display result search
- 2464
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 32 - 34 سوره طور
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره طور - 32 - 34
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلاَمُهُم بِهَذَآ أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ
فَلْیَأْتُواْ بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُواْ صَادِقِینَ
ترجمه
آیا عقل هایشان آنان را دستور مى دهد به این (که به پیامبر تهمت بزنند؟)بلکه آنان خود قومى طغیانگرند؟
آیا مى گویند: پیامبر، (قرآن را خود ساخته و) به خدا نسبت داده است؟(چنین نیست)، بلکه آنان (به سبب طغیان و حسد) ایمان نمى آورند.
پس اگر راستگویند، سخنى مانند قرآن بیاورند.
در این آیات و آیات پس از آن، خداوند چهارده سؤال توبیخى از مخالفان پیامبر اسلام مى کند و تمام راه هایى را که ممکن است به گونه اى بهانه تسلیم نشدن کفّار شود، مى بندد. شاید در هیچ جاى قرآن اینگونه مخالفان به باد انتقاد گرفته نشده و بهانه هاى آنان مطرح نشده باشد.
«أحلام» جمع «حِلم» به معناى عقل است. از آنجا که بزرگان قریش خود را صاحبان عقل و فکر مى دانستند، قرآن در این آیه مى فرماید: آیا عقل آنان چنین حکم مى کند که قرآن را سحر و جادو بدانند، خیر بلکه آنان در برابر حق سرکشى مى کنند؟
«تقوُّل»، سخنى را از پیش خود بافتن و به کسى نسبت دادن است.
«حدیث» به معناى «جدید» است. از آنجا که مضامین قرآن تازگى دارد، از آن به «حدیث» یاد شده است.
خداوند، بارها کفّار را دعوت به مبارزه نموده است: گاهى از آنان درخواست آوردن کتابى مثل قرآن کرده، «فأتوا بکتاب من عنداللّه» گاهى تخفیف داده وبه آوردن ده سوره اکتفا نموده، «فأتوا بعشر سور مثله» و گاهى به آوردن یک سوره، «فأتوا بسورة من مثله» و در آیه 34 حتّى به آوردن مطالبى مثل قرآن اکتفا کرده است. «فلیأتوا بحدیث مثله»
پیام ها
1- تهمت ساحر، کاهن، شاعر و مجنون به پیامبر، از روى تعقّل و تفکّر در آیات قرآن نبوده است. «ام تامرهم احلامهم»
2- ریشه کفر و شرک، طغیان و سرکشى در برابر حق است، نه عقل و اندیشه. «ام هم قوم طاغون»
3- هر کس که سخن او منطقى نباشد و بر آن اصرار ورزد، طغیانگر است. «ام تامرهم احلامهم بهذا ام هم قوم طاغون»
4- مشرکان، با تهمت و افترا، کفر خود را توجیه مى کردند. «یقولون تقوّله بل لایؤمنون»
5 - انسان یا باید بر اساس عقل عمل کند یا بر اساس وحى، و کفّار خود را از هر دو محروم کردهاند. «ام تامرهم احلامهم... بل لا یؤمنون»
6- در طوفان تهمتها، دست از منطق و استدلال بر ندارید و مخالفان را به آوردن سخنى همچون قرآن دعوت کنید. «فلیأتوا بحدیث مثله...»
7- قرآن محکم ترین استدلال را دارد؛ اگر پیامبر به تنهایى قرآن را بافته و به خدا نسبت داده است، «تقوّله» شما دسته جمعى یک سخن مثل آن بیاورید. «فلیأتوا بحدیث مثله»
8 - مبارزه طلبى در میدان فرهنگى نیز لازم است. «فلیأتوا بحدیث مثله»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلاَمُهُم بِهَذَآ أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ
فَلْیَأْتُواْ بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُواْ صَادِقِینَ
ترجمه
آیا عقل هایشان آنان را دستور مى دهد به این (که به پیامبر تهمت بزنند؟)بلکه آنان خود قومى طغیانگرند؟
آیا مى گویند: پیامبر، (قرآن را خود ساخته و) به خدا نسبت داده است؟(چنین نیست)، بلکه آنان (به سبب طغیان و حسد) ایمان نمى آورند.
پس اگر راستگویند، سخنى مانند قرآن بیاورند.
در این آیات و آیات پس از آن، خداوند چهارده سؤال توبیخى از مخالفان پیامبر اسلام مى کند و تمام راه هایى را که ممکن است به گونه اى بهانه تسلیم نشدن کفّار شود، مى بندد. شاید در هیچ جاى قرآن اینگونه مخالفان به باد انتقاد گرفته نشده و بهانه هاى آنان مطرح نشده باشد.
«أحلام» جمع «حِلم» به معناى عقل است. از آنجا که بزرگان قریش خود را صاحبان عقل و فکر مى دانستند، قرآن در این آیه مى فرماید: آیا عقل آنان چنین حکم مى کند که قرآن را سحر و جادو بدانند، خیر بلکه آنان در برابر حق سرکشى مى کنند؟
«تقوُّل»، سخنى را از پیش خود بافتن و به کسى نسبت دادن است.
«حدیث» به معناى «جدید» است. از آنجا که مضامین قرآن تازگى دارد، از آن به «حدیث» یاد شده است.
خداوند، بارها کفّار را دعوت به مبارزه نموده است: گاهى از آنان درخواست آوردن کتابى مثل قرآن کرده، «فأتوا بکتاب من عنداللّه» گاهى تخفیف داده وبه آوردن ده سوره اکتفا نموده، «فأتوا بعشر سور مثله» و گاهى به آوردن یک سوره، «فأتوا بسورة من مثله» و در آیه 34 حتّى به آوردن مطالبى مثل قرآن اکتفا کرده است. «فلیأتوا بحدیث مثله»
پیام ها
1- تهمت ساحر، کاهن، شاعر و مجنون به پیامبر، از روى تعقّل و تفکّر در آیات قرآن نبوده است. «ام تامرهم احلامهم»
2- ریشه کفر و شرک، طغیان و سرکشى در برابر حق است، نه عقل و اندیشه. «ام هم قوم طاغون»
3- هر کس که سخن او منطقى نباشد و بر آن اصرار ورزد، طغیانگر است. «ام تامرهم احلامهم بهذا ام هم قوم طاغون»
4- مشرکان، با تهمت و افترا، کفر خود را توجیه مى کردند. «یقولون تقوّله بل لایؤمنون»
5 - انسان یا باید بر اساس عقل عمل کند یا بر اساس وحى، و کفّار خود را از هر دو محروم کردهاند. «ام تامرهم احلامهم... بل لا یؤمنون»
6- در طوفان تهمتها، دست از منطق و استدلال بر ندارید و مخالفان را به آوردن سخنى همچون قرآن دعوت کنید. «فلیأتوا بحدیث مثله...»
7- قرآن محکم ترین استدلال را دارد؛ اگر پیامبر به تنهایى قرآن را بافته و به خدا نسبت داده است، «تقوّله» شما دسته جمعى یک سخن مثل آن بیاورید. «فلیأتوا بحدیث مثله»
8 - مبارزه طلبى در میدان فرهنگى نیز لازم است. «فلیأتوا بحدیث مثله»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است