حق مردم

1 تعداد قطعات
61 دقیقه مدت قطعه
216 دریافت شده

پخش

منو

توضیحات
قطعات
مشخصات
تصاویر

قسمت بیست و هفتم از سری ششم برنامه زندگی پس از زندگی؛ تجربه گر: آقای داوود صالحی از قم

در این قسمت روایت تجربه ی نزدیک به مرگ آقای داوود صالحی را می شنویم:
- تصادف شدید در جاده کمربندی و در همان لحظه هم خودم از ارتفاع سه متری شاهد جزئیات واژگونی خودروها بودم و دوباره در بدنم بودم اینبار روی زمین افتاده بودم و یکنفر موتورسوار به سرصحنه تصادف رسیده بود که بالای سرم آمد و از آنجا که خونریزی شدید داشتم همانجا به او وصیت کردم و گفتم اینها را به پسرم بگو...
- در بیمارستان بیهوش شدم و در ارتفاع دومتری اتاق عمل جسمم را می دیدم که پرستار در حال پاره کردن لباسهایش بود و من آنجا اعتراض می کردم که دارید چکار می کنید و لحظاتی بعد نوری توجهم را به خود جلب کرد که خیلی برایم خوشایند بود و مردد شده بودم که سمت نور بروم یا پیش جسمم بمانم که سرانجام جذب آن نور شدم
- آن نور بصورت گردابی به سمت بالا می رفت و من و عده دیگری به آرامی در آن بالا می رفتیم و افرادی را هم می دیدم که خیلی سریع بالا می رفتند و برخی اموات را که قبلا می شناختم در آن نور دیدم مثل شخصی را که قبلا به قتل رسیده بود و تا او را دیدم این آگاهی به من منتقل شد که بدهکاری در دنیا دارد و گذشت تا اینکه به انتهای نور رسیدیم
- پیرمردی را که در زمان کودکی در آبادی ما نگهبان مزرعه بود و ما اذیتش کرده بودیم و پولش را برداشته بودیم را آنجا دیدم که به سمت من می آمد و می دیدم قیافه اش بسیار وحشتناک و غیرقابل تحمل است و با اینکه به من نمی رسید اما یکسره در حال نزدیک شدن به من بود و ترس و وحشت از او عذاب سختی بود
- من در آنجا تمام زندگی خودم را از نوزادی تا لحظه تصادف بطور کامل دیدم و جالب این بود یک کارهایی که ما در اینجا خیلی بها نمی دهیم مثلا در یک جایی قبلا من جایم را به یک غریبه داده بودم و دیگر هم او را ندیده بودم ولی آنجا همان شخص را با چهره خندان می دیدم و انگار سالیان سال است که با هم رفیق هستیم
- خودم را در آی سی یو دیدم و برادرم را که در بیرون اتاق در حال گریه می باشد و من نمی توانستم به او حالی کنم که برای من ناراحت نباشد و من زنده هستم تا اینکه همان نوری که مرا به خودش جذب کرده بود مرا تا اتاق آی سی یو پایین آورد و به یکباره داخل بدنم شدم...