display result search
منو
تفسیر آیه 101 سوره یوسف

تفسیر آیه 101 سوره یوسف

  • 1 تعداد قطعات
  • 17 دقیقه مدت قطعه
  • 240 دریافت شده
سخنرانی حجت الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره یوسف- آیه 101

رَبِّ قَدْ ءَاتَیْتَنِى مِنَ الْمُلْکِ وَعَلَّمْتَنِى مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ فَاطِرِ السَّمَو تِ وَالْأَرْضِ أَنتَ وَلِىِّ فِى الدُّنْیَا وَالْأَخِرَةِ تَوَفَّنِى مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِى بِالصَّلِحِینَ

ترجمه

(یوسف گفت:) پروردگارا؛ تو مرا (بهره ‏اى) از حکومت دادى و از تعبیر خواب‏ ها به من آموختى. (اى) پدیدآورنده‏ آسمان‏ ها و زمین، تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى، مرا تسلیم خود بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما.

اولیاى خدا وقتى به عزّت و قدرت خود نگاه مى‏ کنند، فوراً به یاد خداوند مى‏ افتند و مى ‏گویند: خدایا هر چه هست از توست. یوسف نیز این چنین کرد، سخن را از پدر برگرداند و متوجّه خدا شد. خداوند حکومت مصر را به دو نفر داد، یکى فرعون که آن را به خود نسبت داد و گفت: «ألیس لى ملک مصر» و دیگر به یوسف داد که آنرا به خدا نسبت داد و گفت: «آتیتنى من الملک»
تفکّر ابراهیم، در ذریّه و فرزندان او جلوه گرى مى ‏کند؛ ابراهیم گفت: «اَسلمت لربّ العالمین» من تسلیم پروردگار عالمیان هستم، سپس نوه او یعقوب به فرزندانش سفارش مى‏کند که با ایمان از دنیا بروید. «لاتموتنّ الاّ و انتم مسلمون» در اینجا فرزند یعقوب نیز مرگ در حال تسلیم را از خدا مى‏ خواهد؛ «توفّنى مسلماً»
به هر حال ابراهیم‏علیه السلام از صالحین است؛ «انّه فى الآخرة لمن الصّالحین» و یوسف‏ (ع) مى‏ خواهد به او ملحق شود. «الحقنى بالصّالحین»
یوسف که خداوند همواره او را حفظ کرد، به او علم داد، به او حکومت داد و خطر را از او دور کرد، باز نگران عاقبت خود است. واى به حال کسانى که قدرت، مال و علم خود را با حیله به دست آورده‏اند، آنان چه عاقبتى خواهند داشت!.
خداوند به حضرت آدم اسمائى را آموخت؛ «و علّم آدم الاسماء»
به حضرت داود علم زره بافى؛ «و علّمناه صنعة لبوس»
به حضرت سلیمان، علم نطق پرندگان؛ «عُلّمنا منطق الطیر»
به حضرت یوسف، علم تعبیر خواب؛ «علّمتنى من تأویل الاحادیث»
و به پیامبر اسلام علوم اوّلین و آخرین. «و علّمک ما لم تکن تعلم»

پیام ها

1- اعطاى حکومت، از شئون ربوبیّت الهى است. «ربّ قد آتیتنى من الملک»
2- حکومت را نتیجه‏ فکر، مال، قدرت، یار و طرح خود ندانیم، بلکه اراده‏ خداوند عامل اصلى است. «آتیتنى»
3- آنچه خدا به نیکان بدهد یا از آنان بگیرد، براى تربیت آنان است. «ربّ قد آتیتنى، ربّ السجن احب»
4- حکومت، حقّ دانشمندان است نه بى‏ سوادان. «آتیتنى... علمّتنى» دانش یوسف وسیله حاکمیّت او شد.
5 - در هر موقعیّت وحالى، خود را به خداوند بسپارید. «انت ولىّ فى الدنیا والاخرة»
6- قدرت و حکومت و سیاست، زمینه خروج از دین است، مگر اینکه خداوند لطف کند. «توفّنى مسلماً»
(یوسف در چاه دعایى داشت و در زندان دعاى دیگر داشت، ولى همین که به حکومت رسید دعاى او این بود: خدایا من مسلمان بمیرم.)
7- بندگان خدا در اوج عزّت و قدرت به یاد مرگ وقیامت و سرانجام کار خود هستند. «توفّنى مسلماً و الحقنى بالصالحین» همان گونه که همسر فرعون در کاخ فرعون به فکر قیامت بود و مى ‏گفت: «ربّ ابن لى عندک بیتاً فى الجنّة» پروردگارا! در بهشت براى من جایى نزد خود قرار بده.
8 - عظمت خداوند تنها به خاطر نعمت ‏هایى که به ما ارزانى داشته نیست، بلکه او به وجود آورنده کل هستى است. «فاطر السموات والارض»
9- افتخار یوسف آن نیست که حاکم بر مردم است، افتخارش آن است که خداوند حاکم بر اوست. «انت ولىّ فى الدنیا و الاخرة»
10- حسن عاقبت و پایدارى در کار خیر، مهم تر از شروع آن است. انبیا براى حسن عاقبت دعا مى‏ کردند؛ «توفّنى مسلماً» یعنى مرا در تسلیم خود تا مرگ پایدار بدار.
11- در دعا، اوّل از نعمت‏ هاى الهى یاد کنید؛ «ربّ قد آتیتنى» بعد درخواست خود را مطرح کنید. «توفّنى مسلماً»
12- چون به قدرت رسیدید، مناجات با خدا را از یاد نبرید. «ربّ قد آتیتنى...»
13- حضرت یوسف‏ (ع) در شور انگیزترین لحظات متوجّه خدا شده و با او مناجات مى‏ کند. «ربّ قد آتیتنى...»*
14- علم و دانش در حکمرانى صحیح و عادلانه نقش مهمّى دارد. «آتیتنى من الملک و علّمتنى»*
15- در دعاها و مناجات‏ ها تنها به فکر دنیا و مسائل مادى نباشید. «فى‏الدنیا والاخرة»
16- قدرت انسان ناچیز؛ «من الملک» علم انسان ناچیز؛ «من تأویل الاحادیث...» اما حکومت خداوند بر همه هستى است. «فاطر السموات والارض»
17- خدایى که خالق آسمان‏ ها و زمین است مى‏ تواند کسى را از لابه لاى تمام سختى‏ ها نجات داده و او را به بالاترین درجه‏ ها برساند. «ربّ قد آتیتنى من الملک... فاطر السموات...»*
18- به ایمان فعلى خود مغرور نشویم، حفظ ایمان تا آخر مهم است. «توفّنى مسلماً»*
19- نهایت ایمان، تسلیم در برابر خداوند است. «توفّنى مسلماً»*
20- عاقبت خیر، بهترین نعمتى است که خداوند به بندگانش عطا مى‏ کند. «توفّنى مسلماً»*
21- هیچ پادشاهى تا ابد نمى ‏ماند. «توفّنى مسلماً»*
22- با ایمان مردن و در زمره صالحان قرار گرفتن، آرزوى پاکان است. «توفّنى مسلماً و الحقنى بالصالحین»
23- انسان ‏هاى وارسته حکومت را براى خدمت و صلاح مى ‏خواهند. «الحقنى بالصالحین»*
24- صالحان داراى بالاترین مقام در آخرت هستند. (یوسف آرزوى ملحق شدن به آنان را دارد) «الحقنى بالصالحین»*
سیماى یوسف (ویژگى ‏هاى یک رهبر موفّق)

در پایان دستان حضرت یوسف، سیمایى از آن را مرور مى‏ کنیم:
1. توجّه کامل به خداوند در تلخى‏ها: «ربّ السجن احبّ ...» در شادى ‏ها و شیرینى‏ه ا: «ربّ قد آتیتنى من الملک»
2. رهاکردن هر خط انحرافى از هر گروهى: «انّى ترکت ملّة قوم لایؤمنون باللَّه و هم بالاخرة هم کافرون»
3. پى‏‌گیرى راه مستقیم پیشگامان: «واتبعت ملّة آبائى ابراهیم... و الحقنى بالصالحین»
4. پایدارى در راه رضاى خدا تا آخرین نفس: «توفّنى مسلماً»
5. وقار در برابر رقبا: «احبّ الى ابینا منّا»
6. صبر در برابر حوادث و مرارت‏ ها: «یجعلوه فى غیابت الجُبّ، اراد باهلک سوء»
7. پاکدامنى و ترجیح تقوا بر رفاه: «معاذ اللّه، ربّ السّجن احبّ الىّ ممّا یدعوننى»
8. کتمان در برابر بیگانگان: «و شروه بثمن بخس»
9. علم وافر: «علّمتنى من تأویل الاحادیث - انّى حفیظ علیم...»
10. بیان زیبا و فصیح: «فلمّا کلمّه قال انّک الیوم لدینا مکین»
11. اصالت خانوادگى: «آبائى ابراهیم و اسحاق ...»
12. مدارا با مخالفان فکرى: «یا صاحبى السّجن»
13. اخلاص: «کان من المخلصین»
14. سوز و علاقه به هدایت دیگران: «ءارباب متفرّقون خیر ام اللّه الواحد القهّار»
15. قدرت طراحى و ابتکار: «جعل السقایة، ائتونى باخ لکم، فذروه فى سنبله،...»
16. تواضع و فروتنى: «رفع ابویه على العرش»
17. عفو و اغماض: «لا تثریب علیکم»
18. فتوت و جوانمردى: «نزغ الشّیطان بینى و بین اخوتى»
19. امانتدارى: «اجعلنى على خزائن الارض انى حفیظ علیم»
20. مهمان ‏نوازى: «انا خیر المنزلین»


منبع: پایگاه درس هایی از قرآن

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 17:03

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخنرانی مذهبی