- 61
- 1000
- 1000
- 1000
موانع پیش رو در جهاد تبیین، 2
سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدحسین راجی با موضوع "موانع پیش رو در جهاد تبیین "، جلسه دوم: اثر بی اخلاقی در جهاد، سال 1403
بحث پیرامون وظیفه همگان در جهاد تبیین و موانع پیش رو است. پنجمین مورد از موانع جهاد، پایین بودن معلومات است. مگر می شود، انسان برود در جنگ نظامی بعد ژست فشنگ نداشته باشد. مگر می شود، ما جهاد تبیین بخواهیم انجام بدهیم اما در جهاد تبیین سلاح و ابزارمان که علم و سواد هست را نداشته باشیم. کسی که سواد ندارد و کسی که اهل مطالعه عمیق نیست، این شخص جهاد تبیین اگر انجام بدهد، جدا از اینکه نمی تواند دیگران را متقاعد بکند به مرور زمان خودش خسته می شود. پس ما باید برویم این سلاحمان را خشابش را پر بکنیم بعد بیایم در این جنگ. ما آمدیم در این جنگ در مقابل تمام ابرقدرت ها ایستادیم و در مقابل تمام فرعون ها و نمرودها ایستادیم و در مقابل تمام ابوجهل ها و ابوسفیان ها ایستادی و در مقابل تمام ظالمین عالم ایستاده ایم، حالا فکر می کنیم که این جهاد طبیعی اینقدر ساده است که ما مطالعه لازم نداشته باشیم. اگر من اهل مطالعه نباشم، فرق من با آن کسی که من دارم تبیینش می کنم چیست؟ او اگر اهل مطالعه بود که در دام دشمن نمی افتاد. خب اگه منم مطالعه نکنم او هم مطالعه نکند تفاوت چیه؟ ششمین مورد عدم فهم صحیح از نقشه دشمن و جنگ نظامی است. ما وسط جنگیم و عملیات می خواهد طراحی شود، اما ما نمی دانیم دشمن نقشه اش چیست؟ نمی دانیم دشمن کجا هست؟ اگر انسان نقشه دشمن را متوجه نشود، در زمین دشمن بازی می کند. پس ما اگر آرایش جنگی دشمن را ندانیم و اگر برنامه های پیچیده ای که دشمن برای ما رقم زده را ندانیم مثل آب خوردن در زمین دشمن بازی می کنیم. دشمن خیلی پیچیده است و ما نمی توانیم ساده مباحث را ببینیم. مورد هفتم، نبود درک صحیح از تفاوت میان انتقاد و بی اخلاقی است. همراه انتقاد حتما مطالبه گری است ولی ناامید کردن مردم نباید اتفاق بیفتد. بی اخلاقی نباید صورت بگیرد. انتقاد با تخریب متفاوت هست. انتقاد برای اصلاح است و تخریب جایی برای اصلاح باقی نمی گذارد. حزب اللهی نسبت به مسئولین انتقاد می کند اما برانداز تخریب می کند. این دوتا با هم متفاوت است.
بحث پیرامون وظیفه همگان در جهاد تبیین و موانع پیش رو است. پنجمین مورد از موانع جهاد، پایین بودن معلومات است. مگر می شود، انسان برود در جنگ نظامی بعد ژست فشنگ نداشته باشد. مگر می شود، ما جهاد تبیین بخواهیم انجام بدهیم اما در جهاد تبیین سلاح و ابزارمان که علم و سواد هست را نداشته باشیم. کسی که سواد ندارد و کسی که اهل مطالعه عمیق نیست، این شخص جهاد تبیین اگر انجام بدهد، جدا از اینکه نمی تواند دیگران را متقاعد بکند به مرور زمان خودش خسته می شود. پس ما باید برویم این سلاحمان را خشابش را پر بکنیم بعد بیایم در این جنگ. ما آمدیم در این جنگ در مقابل تمام ابرقدرت ها ایستادیم و در مقابل تمام فرعون ها و نمرودها ایستادیم و در مقابل تمام ابوجهل ها و ابوسفیان ها ایستادی و در مقابل تمام ظالمین عالم ایستاده ایم، حالا فکر می کنیم که این جهاد طبیعی اینقدر ساده است که ما مطالعه لازم نداشته باشیم. اگر من اهل مطالعه نباشم، فرق من با آن کسی که من دارم تبیینش می کنم چیست؟ او اگر اهل مطالعه بود که در دام دشمن نمی افتاد. خب اگه منم مطالعه نکنم او هم مطالعه نکند تفاوت چیه؟ ششمین مورد عدم فهم صحیح از نقشه دشمن و جنگ نظامی است. ما وسط جنگیم و عملیات می خواهد طراحی شود، اما ما نمی دانیم دشمن نقشه اش چیست؟ نمی دانیم دشمن کجا هست؟ اگر انسان نقشه دشمن را متوجه نشود، در زمین دشمن بازی می کند. پس ما اگر آرایش جنگی دشمن را ندانیم و اگر برنامه های پیچیده ای که دشمن برای ما رقم زده را ندانیم مثل آب خوردن در زمین دشمن بازی می کنیم. دشمن خیلی پیچیده است و ما نمی توانیم ساده مباحث را ببینیم. مورد هفتم، نبود درک صحیح از تفاوت میان انتقاد و بی اخلاقی است. همراه انتقاد حتما مطالبه گری است ولی ناامید کردن مردم نباید اتفاق بیفتد. بی اخلاقی نباید صورت بگیرد. انتقاد با تخریب متفاوت هست. انتقاد برای اصلاح است و تخریب جایی برای اصلاح باقی نمی گذارد. حزب اللهی نسبت به مسئولین انتقاد می کند اما برانداز تخریب می کند. این دوتا با هم متفاوت است.


تاکنون نظری ثبت نشده است