- 3053
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 21 سوره جاثیه
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره جاثیه - آیه 21
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُواْ السَّیِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَآءً مَّحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا یَحْکُمُونَ
ترجمه
آیا کسانى که مرتکب کارهاى بد شدند گمان کردند که ما آنان را همچون کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند قرار خواهیم داد و حیات و مرگشان یکسان است؟ چه بد داورى مى کنند.
«اجتراح» از «جرح» به معناى آسیبى است که بر بدن وارد مىشود. ازآنجا که گناه روح انسان را جریحه دار مى کند، درباره کسانى که خلافکارند، «اجترحوا» به کار رفته است.
در قرآن، استفاده از روش مقایسه زیاد به چشم مىخورد از جمله:
آیا مؤمن با فاسق یکسان است. «أفمن کان مؤمناً کمن کان فاسقاً»
آیا عالم با جاهل یکسان است. «هل یستوى الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون»
آیا کسانى که قبل از فتح مکّه و در زمان غربت براى اسلام خرج کردند با کسانى که بعد از فتح مکّه کمک مالى کردند یکسانند. «لا یستوى منکم مَن أنفق من قبل الفتح و...»
در این آیه نیز مى خوانیم: آیا خلافکاران با مؤمنان نیکوکار یکسانند. «الّذین اجترحوا السیّئات... کالّذین آمنوا و عملوا الصالحات»
مؤمن و کافر
در مقایسه میان مؤمن و کافر مىبینیم که مؤمن با یاد خدا آرام، به داده خدا راضى، به آینده امیدوار، راهش روشن و مرگ را کوچ کردن به منزلى بزرگتر مى داند ولى کافر هر روز به گرد طاغوتى مى چرخد و هر لحظه محکوم هوسهاى خود یا دیگران است، آینده را تاریک و مرگ را فنا مى داند.
لذا قرآن براى روشنگرى هر چه بیشتر روش مقایسه را مطرح مى کند، تا تمام وجدانها در هر سطحى مسئله را درک کنند:
مؤمنان ایمانشان زیاد مى شود، «زادتهم ایمانا» ولى کفّار کفرشان بیشتر مىشود. «و ازدادوا کفراً»
سرپرست مؤمن خداست، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا» ولى سرپرست دیگران طاغوتها هستند. «اولیائهم الطاغوت»
خداوند بر دل مؤمن آرامش نازل مىکند، «انزل السکینة فى قلوب المؤمنین» ولى بر دل کفّار ترس و وحشت مىافکند. «سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب»
افراد با ایمان پیرو حقّ هستند، «الّذین آمنوا اتّبعوا الحقّ» ولى کفّار پیرو باطلند. «الّذین کفروا اتّبعوا الباطل»
آینده مؤمن محبوبیّت است، «سیجعل لهم الرّحمن ودّا» ولى آینده کافر حقارت و ذلّت است. «ترهقهم ذلة»
اهل ایمان به هنگام جان دادن سلام فرشتگان را دریافت مى کنند، «تتوفّاهم الملائکة طیبین یقولون سلام علیکم» ولى ستمگران با قهر فرشتگان روبه رو مى شوند. «تتوفّاهم الملائکة ظالمى انفسهم»
جهاد اهل ایمان در راه خداست، «یقاتلون فى سبیل اللّه» ولى جنگ و ستیز کفّار در راه طاغوت است. «یقاتلون فى سبیل الطاغوت»
پاداش اهل ایمان محفوظ است، «لا نضیع اجر من احسن عملا» ولى تلاش دیگران محو مىشود. «حبطت اعمالهم»
مؤمن امکانات و دارایى خود را از خدا مىداند، «هذا من فضل ربّى» ولى کافر هرچه دارد از علم و هنر و تلاش خود مى پندارد. «انما اوتیته على علم عندى»
کارهاى مؤمن پایدار است، «فلن یضلّ اعمالهم»ولى کارهاى کفّار از بین مىرود. «اضلّ اعمالهم»
مؤمن از هیچ کس نمىترسد، «لا یخشون احداً» ولى دیگران ترس دارند.«یخشون الناس کخشیة اللّه»
بر اهل ایمان فرشته نازل مى شود، «تتنزّل علیهم الملائکة»ولى بر دیگران شیاطین. «تنزّل الشیاطین»
اهل ایمان امیدوارند، «یبشّر المؤمنین» ولى کفّار مأیوسند. «اذا هم یقنطون»
و در یک کلام راه حقّ، راه برترین است، «کلمة اللّه هى العلیا» و راه کفر پستترین است. «کلمة الّذین کفروا السفلى»
آیا با این همه تابلوهاى شفاف قرآنى، جایى براى شک و تردید باقى مىماند؟
آرى، در دین هیچ شکىّ نیست، «لاریب فیه» امّا آنان در خود وسوسه ایجاد مىکنند. «فى ریبهم یترددون»
پیام ها
1- خداوند عادل است و در نزد او بد کار و نیکوکار یکسان نیستند. «ام حسب...»
2- ریشه بسیارى از انحرافات، پندارهاى موهوم است. «ام حسب الّذین...»
3- گناه، خطر است ولى بیشترین خطر براى کسانى است که به سراغ گناه مىروند. «اجترحوا السیّئات» (در کلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است)
4- خلافکاران نیز در فطرت خویش مایلند که هم ردیف نیکوکاران باشند. «ام حسب الّذین اجترحوا السیئات...»
5 - هم ایمان و عمل صالح و هم گناه در زندگى و مرگ انسانها نقش دارند. «سواء محیاهم و مماتهم»
6- داورى بر اساس خیال و پندار محکوم است. «ام حسب... ساء ما یحکمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُواْ السَّیِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَآءً مَّحْیَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا یَحْکُمُونَ
ترجمه
آیا کسانى که مرتکب کارهاى بد شدند گمان کردند که ما آنان را همچون کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند قرار خواهیم داد و حیات و مرگشان یکسان است؟ چه بد داورى مى کنند.
«اجتراح» از «جرح» به معناى آسیبى است که بر بدن وارد مىشود. ازآنجا که گناه روح انسان را جریحه دار مى کند، درباره کسانى که خلافکارند، «اجترحوا» به کار رفته است.
در قرآن، استفاده از روش مقایسه زیاد به چشم مىخورد از جمله:
آیا مؤمن با فاسق یکسان است. «أفمن کان مؤمناً کمن کان فاسقاً»
آیا عالم با جاهل یکسان است. «هل یستوى الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون»
آیا کسانى که قبل از فتح مکّه و در زمان غربت براى اسلام خرج کردند با کسانى که بعد از فتح مکّه کمک مالى کردند یکسانند. «لا یستوى منکم مَن أنفق من قبل الفتح و...»
در این آیه نیز مى خوانیم: آیا خلافکاران با مؤمنان نیکوکار یکسانند. «الّذین اجترحوا السیّئات... کالّذین آمنوا و عملوا الصالحات»
مؤمن و کافر
در مقایسه میان مؤمن و کافر مىبینیم که مؤمن با یاد خدا آرام، به داده خدا راضى، به آینده امیدوار، راهش روشن و مرگ را کوچ کردن به منزلى بزرگتر مى داند ولى کافر هر روز به گرد طاغوتى مى چرخد و هر لحظه محکوم هوسهاى خود یا دیگران است، آینده را تاریک و مرگ را فنا مى داند.
لذا قرآن براى روشنگرى هر چه بیشتر روش مقایسه را مطرح مى کند، تا تمام وجدانها در هر سطحى مسئله را درک کنند:
مؤمنان ایمانشان زیاد مى شود، «زادتهم ایمانا» ولى کفّار کفرشان بیشتر مىشود. «و ازدادوا کفراً»
سرپرست مؤمن خداست، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا» ولى سرپرست دیگران طاغوتها هستند. «اولیائهم الطاغوت»
خداوند بر دل مؤمن آرامش نازل مىکند، «انزل السکینة فى قلوب المؤمنین» ولى بر دل کفّار ترس و وحشت مىافکند. «سنلقى فى قلوب الّذین کفروا الرّعب»
افراد با ایمان پیرو حقّ هستند، «الّذین آمنوا اتّبعوا الحقّ» ولى کفّار پیرو باطلند. «الّذین کفروا اتّبعوا الباطل»
آینده مؤمن محبوبیّت است، «سیجعل لهم الرّحمن ودّا» ولى آینده کافر حقارت و ذلّت است. «ترهقهم ذلة»
اهل ایمان به هنگام جان دادن سلام فرشتگان را دریافت مى کنند، «تتوفّاهم الملائکة طیبین یقولون سلام علیکم» ولى ستمگران با قهر فرشتگان روبه رو مى شوند. «تتوفّاهم الملائکة ظالمى انفسهم»
جهاد اهل ایمان در راه خداست، «یقاتلون فى سبیل اللّه» ولى جنگ و ستیز کفّار در راه طاغوت است. «یقاتلون فى سبیل الطاغوت»
پاداش اهل ایمان محفوظ است، «لا نضیع اجر من احسن عملا» ولى تلاش دیگران محو مىشود. «حبطت اعمالهم»
مؤمن امکانات و دارایى خود را از خدا مىداند، «هذا من فضل ربّى» ولى کافر هرچه دارد از علم و هنر و تلاش خود مى پندارد. «انما اوتیته على علم عندى»
کارهاى مؤمن پایدار است، «فلن یضلّ اعمالهم»ولى کارهاى کفّار از بین مىرود. «اضلّ اعمالهم»
مؤمن از هیچ کس نمىترسد، «لا یخشون احداً» ولى دیگران ترس دارند.«یخشون الناس کخشیة اللّه»
بر اهل ایمان فرشته نازل مى شود، «تتنزّل علیهم الملائکة»ولى بر دیگران شیاطین. «تنزّل الشیاطین»
اهل ایمان امیدوارند، «یبشّر المؤمنین» ولى کفّار مأیوسند. «اذا هم یقنطون»
و در یک کلام راه حقّ، راه برترین است، «کلمة اللّه هى العلیا» و راه کفر پستترین است. «کلمة الّذین کفروا السفلى»
آیا با این همه تابلوهاى شفاف قرآنى، جایى براى شک و تردید باقى مىماند؟
آرى، در دین هیچ شکىّ نیست، «لاریب فیه» امّا آنان در خود وسوسه ایجاد مىکنند. «فى ریبهم یترددون»
پیام ها
1- خداوند عادل است و در نزد او بد کار و نیکوکار یکسان نیستند. «ام حسب...»
2- ریشه بسیارى از انحرافات، پندارهاى موهوم است. «ام حسب الّذین...»
3- گناه، خطر است ولى بیشترین خطر براى کسانى است که به سراغ گناه مىروند. «اجترحوا السیّئات» (در کلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است)
4- خلافکاران نیز در فطرت خویش مایلند که هم ردیف نیکوکاران باشند. «ام حسب الّذین اجترحوا السیئات...»
5 - هم ایمان و عمل صالح و هم گناه در زندگى و مرگ انسانها نقش دارند. «سواء محیاهم و مماتهم»
6- داورى بر اساس خیال و پندار محکوم است. «ام حسب... ساء ما یحکمون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است