- 2556
- 1000
- 1000
- 1000
تفسیر آیه 37 و 38 سوره کهف
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره کهف - آیه 37 و 38
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِى خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّیَکَ رَجُلاً
لَکِنَّاْ هُوَ اللَّهُ رَبِّىِ وَلَا أُشْرِکُ بِرَبِّى أَحَداً
ترجمه
دوستش در حالى که با او گفتگو مى کرد گفت: آیا به آن (خدایى) که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، آنگاه تو را مردى کامل و تمام اندام قرار داد، کافر شده اى؟!
ولى من (گویم:) اوست خداوند، پروردگار من و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمى سازم.
«محاوره» به معناى گفتگو و ردّ و بدل کردن کلام و پاسخگویى به یکدیگر است. کلمهى «لکنّا» در واقع، «لکن أنا» بوده است.
پیام ها
1- گفتگو و بحث آزاد میان مکتبها مورد قبول قرآن است. «و هو یُحاوره»
2- در مقابل ثروتمندان و قدرتمندان، بدون احساس حقارت وبا کمال عزّت، به ارشاد بپردازید. «قال له صاحبه... أکفرت»
3- گاهى علاقه به مال وثروت، زمینهى کفر انسان به خدا وقیامت است. «انَا اکثر منک... أکفرت بالّذى خلقک»
4- آنکه به مال و خویشاوندان خود مى بالد، علاجش یادآورى اصل خاکى اوست. «انَا اکثر منک ... خلقک من تُرابٍ ثمّ من نُطفة»
5 - انکار معاد، انکار خداست او با گفتن «ما اظنّ السّاعة قائمة» معاد را انکار کرد، ولى صاحبش به او گفت: «أکفرتَ بالّذى خلقک» آیا به خدایى که تو را آفرید کفرورزیدى؟!
6- کفر به خدا، جاى تعجّب و شگفتى و توبیخ دارد. «اکفرتَ»
7- اعتراض به کفّار جایز است. «أکفرتَ» ولى باید همراه با استدلال و نشان دادن راه باشد. «الّذى خلقک من تُراب»
8 - در تربیت و بازداشتن از انحراف دیگران، با استدلال سخن بگوییم. «أکفرت بالّذى خلقک»
9- در برابر شک و تردید دیگران، مؤمن باید موضع خود را با صراحت اعلام کند. «لکنّا هو اللّه»
10- تکیه بر غیر خدا، شرک است. «أنا اکثر منک... و لکنّا... لااُشرِک بربّى احدا»
11- توحید ناب آن است که همراه با نفى هرگونه شرک باشد. «اللّه ربّى و لااُشرک بربّى احدا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یُحَاوِرُهُ أَکَفَرْتَ بِالَّذِى خَلَقَکَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّیَکَ رَجُلاً
لَکِنَّاْ هُوَ اللَّهُ رَبِّىِ وَلَا أُشْرِکُ بِرَبِّى أَحَداً
ترجمه
دوستش در حالى که با او گفتگو مى کرد گفت: آیا به آن (خدایى) که تو را از خاک، سپس از نطفه آفرید، آنگاه تو را مردى کامل و تمام اندام قرار داد، کافر شده اى؟!
ولى من (گویم:) اوست خداوند، پروردگار من و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمى سازم.
«محاوره» به معناى گفتگو و ردّ و بدل کردن کلام و پاسخگویى به یکدیگر است. کلمهى «لکنّا» در واقع، «لکن أنا» بوده است.
پیام ها
1- گفتگو و بحث آزاد میان مکتبها مورد قبول قرآن است. «و هو یُحاوره»
2- در مقابل ثروتمندان و قدرتمندان، بدون احساس حقارت وبا کمال عزّت، به ارشاد بپردازید. «قال له صاحبه... أکفرت»
3- گاهى علاقه به مال وثروت، زمینهى کفر انسان به خدا وقیامت است. «انَا اکثر منک... أکفرت بالّذى خلقک»
4- آنکه به مال و خویشاوندان خود مى بالد، علاجش یادآورى اصل خاکى اوست. «انَا اکثر منک ... خلقک من تُرابٍ ثمّ من نُطفة»
5 - انکار معاد، انکار خداست او با گفتن «ما اظنّ السّاعة قائمة» معاد را انکار کرد، ولى صاحبش به او گفت: «أکفرتَ بالّذى خلقک» آیا به خدایى که تو را آفرید کفرورزیدى؟!
6- کفر به خدا، جاى تعجّب و شگفتى و توبیخ دارد. «اکفرتَ»
7- اعتراض به کفّار جایز است. «أکفرتَ» ولى باید همراه با استدلال و نشان دادن راه باشد. «الّذى خلقک من تُراب»
8 - در تربیت و بازداشتن از انحراف دیگران، با استدلال سخن بگوییم. «أکفرت بالّذى خلقک»
9- در برابر شک و تردید دیگران، مؤمن باید موضع خود را با صراحت اعلام کند. «لکنّا هو اللّه»
10- تکیه بر غیر خدا، شرک است. «أنا اکثر منک... و لکنّا... لااُشرِک بربّى احدا»
11- توحید ناب آن است که همراه با نفى هرگونه شرک باشد. «اللّه ربّى و لااُشرک بربّى احدا»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن
تاکنون نظری ثبت نشده است