display result search
منو
تفسیر آیه 6 سوره حجرات

تفسیر آیه 6 سوره حجرات

  • 1 تعداد قطعات
  • 14 دقیقه مدت قطعه
  • 549 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره ججرات - آیه 6

یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِن جَآءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبِإٍ فَتَبَیَّنُواْ أَن تُصِیبُواْ قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُواْ عَلَى‏ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ‏

ترجمه
اى کسانى‏ که ایمان آورده ‏اید! اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد تحقیق کنید، مبادا (از روى زودباورى و شتاب‏زدگى تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهى آسیب رسانید، سپس از کرده‏ى خود پشیمان شوید.


بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّى، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است. زیرا پیامبر او را براى جمع ‏آورى زکات از قبیله بنى مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا که میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتى شدید بود، هنگامى که اهل قبیله به استقبال او مى‏ آمدند، گمان کرد که به قصد کشتن او آمده‏ اند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد که مردم از پرداخت زکات خوددارى کرده ‏اند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالى دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد.
روشن است که فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زکات اعزام نمى‏کرد، بلکه پس از دروغى که ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنى‏ المصطق از پرداخت زکات گفت، این آیه فسق او را آشکار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نکنند.
امام حسین‏ در احتجاجى که با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنى‏ات با علىّ‏ بن ابى‏طالب‏ ملامت نمى‏ کنم، زیرا خداوند، على را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت کردند.
سؤال: در این آیه دستور تحقیق و بررسى آمده، ولى درآیه‏ 12 همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا مى‏شود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟
پاسخ: آنجا که تجسّس حرام است، درباره‏ رفتار شخصىِ مردم است که ربطى به زندگى اجتماعى ندارد، ولى آنجا که واجب است، موردى است که به جامعه مربوط است و مى‏ خواهیم بر اساس آن، اقدام و عملى انجام دهیم که اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسى نکنیم ممکن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد.
فسق چیست و فاسق کیست؟
«فِسق» در لغت به معناى خارج شدن است و در اصطلاح قرآنى، به خارج شدن از راه مستقیم گفته مى‏ شود. این کلمه در برابر عدالت به کار مى‏ رود و فاسق به کسى گویند که مرتکب گناه کبیره‏اى شود و توبه نکند.
واژه «فِسق»، در قالب‏ هاى گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفى به کار رفته است از جمله:
1. در مورد انحراف‏هاى فرعون و قوم او: «انّهم کانوا قَوماً فاسقین»
2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «انّ المنافقین همُ الفاسقون»
3. در مورد آزار دهندگان به انبیا و سرکشان از دستورات آنان:«قالوا یا موسى‏ انّا لن‏ندخلها... القوم الفاسقین»
4. در مورد کسانى که طبق قانون الهى داورى و قضاوت نمى‏ کنند: «و مَن لم یحکم بما اَنزلَ اللّه فَاولئک هم الفاسقون»
5. در مورد حیله گران: «...بما کانوا یَفسقون»
6. در مورد کسانى که وظیفه‏ مهم امر به معروف و نهى از منکر را رها مى ‏کنند: «اَنجَینا الّذین یَنهَونَ عن السوء و اَخَذنَا الّذین ظلموا... بما کانوا یَفسقون»
7. در مورد کسانى که خانه، تجارت، فامیل و مادّیات را بر جهاد در راه خدا ترجیح مى دهند: «ان کان آبائکم... اَحبّ... واللّه لا یَهدِى القومَ الفاسقین»
8. در مورد گناهان علنى و انحرافات جنسى و شهوت‏رانى ‏هاى ناروا. (قرآن به قوم لوط که گناه را در مجالس علنى و بى‏پروا انجام مى‏دادند، لقب فاسق داده است) «رِجزاً من السماء بما کانوا یَفسقون»
9. در مورد بهره ‏گیرى از غذاهاى حرام: «حُرّمت علیکم المَیتَةُ و الدّم... ذلکم فِسق»
10. در مورد تهمت زدن به زنان پاکدامن: «یَرمُونَ المحصنات... اولئک هم الفاسقون»
تحقیق، داروى دردهاى اجتماعى‏
در طول تاریخ، انبیا با مردم و اجتماعاتى رو به رو بوده ‏اند که به انواع بیمارى‏هاى اجتماعى و اخلاقى مبتلا بوده‏ اند و حتّى امروز با آن همه پیشرفت‏هاى مهمى که در زندگى بشر شده است، هنوز آن بیمارى‏ها به قوّت خود باقى است. بیمارى‏هایى همچون:
تقلید کورکورانه از نیاکان و پیروى از عادات وآداب ورسوم خرافى.
پیروى از خیالات، شایعات، پیشگویى‏ها و رؤیاهاى بى‏اساس.
داورى و موضع‏گیرى بدون علم، ستایش یا انتقاد بدون علم و نوشتن و گفتن بدون علم.
داوریى شفابخش براى همه آن بیمارى‏ها، تحقیق و بررسى است که در این آیه آمده است.
اگر جامعه اهل دقّت و تحقیق و بررسى باشد، همه‏ این آفات و بلاهاى اجتماعى یکسره درمان مى‏ شود.
مشابه این آیه، آیه 94 سوره نساء است که مى ‏فرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا اذا ضربتم فى سبیل اللّه فتبیّنوا و لا تقولوا لمن ألقى الیکم السّلام لستَ مؤمناً تبتغون عرض الحیاة الدنیا فعند اللّه مغانم کثیرة کذلک کنتم من قبل فمَنّ اللّه علیکم فتبیّنوا اِنّ اللّه کان بما تعملون خبیراً» اى مؤمنان! هرگاه در راه خدا گام بر مى‏دارید و سفر مى‏کنید، تحقیق و بررسى کنید و به کسى که اظهار ایمان مى‏کند نگوئید تو مؤمن نیستى و بخاطر به دست آوردن غنائم بى‏گناهى را نکشید. زیرا نزد خداوند غنائم فراوانى است.
چنانکه در تاریخ آمده است: پس از جنگ خیبر، پیامبر شخصى به نام اُسامةبن زید را همراه گروهى از مسلمانان به سوى یهودیانى که در یکى از روستاهاى فدک بودند فرستاد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذِمّه و تحت‏الحمایه بودن دعوت نماید، یکى از یهودیان (به نام مِرداس) با شنیدن خبر، اموال و خانواده خود را در پناه کوهى قرار داد و با گفتن «لا اله الاّ اللّه محمّدٌ رَسولُ اللّه» به استقبال مسلمانان آمد. اُسامه به گمان این‏که او از ترس، اسلام آورده و اسلام او واقعى نیست، او را کشت. رسول خدا پس از اطلاع، به شدّت ناراحت شدند و آیه فوق نازل شد.
خبر در اسلام‏
اسلام درباره‏ چگونگى سخن و نقل خبر تأکیدهاى فروانى کرده است از جمله:
الف) قرآن از کسانى که هر خبرى را مى‏شنوند و نسنجیده آن را نشر مى‏ دهند، به شدّت انتقاد کرده و مى ‏فرماید: خبر را به اهل استنباط عرضه کنید و اگر حقّانیّت آن ثابت شد، آنگاه آن را پخش کنید.
ب) قرآن براى کسانى که با پخش اخبار دروغ، در جامعه دغدغه ایجاد مى‏ کنند، کیفرى سخت معیّن فرموده است.
ج) پیامبر اسلام‏ در سال آخر عمر شریف خود در سفر حج فرمودند: کسانى که خبرهاى دروغى از من نقل مى‏ کنند، زیادند و در آینده زیادتر خواهند شد، هر کس آگاهانه به من نسبت دروغ بدهد، جایگاهش دوزخ است و هر چه از من شنیدید، به قرآن و سنّت من عرضه کنید، پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید وگرنه ردّ کنید.
د) امام صادق‏ به کسى که خبرهاى دروغى را به پدرش امام باقر نسبت مى‏داد، لعنت کردند و فرمودند: هر چه از ما شنیدید، اگر شاهد و گواهى از قرآن یا سایر سخنان ما بر آن پیدا کردید، بپذیرید وگرنه نپذیرید.
ه) امام رضا فرمودند: سند سخنان ما، قرآن و سنّت رسول‏ خدا است.
و) یکى از مهم‏ترین علوم اسلامى، علم رجال است که براى شناخت خبر صحیح از غیر صحیح، افرادى را که حدیث نقل مى‏ کنند، مورد ارزیابى و بررسى قرار مى‏ دهد.



پیام ها
1- افراد مؤمن باید اهل تحقیق و بررسى باشند، نه افرادى زودباور و سطحى ‏نگر. «یا ایّها الّذین آمنوا... فتبیّنوا»
2- همه‏ اصحاب پیامبر عادل نبوده‏ اند، بلکه در میان آنان افراد فاسق و منافق نیز بوده‏ اند. «ان جاءکم فاسق»
3- افشاگرى و رسوا کردن افرادى که کارشان سبب فتنه است، مانعى ندارد.
«ان جاءکم فاسق»
4- زمینه فتنه دو چیز است: تلاش فاسق، زودباورى مؤمن. «الذین آمنوا ان جائکم فاسق... فتبیّنوا»
5 - اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، امّا حساب کسى که فسق او بر همه روشن شد، از افراد عادّى جداست. «ان جاءکم فاسق... فتبیّنوا»
6- افراد فاسق، در صدد ترویج اخبار دروغ و نوعى شایعه پراکنى هستند. «جائکم فاسق بنبأ»
7- ایمان، با خوش‏باورى سازگار نیست. «آمنوا...فتبیّنوا»
8 - تحقیق وبررسى را به تأخیر نیندازید. «فَتبیّنوا» (حرف «فاء» نشانه‏ اقدام سریع است)
9- گاهى فاسق راست مى ‏گوید، بنابراین نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد، بلکه باید تحقیق شود. «فتبیّنوا»
10- جامعه اسلامى، در معرض تهاجم خبرى است و مردم باید هوشیار باشند. «ان جائکم... فتبیّنوا»
11- در مدیریّت، باید علاج واقعه را قبل از وقوع کرد. ابتدا تحقیق و سپس اقدام کنیم. «فتبیّنوا ان تصیبوا قوماً بجهالة»
12- بیان فلسفه و رمز و راز احکام الهى، انگیزه‏ مردم را براى انجام دستورات زیاد مى‏کند. (فلسفه تحقیق، دورى از ایجاد فتنه است.) «فتبیّنوا ان تصیبوا»
13- یکى از اهداف خبرگزارى‏هاى فاسق، ایجاد فتنه و بهم زدن امنیّت نظام است. «ان تصیبوا قوماً بجهالة»
14- اقدام بر اساس یک گزارش بررسى نشده، مى ‏تواند جامعه ‏اى را به نابودى بکشاند. «ان تصیبوا قوماً»
15- اقدام عجولانه و بدون بررسى و تحقیق، نوعى جهالت است. «بجهالة»
16- عمل به دستورات الهى، مانع پشیمانى است. تحقیق کنیم تا مبادا پشیمان شویم. «فتبیّنوا... نادمین»
17- پایان کار نسنجیده، پشیمانى است. «نادمین»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 14:18

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی