سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین جعفر ناصری با موضوع «اخلاق طلبگی»، سال 1404
در این جهان پر رمز و راز، پیچیدهترین نظام، همانا ساختار طبقه بندی شده شخصیت انسان است. این موجود شگرف که خداوند او را به "فتبارک الله" وصف کرده، تنها بخشی از آفرینش است. در زاویهای دیگر، نظام هستی، عالم خلقت، زمین و آسمانها قرار دارند؛ و اگر انسان بخواهد ابعاد شخصیتی خود را شناخته و آن را با نظام هستی و حیات جمعی بالانس و هماهنگ سازد، دشواریها فزونی مییابد.
اما پروردگار، ضلعی دیگر را برای این نسخه پیچیده مقرر داشته است: قرآن، که همانا نسخهٔ درمان و راهگشاست. برای دستیابی به رستگاری، باید نگاهی به خویشتن انداخت، خود را شناخت و از درماننامهٔ قرآنی و سنت بهره برد. آنگاه است که میتوان تعاملات اجتماعی، ارتباط با خالق هستی و معاشرت با جامعه را سامان داد.
باید توجه داشت که گاه اندوختههای باطل در نفس چنان انباشته شده که فرد صادقانه اقرار میکند: «میخواهم خوب شوم، اما پس خودم برنمیآیم». قرآن کریم راهکار این معضل را ایجاد توازن میداند؛ توازنی میان گذشته و آنچه در آینده مطلوب است. توجه به خدا، توجه به خوب شدن و توجه به تنظیم سازهٔ شخصیتی خاص خویشتن، خود، عین نسخهٔ درمانی مؤثر است. این ضلع انسان نیازمند آن است که عقلش را حیات الهی ببخشد.
کارکرد بخشهای فرهنگی در طول تاریخ، اعم از حوزهها و غیر حوزهها، همواره ارتقاء سطح آگاهی و اطلاعات درماننامهای و رشد در مردم بوده است. جامعه باید جامعهای فهیم و در ارتباط تنگاتنگ با مبانی فرهنگی باشد. تأثیرگذاری بزرگان حوزههای شیعی طی هزار و اندی سال بسیار عظیم بوده، زیرا آنان نه تنها معنوی بودند، بلکه اگر کلامی میگفتند، ابتدا خود بدان عمل کرده بودند و نظامنامهٔ تربیتی را بر خویشتن پیاده ساخته بودند. اعتقاد و معنویتی که از یک نظامنامهٔ تربیتی برمیخاست، چنان قدرتی داشت که حرکت میرزای بزرگ شیرازی در سامرا، با یک فتوای دینی (تحریم تنباکو در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام) ، حتی مرکز حکومت ناصرالدین شاه را وادار به تبعیت کرد و شاه یارای مخالفت نداشت.
از این رو، ای عزیز، چه روحانی و چه غیر روحانی، نخست خویشتن را دریاب، تربیت کن، نظم ده و سامان بخش. به خود و ارتباطت با نماز و قرآن باور کن.
در این جهان پر رمز و راز، پیچیدهترین نظام، همانا ساختار طبقه بندی شده شخصیت انسان است. این موجود شگرف که خداوند او را به "فتبارک الله" وصف کرده، تنها بخشی از آفرینش است. در زاویهای دیگر، نظام هستی، عالم خلقت، زمین و آسمانها قرار دارند؛ و اگر انسان بخواهد ابعاد شخصیتی خود را شناخته و آن را با نظام هستی و حیات جمعی بالانس و هماهنگ سازد، دشواریها فزونی مییابد.
اما پروردگار، ضلعی دیگر را برای این نسخه پیچیده مقرر داشته است: قرآن، که همانا نسخهٔ درمان و راهگشاست. برای دستیابی به رستگاری، باید نگاهی به خویشتن انداخت، خود را شناخت و از درماننامهٔ قرآنی و سنت بهره برد. آنگاه است که میتوان تعاملات اجتماعی، ارتباط با خالق هستی و معاشرت با جامعه را سامان داد.
باید توجه داشت که گاه اندوختههای باطل در نفس چنان انباشته شده که فرد صادقانه اقرار میکند: «میخواهم خوب شوم، اما پس خودم برنمیآیم». قرآن کریم راهکار این معضل را ایجاد توازن میداند؛ توازنی میان گذشته و آنچه در آینده مطلوب است. توجه به خدا، توجه به خوب شدن و توجه به تنظیم سازهٔ شخصیتی خاص خویشتن، خود، عین نسخهٔ درمانی مؤثر است. این ضلع انسان نیازمند آن است که عقلش را حیات الهی ببخشد.
کارکرد بخشهای فرهنگی در طول تاریخ، اعم از حوزهها و غیر حوزهها، همواره ارتقاء سطح آگاهی و اطلاعات درماننامهای و رشد در مردم بوده است. جامعه باید جامعهای فهیم و در ارتباط تنگاتنگ با مبانی فرهنگی باشد. تأثیرگذاری بزرگان حوزههای شیعی طی هزار و اندی سال بسیار عظیم بوده، زیرا آنان نه تنها معنوی بودند، بلکه اگر کلامی میگفتند، ابتدا خود بدان عمل کرده بودند و نظامنامهٔ تربیتی را بر خویشتن پیاده ساخته بودند. اعتقاد و معنویتی که از یک نظامنامهٔ تربیتی برمیخاست، چنان قدرتی داشت که حرکت میرزای بزرگ شیرازی در سامرا، با یک فتوای دینی (تحریم تنباکو در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام) ، حتی مرکز حکومت ناصرالدین شاه را وادار به تبعیت کرد و شاه یارای مخالفت نداشت.
از این رو، ای عزیز، چه روحانی و چه غیر روحانی، نخست خویشتن را دریاب، تربیت کن، نظم ده و سامان بخش. به خود و ارتباطت با نماز و قرآن باور کن.


تاکنون نظری ثبت نشده است