- 1252
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه یازدهم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه یازدهم، سال 1401
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» یا «تاریخ اندیشه امامیّه» است. آن چیزی که اولین چالش را در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میان مسلمین ایجاد کرد نگاه به خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
ولی بسیاری از موضوعات زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به شکل بعد از آن نبود، مانند اینکه «اصحاب» چه کسانی هستند؟ مانند اینکه «افضل» چه کسی است؟ آن زمان روشن بود.
اگر در این جلسه آیهای بر علیه یک نفر نازل بشود و این آیه ابلاغ بشود، و آیهای در شأن و فضیلت کسی نازل بشود و ابلاغ بشود، واضح است که همه متوجه میشوند چه خبر است. ممکن است بعدها که دسترسی نیست گزارش تغییر کند.
این که افضل چه کسی است خیلی روشن و واضح بود، این که چه کسی قرآن را بلد است و چه کسی قرآن را بلد نیست هم واضح بود.
اگر امروز شما در یک رشته علمی سوال داشته باشید، تقریباً معلوم است که چه کسانی پاسخ شما را میدانند و چه کسانی نمیدانند. اما صد سال بعد ممکن است راجع به امروز گزارشها به سمتی برود که آدرس غلط بدهند، وگرنه در همان روزگار که روشن است.
در تاریخ ثبت است که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بجز گوشهای از بعضی از منابع دستکاری شده، هرگز از کسی سؤال نپرسیدهاند. در حالی که دیگران مملو از جهل بودند، این امر هم طبیعی است، ما هم مملو از جهل هستیم، از سر تا پای ما جهل است، این خیلی روشن است. اینکه بخواهند دو نفر را بر سر این موضوع با یکدیگر قیاس کنند خیلی روشن است.
کلمات نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم راجع به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خیلی روشن است، هیچ اختلافی بر سر این موضوع نبود که چه کسی ویژه است و چه کسی برتر است. اگر هم اختلافی بود بر سر این موضوع بود که برخی نمیخواستند بپذیرند، کأنّه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواهند معاذالله پارتی بازی کنند! یا اینکه کینه داشتند، نه اینکه ندانند. آن کسی که روز غدیر آمد و گفت: «اگر این که گفتی علی بن ابیطالب مولای بعد از توست و این امر از جانب خداست عذاب نازل بشود»، یعنی نمیخواهم بپذیرم، نه اینکه نمیدانم.
بالاخره حکیم علی الاطلاق برای درمان جامعهی اسلامی اینقدر به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پرداخته است، اینطور نبوده است که این بزرگواران نستجیربالله کمبود محبّت داشته باشند و بگویند که از ما تعریف کنید، مانند من که نبودند! اگر همهی هشت میلیارد نفر عالم یکپارچه لعن کنند یا یکپارچه درود بفرستند به اندازهی یک سر سوزن برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تفاوت ندارد، اگر تفاوت داشت که دیگر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نبودند! این موضوع برای نوکران امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم مهم نیست وای بحالِ خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه.
وای به حالِ ما که خیال کنیم ما میخواهیم اعتبار بدهیم، فقیر محض که نمیتواند اعتبار بدهد. صد نفر فقیر که هیچ چیزی ندارند اگر پشتیبان مالی یک کارخانه بشوند چیزی به ثروت صاحب کارخانه اضافه نمیشود. ما فقیر محض هستیم، اگر بَه بَه هم گفتیم درواقع لذّت بردهایم وگرنه چیزی اضافه نکردهایم.
موضوع بحث ما «سیر تکوّن عقاید امامیّه» یا «تاریخ اندیشه امامیّه» است. آن چیزی که اولین چالش را در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میان مسلمین ایجاد کرد نگاه به خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.
ولی بسیاری از موضوعات زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به شکل بعد از آن نبود، مانند اینکه «اصحاب» چه کسانی هستند؟ مانند اینکه «افضل» چه کسی است؟ آن زمان روشن بود.
اگر در این جلسه آیهای بر علیه یک نفر نازل بشود و این آیه ابلاغ بشود، و آیهای در شأن و فضیلت کسی نازل بشود و ابلاغ بشود، واضح است که همه متوجه میشوند چه خبر است. ممکن است بعدها که دسترسی نیست گزارش تغییر کند.
این که افضل چه کسی است خیلی روشن و واضح بود، این که چه کسی قرآن را بلد است و چه کسی قرآن را بلد نیست هم واضح بود.
اگر امروز شما در یک رشته علمی سوال داشته باشید، تقریباً معلوم است که چه کسانی پاسخ شما را میدانند و چه کسانی نمیدانند. اما صد سال بعد ممکن است راجع به امروز گزارشها به سمتی برود که آدرس غلط بدهند، وگرنه در همان روزگار که روشن است.
در تاریخ ثبت است که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بجز گوشهای از بعضی از منابع دستکاری شده، هرگز از کسی سؤال نپرسیدهاند. در حالی که دیگران مملو از جهل بودند، این امر هم طبیعی است، ما هم مملو از جهل هستیم، از سر تا پای ما جهل است، این خیلی روشن است. اینکه بخواهند دو نفر را بر سر این موضوع با یکدیگر قیاس کنند خیلی روشن است.
کلمات نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم راجع به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خیلی روشن است، هیچ اختلافی بر سر این موضوع نبود که چه کسی ویژه است و چه کسی برتر است. اگر هم اختلافی بود بر سر این موضوع بود که برخی نمیخواستند بپذیرند، کأنّه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواهند معاذالله پارتی بازی کنند! یا اینکه کینه داشتند، نه اینکه ندانند. آن کسی که روز غدیر آمد و گفت: «اگر این که گفتی علی بن ابیطالب مولای بعد از توست و این امر از جانب خداست عذاب نازل بشود»، یعنی نمیخواهم بپذیرم، نه اینکه نمیدانم.
بالاخره حکیم علی الاطلاق برای درمان جامعهی اسلامی اینقدر به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پرداخته است، اینطور نبوده است که این بزرگواران نستجیربالله کمبود محبّت داشته باشند و بگویند که از ما تعریف کنید، مانند من که نبودند! اگر همهی هشت میلیارد نفر عالم یکپارچه لعن کنند یا یکپارچه درود بفرستند به اندازهی یک سر سوزن برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تفاوت ندارد، اگر تفاوت داشت که دیگر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نبودند! این موضوع برای نوکران امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم مهم نیست وای بحالِ خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه.
وای به حالِ ما که خیال کنیم ما میخواهیم اعتبار بدهیم، فقیر محض که نمیتواند اعتبار بدهد. صد نفر فقیر که هیچ چیزی ندارند اگر پشتیبان مالی یک کارخانه بشوند چیزی به ثروت صاحب کارخانه اضافه نمیشود. ما فقیر محض هستیم، اگر بَه بَه هم گفتیم درواقع لذّت بردهایم وگرنه چیزی اضافه نکردهایم.
کاربر مهمان