- 10
- 1000
- 1000
- 1000
سنت ابتلا و امتحان در اصحاب امام حسین علیه السلام، 10
سخنرانی استاد محمد شجاعی با موضوع "سنت ابتلا و امتحان در اصحاب امام حسین علیه السلام"، جلسه دهم: ایمان، حرکت قلبی، سال 1404
بحث امتحانات را ما مرحله اولش را تمام کردیم که خداوند چگونه از ما امتحان می گیرد، یعنی برای چی امتحان می گیرد؟ بخش دوم مربوط به ابزار امتحان هست، یعنی چه چیزهایی باعث امتحان می شود؟ انسان برای مقام خلیفه اللهی آفریده شده و ما بیشترین سرمایه گذاری که باید بکنیم در مسائل معرفت نفسه، یعنی خودشناسی است، چون قرآن کریم فقط انسان مومن را انسان می داند و العصر ان الانسان لفی خسر یعنی این هشت میلیارد انسان دچار خسران هستند، یعنی اصل سرمایه انسانیشون رو دارن از دست می دهند. ایمان یک حرکت فکری نیست، یک حرکت قلبی هست، یعنی قلب باید امنیت پیدا بکند و ایمان یعنی قلب باید به یک امنیت برسد. امنیت یعنی آرامش. قلب اگر به معرفت برسد به امنیت می رسد و الا ما چقدر افرادی داریم که ظاهرا مسلمانن، چون سه تا شاخص اصلی برای رشد، رحمانیت و رحیمیت، آرامش و شادی را ندارند. سیدالشهدا با اصحابش یکی از چیزهایی که در عاشورا به نمایش گذاشتند، شادی بود یعنی این ها شب عاشورا همه شاد بودند که قراره فردا ما به کجا برسیم و سیدالشهدا از همه شادتر بود. امام حسین در عاشورا غصه ندارد و اصلا آنجا برا دنیا نیومدند. دیگر همان روحی که خدا در ما دمیده است، روح ما هم در شما گذاشته و شما می توانید هم درجه ی ما باشید. گاهی وقت ها مومنین لذت هایی دارند که بهشتی ها هم ندارند و در دنیا بهشتی ها حسرتشون را می خورند، بنابراین انتخاب سبک زندگی درست خیلی مهم هست، ولی این انتخاب زمانی هست که تو خودت این سبک را لایق خودت و خودت را لایق این سبک بدانی. یعنی بگویید من اصلا نمی ارزه شرافتم و انسانیتم و مقامم کمتر از این و غیر از این زندگی کنم. من یه انسانم بالاتر از همه با مقام محمود آفریده شدم، یعنی برای این مقام آفریده شدم و این چیزی است که باید دائما به خودم تذکر بدهم. پس چون برا مقام خلیفه اللهی آفریده شده روحتون هم به که کمتر از خلیفه اللهی راضی نیست و برای همین این روح چون از همون نور محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد آفریده شده و تا زمانی که خودت تو فرزند امام حسین فرزند اهل بیت نمی دانی، نگاهت به خودت عوضی هست و زندگی عوضی را انتخاب می کنی. تو زمانی به تعادل می رسی که یقین کنی انسانی و خودتو به عنوان یک انسان قبول بکنی و عاشق خودت بشی عاشق این نوری که از اهل بیت در تو دمیده. رحمانیت و رحیمیت آرامش و شادی این نشان می دهد که وقتی داری عزاداری می کنی، وقتی داری زیارت عاشورا می خوانی، خون امام حسین در وجود تو دارد میوه می دهد و به ثمر نشسته است.فصل انسان ولایت هست و امامت، چون من آفریده شدم برا مقام خلیفه اللهی. مهم ترین نیازم به این عنوان چیه داشتن یه مربی و خلیفه است، وقتی من با معصوم ارتباط ندارم دیگه حیات انسانی ندارم. عاشورا تو را با این خون آشنا می کند که امام خون در رگ انسانیت، در رگ جامعه جهانی است که اگر نباشد و حضور نداشته باشد، هیچ انسانی حیات انسانی ندارد. بنابراین در زیارت عاشورا شما با یک خون آشنا می شوید که خون خداست در رگ جامعه، در رگ انسانیت بدون اون خون تو حیات انسانی اصلا نداریم.
بحث امتحانات را ما مرحله اولش را تمام کردیم که خداوند چگونه از ما امتحان می گیرد، یعنی برای چی امتحان می گیرد؟ بخش دوم مربوط به ابزار امتحان هست، یعنی چه چیزهایی باعث امتحان می شود؟ انسان برای مقام خلیفه اللهی آفریده شده و ما بیشترین سرمایه گذاری که باید بکنیم در مسائل معرفت نفسه، یعنی خودشناسی است، چون قرآن کریم فقط انسان مومن را انسان می داند و العصر ان الانسان لفی خسر یعنی این هشت میلیارد انسان دچار خسران هستند، یعنی اصل سرمایه انسانیشون رو دارن از دست می دهند. ایمان یک حرکت فکری نیست، یک حرکت قلبی هست، یعنی قلب باید امنیت پیدا بکند و ایمان یعنی قلب باید به یک امنیت برسد. امنیت یعنی آرامش. قلب اگر به معرفت برسد به امنیت می رسد و الا ما چقدر افرادی داریم که ظاهرا مسلمانن، چون سه تا شاخص اصلی برای رشد، رحمانیت و رحیمیت، آرامش و شادی را ندارند. سیدالشهدا با اصحابش یکی از چیزهایی که در عاشورا به نمایش گذاشتند، شادی بود یعنی این ها شب عاشورا همه شاد بودند که قراره فردا ما به کجا برسیم و سیدالشهدا از همه شادتر بود. امام حسین در عاشورا غصه ندارد و اصلا آنجا برا دنیا نیومدند. دیگر همان روحی که خدا در ما دمیده است، روح ما هم در شما گذاشته و شما می توانید هم درجه ی ما باشید. گاهی وقت ها مومنین لذت هایی دارند که بهشتی ها هم ندارند و در دنیا بهشتی ها حسرتشون را می خورند، بنابراین انتخاب سبک زندگی درست خیلی مهم هست، ولی این انتخاب زمانی هست که تو خودت این سبک را لایق خودت و خودت را لایق این سبک بدانی. یعنی بگویید من اصلا نمی ارزه شرافتم و انسانیتم و مقامم کمتر از این و غیر از این زندگی کنم. من یه انسانم بالاتر از همه با مقام محمود آفریده شدم، یعنی برای این مقام آفریده شدم و این چیزی است که باید دائما به خودم تذکر بدهم. پس چون برا مقام خلیفه اللهی آفریده شده روحتون هم به که کمتر از خلیفه اللهی راضی نیست و برای همین این روح چون از همون نور محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد آفریده شده و تا زمانی که خودت تو فرزند امام حسین فرزند اهل بیت نمی دانی، نگاهت به خودت عوضی هست و زندگی عوضی را انتخاب می کنی. تو زمانی به تعادل می رسی که یقین کنی انسانی و خودتو به عنوان یک انسان قبول بکنی و عاشق خودت بشی عاشق این نوری که از اهل بیت در تو دمیده. رحمانیت و رحیمیت آرامش و شادی این نشان می دهد که وقتی داری عزاداری می کنی، وقتی داری زیارت عاشورا می خوانی، خون امام حسین در وجود تو دارد میوه می دهد و به ثمر نشسته است.فصل انسان ولایت هست و امامت، چون من آفریده شدم برا مقام خلیفه اللهی. مهم ترین نیازم به این عنوان چیه داشتن یه مربی و خلیفه است، وقتی من با معصوم ارتباط ندارم دیگه حیات انسانی ندارم. عاشورا تو را با این خون آشنا می کند که امام خون در رگ انسانیت، در رگ جامعه جهانی است که اگر نباشد و حضور نداشته باشد، هیچ انسانی حیات انسانی ندارد. بنابراین در زیارت عاشورا شما با یک خون آشنا می شوید که خون خداست در رگ جامعه، در رگ انسانیت بدون اون خون تو حیات انسانی اصلا نداریم.
تاکنون نظری ثبت نشده است