مباهله و درک اراده الهی

سخنرانی حجت الاسلام سید محمد حسینی قزوینی با موضوع "مباهله و درک اراده الهی"، سال 1404

در رابطه با قضیه مباهله که امروز روز مباهله بود. من چند سوالی طرح می کنم حالا اگر بتوانم به همه این سوال ها پاسخ بدهم خواهم داد اگر هم نرسیدیم ان شاالله باقی سوال ها روزی که بی بی دو عالم فاطمه معصومه سلام الله همه ما و بینندگان عزیز شبکه قرآن را دعوت کرده مهمانی اونجا در محضر حضرت معصومه سلام الله اونجا باقی سوال ها را جواب خواهم داد.
سوال اول نجران کجاست؟ و نصارای نجران چه کسانی هستند؟ نجران یک منطقه ای هست از یمن که حد فاصل حجاز و یمن هست و الان هم همان به عنوان شهر و استان نجران مطرح است. بنیانگذار این شهر نجران بن زیدان بود جد اعلای نصارای نجران و این ها کسانی هستند همون طوری که خدای عالم در قرآن در سوره بروج آیه چهار تا آیه ده داستان این ها را آورده تحت عنوان اصحاب الخدود یکی از پادشاهان ظالم مردم را به جرم ایمان این ها را در داخل گودالی انداختند و آتشی افروختند و این مومنین در آتش می سوختند و این ها اطراف این گودال لذت می بردند، ولی بنا به نقلی خدای عالم این آتش را برای مومنین گلستان کرد و شعله های آتش همان ظالمینی که در اطراف گودال مشغول تماشا بودن فرا گرفت و همه به آتشی که خود به دست خود افروخته بودند سوختند که داره غت اصحاب الاخدود الانارات الوقوع ادم علیها قعود تا اونجایی که ولهم اداب الحریق این آتش افروزان عاقبت در آتش سوختند و به خاکستر مبدل شدند. نصارای نجران در حقیقت از باقی مانده همان مومنینی هستند که اون ظالم ها را در آتش سوزاند و قضیه نجران به این شکلی هست که نبی مکرم در سال دهم هجری نامه ای نوشت به مسیحیان ساکن در منطقه نجران که شما ایمان بیاورید اگر ایمان نیاوردید یا جزیه بدهید یا آماده قتال شوید و این ها با همدیگر شوری و مشورتی کردند و عاقبت نظر همه بر این شد که تعدادی از بزرگانشان نمایندگانی را انتخاب بکنند و این ها به مدینه بروند و امتحان کنند که آیا این همان پیغمبری است که ادیان گذشته بشارت او را داده یا نه ادعای پیغمبری می کند. یک گروهی سیصد نفره آمدند و در راسشون تعدادی از بزرگان زیر نظر اسقف نجران با نبی مکرم شروع کردند به بحث و گفتگو و مناظره اول سوالی که کردند یا رسول الله نظر شما به سید و آقای ما چیست مرادشون حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام بوده حضرت فرمود عیسی بنده خدا و رسول خداست این ها شگفت زده شدن گفتن عیسی بنده خدا نیست عیسی فرزند خدا هست چون عیسی پدری نداشته و بدون آنکه پدری داشته باشند به دنیا آمد فرزند خدای عالم هست. جبرئیل نازل شد انمت عیسی انند الله کمثل آدم خلقه من تراب اگر عیسی بدون پدر به دنیا آمده حضرت آدم بدون پدر و مادر به دنیا آمده پس اون باید دوبله فرزند خدا باشد، خلاصه کلام مناظرات نبی مکرم با بزرگان نجران به جایی نرسید این ها عاقبت تصمیم گرفتن بر مباهله. مباهله یعنی یکدیگر رو لعنت کردند اگر چنانچه من حقم شما باطل خدا شما را به بلا گرفتار کنه اگر شما حقید من باطل خدا من را به بلا گرفتار کنه. عذابی نازل کنه سوال بعدی ما این هست که مکان و زمان مباهله کجا بوده؟ آنچه که در روایات ما هست، بین الطلوعین یعنی بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب بیرون مدینه این مباهله صورت بگیرد. هیئت عالی نصارای نجران با همدیگر تصمیم گرفتند که اگر فردا نبی اکرم با فرماندهان و صاحب منصبان آمد قطعا مباهله می کنیم این ادعای نادرستی دارد و اگر نه با عزیزترین عزیزانش آمد این یقین پیغمبر است حاضر هست از عزیزترین عزیزان و فرزندانش در این زمینه سرمایه گذاری کنه. همه نشسته بودن منتظر یک موقع دیدن که رسول اکرم همراه امیرالمومنین سلام الله علیه صدیقه طاهره و امام حسن و امام حسین علیهم السلام وارد منطقه مباهله شد که قرآن در سوره آل عمران آیه ش و یک می فرماید و منها جکی منبعد ما جاک من العلم پیغمبر بعد از آنکه مناظره و گفتگو نتیجه نداد فق التعالی بیایید ندعوا ابنا عنا و ابنا اکم و ان و نسا عنا و نسام و انفسنا و انفسم خودمون بیاییم با جان خودمون و روح خودمون و زن زنان خودمون و فرزندانمون سن من ابتهل با هم مباهله می کنیم جه ال لعنت الله علی الکاتبید وقتی این ها این چهره های نورانی را دیدند همه از مباهله سر زدند. اسقف نجران گفت من چهره هایی می بینم که اگر این ها دست به نفرین بردارند یک مسیحی در کره زمین زنده نمی ماند و تا قیامت هم اثری از مسیحی ها نمی ماند. خیلی عجیبه می گه در حال حاضر تمام مسیحیان با نفرین این چهره های نورانی هلاک می شوند تا قیامت هم نسل این هیئت منقطع خواهد شد، بعد نشستن با همدیگر صحبت کردن که بنا شد جزیه بدهند که هر سال دو هزار حله که لباس های مخصوصی بود و سی زره و سی نیزه و اسب به عنوان عاریه در اختیار حکومت اسلامی قرار بدهند. سوال بعدی ما این است که آیا این قضیه مباهله که قرآن به صراحت این مسئله را مطرح کرده و بدون آنکه نامی از اون ها ببرد نگفته یا رسول الله علی و زهرا و حسن و حسین را ببر می گه انفسنا نسا اننا و ابنا اننا بنای قرآن این نیست ما دیگه واضح ترین چیز در قرآن نمازه شما در هیچ جای قرآن نداره شما نماز صبح دو رکعت نماز ظهر چهار رکعت نماز مغرب سه رکعت هر نمازی رکوعی دارد سجده ای دارد نه ادیب الصلات ولی در سوره نحل آیه چهل و چهار می فرما و انزلنا الیک بکر لتبین للناس من الذ الیهم پیغمبر ما قرآن رو نازل کردیم و تبیین و تفسیر قرآن به عهده توست تا برای مردم قرائت کنی برای مردم تلاوت کنی. تبیین لناس و لذا وقتی از امام کاظم سوال می کنند یابن رسول الله بعضی ها می گن چرا نام علی در قرآن نیامده می فرماید: به این ها بگید در کجای قرآن اسمی از نماز صبح و ظهر و شب و عصر و تعداد رکعتش و غیره مبتلات و واجبات نماز آمده عقیم الصلات آمد پیغمبر آمد گفت نماز این چنین است صبح این چنین ظهر است مغرب و عشا از اون طرف آیه شریفه این نما ولیکم الله و رسول آمد نبی مکرم در غدیر در جمع صد بیست یا صد و بیست و چهار هزار جمعیت دست علی را گرفت و فرمود امام و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالبه فرمود: اتی الله و اتی الرسول و اول الامر ملکم پیغمبر از اولی الامر علی و بچه های علی گفت، در اینجا هم خدا یه عالم داره اینکه دعوا ابناا و ابنا اکم فرزندان ما و فرزندان شما جان ما و جان شما می بینیم در کتب اهل سنت در صحیح ترین کتابشون که کتاب صحیح مسلم هست به صراحت در حدیث شماره بیست و چهار صفر چهار از قول عایشه همسر پیغمبر قضیه را نقل می کنه و می گوید رسول اکرم برای مباهله دست علی و فاطمه و حسن و حسین را گرفت و فرموده اهل بیتی این ها اهل بیت من هستند. حاکم نیشابوری متوفی چهارصد پنج در کتاب معرفت علوم الحدیث جلد یک صفحه پنجاه می گه تواترت الاخبار رو روایات متواتر داریم اخذید علیه و حسن و حسین و جعل فاتحمه وهم دست علی و حسن و حسین را گرفت زهرای مرضیه هم پشت سر این ها حرکت می کرد. متقابلا ما در میان احادیث و روایات چیزی مهم تر و قوی تر از حدیث کسانی بر فضیلت امیرالمومنین و علی و حسن و حسین و زهرا نداریم. یعنی قوی ترین دلیل بر فضیلت امیرالمومنین آیه مباهله و قضیه حدیث کسا هست. سوال بعدی من که اساس بحث من رو این محور هست این ها همه مسائلی است که همه شنیده اند آیا آیه مباهله همراه با حدیث نبوی دلالت بر فضیلت علی دارد یا دلالت بر امامت و خلافت علی دارد؟ فضیلت که خب الی ماشاالله از ابن عباس سوال می کنند ما گمان می کنیم سه هزار روایت در فضیلت علی داریم گفت نگو سه هزار بگو سی هزار روایت در فضیلت علی داریم آنچه که مهم هست این آیه مباهله دلالت بر خلافت و امامت علی دارد، که در شورای شش نفره که خلیفه دوم معین کرد. برای انتخاب خلیفه امیرالمومنین در اونجا حاضر شد و فرمود من سخنانی می گویم نه عربی نه عجمی نه مشرکی نه همپیمانی یکی از این ها را نمی تواند رد کند بنا به نقل ابن مردبی متوفی چهارصد ده در المناقب امیرالمومنین نزدیک چهل فضیلت در اونجا ذکر کرد و فرمود انشدکم الله شما را به خدا سوگند می دهیم آیا هیچ یک از شما پنج نفر این فضائل را دارید قال الله ملا به خدا قسم ما نداریم من جمله ی اون ها قضیه قضیه آیه مباهله هست آیا در حد شما طلحه زبیر عثمان عبدالرحمن بن اف سعد بن نبی وکاس شما را به خدا آیا در حد یکی از شماها آیه مباهله نازل شده که پیغمبر دست او را گرفته باشد برای مباهله برده باشد این خود استدلال امیرالمومنین به آیه مباهله برای خلافت خویش و نکته دیگری که در اینجا هست این هست رسول اکرم در اینجا از علی بن ابی طالب به عنوان انفس یعنی جان خودش روح خودش قرآن از او تعبیر کرده و الفنا و انفسکم ما گیریم برای خلافت حضرت علی روایتی نداریم آیه ای نداریم ما می خوایم یک شوری مثل ریاست جمهوری هر رئیس جمهوری می آد ویژگی های خودش رو مطرح می کنه و ما هم در میان این افرادی که ویژگی ها و توانمندی های خودشون رو مطرح کردن هر کدام اسلحه اون رو انتخاب می کنیم اگر ما باشیم و عقل خودمون و فکر خودمون آیا برای خلافت کسی که قرآن او را نفس پیغمبر جان پیغمبر روح پیغمبر معرفی کرده افضل هست یا نه کسی که این ویژگی را ندارد و اضافه بر اینکه وقتی می آد قضیه جان من و روح من نشان می دهد امیرالمومنین در تمام فضائل در تمام مناقب در تمام مراتب هم سنگ پیغمبر هست جز آنچه که در حدیث منزلت استثنا شد ان منی به منزلت هارون من موسی الا انه لانبی ابدی امیرالمومنین در حدیث نورانی که یکی از احادیث خیلی مهم و اساسی است علامه مجلسی در جلد شش بهار صفحه اول حدیث اول حدود چهارده پانزده صفحه هست در اونجا می فرماید منو از الوهیت و نبوت استثنا کنید و قول و فی فضل نامشه تون هر چه درباره فضائل من می خواد بیان کنید شما و تبل ولم ات الله من الفضل قطعا هرگز عقل شما نمی رسد به درجه فضائلی که خدا برای ما معین کرده در اینجا وقتی امیرالمومنین می شود جان پیغمبر و نبض پیغمبر در حقیقت این نشان می دهد امیرالمومنین تمام فضائل و مراتب نبی مکرم را دارد غیر از مسئله نبوت، اگر ما باشیم و خودمان کسی را برای خلافت انتخاب می کنیم که نفس پیغمبر هم سطح پیغمبره و می خواد رسالت پیغمبر رو در قالب امامت و خلافت استمرار بده یا کسی که این شایستگی رو ندارد ال کدام رو انتخاب می کنه و مضافا بر اینکه در اینجا امیرالمومنین همراه صدیقه طاهره همراه امام حسن و امام حسین برای اثبات صداقت پیغمبر رفتن برای مباهله پیغمبر برای اینکه ثابت کند من راست می گویم دست این ها را گرفته برده برای مباهله آیا کسی که برای اثبات صداقت پیغمبر رفته این شایسته خلافت و امامت است یا کس دیگر اینجا امیرالمومنین برای اثبات رسالت پیغمبر رفته آیا کسی که برای این شایستگی را دارد برای اثبات رسالت و نبوت پیغمبر بره برای مباهله آیا این شایسته امامت و خلافت یا کسانی که این شایستگی را ندارن رسول اکرم فرمود فردا من برای مباهله محبوب ترین عزیزانم رو می برم حالا ما می خوایم انتخاب امام را عقلا انجام بدیم آیا کسی که محبوب ترین انسان در نزد پیغمبره حدیث طیر هم گواه این است این شایسته خلافته یا کسانی که این شایستگی رو ندارند نکته پایان من آیا امروز هم می توانیم برای حقانیت امیرالمومنین و ائمه اطهار مباهله کنیم برای حقانیت رسول اکرم مباهله کنیم یا نه مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در کتاب الحکایات شون صفحه هفت هفتاد و هفت نقل می کنه از آقا امام صادق علیه السلام داریم که به اصحابش می گفت برید در میان مردم بیان کنید برای مردم حقانیت مذهب شیعه را حقانیت مذهب اهل بیت را و علیه نقاط ضعف اعتقادات مخالفین رو هم بیان کنید. مقام معظم رهبری همین امسال دو مرتبه فرمود شما باید نسبت به دشمنان از هجمه استفاده کنید. فقط تبیین کافی نیست. هجمه هم این نیست که ما بریم بالای منبر به مخالفین فحش و ناسزا بگیم نه. امام امیرالمومنین فرمود: فحش و ناسزا گفتن شایسته ما و شیعیان ما نیست.