشته مقرب هم راهى به آنجا ندارد.
از امام سجاد (ع) پرسیدند: علت معراج پیامبر اکرم چه بود، مگر خدا مکان دارد؟ حضرت فرمود: معراج براى آن بود که خداوند، ملکوت آسمانها و آنچه را در آنهاست از عجایب صنعت و ابتکار، به پیامبرش نشان دهد.
کلاسى که پیامبر در معراج دید، کلاس ویژه اى بود:
محل کلاس: برترین مکان. «و هو بالافق الاعلى»
استاد: (خداوند) قوىترین استاد. «علّمه شدید القوى»
محتواى درس: (وحى) محکم ترین سخن. «ان هو الا وحى یوحى»
از امام سؤال کردند: «هل رأى رسول اللّه ربّه» آیا پیامبر در معراج پروردگارش را دید؟ حضرت فرمودند: «نعم بقلبه رآه» آرى، خدا را به قلبش مشاهده کرد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ما کذب الفؤاد ما رأى»
امام رضا (ع) فرمود: آیه «لقد رأى من آیات ربّه الکبرى»، آیه «ما کذب الفؤاد ما رأى» را تفسیر مىکند، یعنى مراد از رؤیت در آیه، دیدن آیات الهى است،
پیام ها
1- دین به قدرى ارزش دارد که باید معلّم آن، خداوندى باشد که داراى قدرت بى نهایت است، «علّمه شدید القوى» و شاگرد آن، پیامبرى باشد بى لغزش و معصوم. «ما ضلّ صاحبکم»
2- دریافت علوم الهى، نیازمند ظرفیّت خاصى است. «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى... علّمه شدید القوى»
3- یکى از راههاى شناخت افراد، شناخت استاد است. «ما ضلّ صاحبکم... علّمه شدید القوى»
4- وحى، همان تعالیم الهى است. «یوحى... علّمه شدید القوى»
5 - تحلیلها و تهمتهاى ناروا را پاسخ دهید. در مقابل کسانى که مى گفتند: این قرآن را دیگران به پیامبر آموخته اند، «یعلّمه بشر»، خداوند مى فرماید: «علّمه شدید القوى»
6- علم پیامبر از جانب خداوند است. «علّمه شدید القوى»
7- علم الهى، از قدرت او جدا نیست. «علّمه شدید القوى»
8 - تنها خداوند قدرتمندترین است، قدرتهاى غیر الهى سست است. «...شدید القوى»
9- معلّم باید در کار خود توانا باشد. «علّمه شدید القوى»
10- با تعلیم خدا، یک اُمّى مى تواند معلّم تمام بشریّت شود. «علّمه شدید القوى»
11- همه بشر شاگردان خداوند هستند، «علّم الانسان ما لم یعلم» ولى شخص پیامبر شاگرد مخصوص اوست. «علّمه شدید القوى»
12- برنامه هاى الهى براى بشر، بسیار محکم و کامل است. «علّمه شدید القوى ذو مرّة...»
13- تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دنا فتدلّى»
14- رابطه معلّم و شاگرد باید نزدیک و صمیمى باشد. «دنا فتدلّى»
15- در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده کنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قاب قوسین» (در فرهنگ عرب، نزدیکى دو کمان، نشانه نزدیکى صاحبان آنها بود.)
16- قرب به خداوند براى بندگان، محدودیّت ندارد. «او ادنى» چون فرشتگان نمى توانند.
17- مردان خدا، در زمین باشند یا در آسمان، عبد خدایند. «اسرى بعبده»، «فاوحى الى عبده»
18- بندگى، بستر فراگیرى وحى و عنایت الهى است. «فاوحى الى عبده»
19- پیامبر اکرم هم در دریافت وحى معصوم است و هم در ابلاغ آن. «ما ینطق عن الهوى... ما کذب الفؤاد ما رأى»
20- آن شهود باطنى حجت است که مورد تأیید خدا باشد. «ما کذب الفؤاد ما رأى»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است