display result search
منو
هویت، جهان بینی الهی و کارکردهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

هویت، جهان بینی الهی و کارکردهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

  • 1 تعداد قطعات
  • 25 دقیقه مدت قطعه
  • 16 دریافت شده
سخنرانی سپهبد شهید حسین سلامی در رونمایی از کتاب «سپاه در گذر انقلاب» در اردیبهشت 1402 با موضوع: هویت، جهان بینی الهی و کارکردهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم . إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ . در ایام سالروز پیروزی غرور آفرین و افتخارآمیز رزمندگان جاودانه تاریخ اسلام و ایران، در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر هستیم و به ارواح پاک و طیبه شهیدان والامقام آن حماسه بزرگ درود و تحیت الهی را نثار می کنیم. آیات زیادی در قرآن کریم وجود داردکه به نوعی شخصیت و هویت و حقیقت سپاه را اینها معرفی می کنند و دقیقا سپاه هم بر باطن حقیقی همین آیات الهی شاکله خود را شکل داده و به عنوان یک قدرت منحصر به فرد و بی نظیر و بی بدیل در تاریخ اسلام و ایران تبلور پیدا کرده است. خداوند متعال می فرماید لا تَقُمْ فیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی‏ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیهِ فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ . حضرت آقا یک بار به ذهنم می رسد در دانشگاه حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند که سپاه یک مصداقی از این آیه شریفه است که اساسش بر تقواست از اول یوم، از نقطه آغاز خلقت بر سرشت تقوا شکل گرفته و در این نهاد، مردان پاکیزه ای وجود دارند و خداوند پاکان رو دوست دارد. البته من چون لباس سپاه تنم هست و خادم کوچه سپاه هستم ممکنه این عبارات را که بیان می کنم یک وقت این تلقی بشود که به نوعی خودم را مخاطب این عبارات می دانم، نه من از یک حقیقت بسیار والا و بزرگ صحبت می کنم که فردی مثل من نقطه ی کوچکی(نقطه با همان تعریف هندسی) یعنی یک کمیت بدون بُعد یعنی در واقع کوچک ترین اثری که یک قلم روی کاغذ می گذارد و آن نقطه می باشد و من خودم را همان مفهوم هندسی نقطه در هندسه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می دانم بنابراین این را اول عرض کردم ولی واقعیت این است که سپاه تجسم این آیات هست: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یک قومی را خدا می آورد برای دفاع از دینش که اینها در مقابل مردم ذلیل اند، در مقابل مردم احساس فروتنی می کنند و مردم را در مقام رفیع و منزلت والا می بینند اما در مقابل کفار عزتمند هستند، سرسختند، نفوذناپذیرند، شکست ناپذیرند یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَایَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ این جماعت جهاد می کنند در راه خدا و از ملامت ملامت کنندگان هم نمی ترسند. یا مثلا آنجایی که می فرماید اینها أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ هستند، باز هم یک صورت دیگری از همین تعبیر أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ است.
اما خود سپاه به نظر من محصول تجربیات دردناک تاریخ اسلام و بخش هایی از تاریخ ایران است. من فکر می کنم که امام راحل عظیم الشان به عنوان یک اعجاز ذهنی همه تجربیات و همه عبرت های تاریخ اسلام را از نبردهای بدر و احد و خندق و خیبر و احزاب و همه این ها تا جنگ هایی که در دوره امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام اتفاق افتاد و تنهایی امیر مومنان در محراب مسجد کوفه و ضربت خوردن ایشان و بعد تنهایی امام حسن علیه السلام در مواجهه با سپاه معاویه و غم انگیزترین حادثه تاریخ بشر یعنی عاشورا و بعد از آن تنهایی ائمه اطهار علیهم السلام در حوادث سخت بعدی، یک عبرت بزرگ است که اسلام، وقتی جاری می شود که حکومت تشکیل دهد. بدون حکومت نمی توان اسلام را جاری کرد، احکام اسلام را نمی توان محقق ساخت، عدالت اسلام را نمی توان پیاده کرد، کرامت انسان را نمی توان حفظ کرد، مجد و عظمت مسلمانان را نمی توان احیا کرد، بدون حاکمیت نمی توان اسارت و بردگی مسلمانان در دست طاغوت را خاتمه داد و حاکمیت بدون قدرت باقی نمی ماند و برای بقای حاکمیت ما نیازمند قدرتیم. اسلام با قدرت می ماند و گسترش می یابد و یا از خود دفاع می کند و قدرت، سازمان می خواهد. ساز و برگ می خواهد اما چه قدرتی؛ هر قدرتی نه؛ قدرتی که ریشه در اعتقاد، باور و ایمان در قلب ها داشته باشد ، قدرت برخاسته از قلب ها و ایمان حقیقی و علاوه بر این؛ حوادث تاریخ در جهان اسلام، حوادث تلخ و دردناکی که بر این ملت در تاریخ حاکمیت طاغوت و پادشاهان گذشته است و سیطره دنیای استکبار بر جوامع اسلامی و ایران عزیز که برای از بین بردن این سیطره، ما نیازمند قدرت هستیم. قوی بودن ضامن بقای ماست. همه ما، هم از تاریخ درس های بزرگی گرفته ایم و هم از حوادث دوران معاصر که خود به چشم دیده ایم ما که هیچ قدرت ضعیفی در جغرافیای عالم جایگاهی ندارد. جهان امروز برای ضعفا حیات قائل نیست. در دنیای امروز یا باید قوی بود و مستقل، یا باید تسلیم شد؛ راه سومی وجود ندارد. این منطقی است که فلسفه اصلی وجودی سپاه را شکل می دهد: ساخت قدرت برای بقای امت در عرصه سیطره قدرت ها یعنی ساخت قدرت منطق در کنار منطق قدرت بر اساس آموزه های اسلام، این هویت حقیقی سپاه است نهادی که بر سرشت تقوای الهی، خضوع در برابر مردم و استعلا و اقتدار در برابر دشمن شکل گرفته و سپاه در متن این ماجراها از ابتدای تکوین خلقت این نهاد مقدس تا به امروز قرار داشته است. همیشه در قلب حوادث، سپاه خود یک تاریخ مجسم است نه بخشی از یک تاریخ. خود یک تاریخ مجسم است یعنی منظومه ای است از اندیشه ها از افکار از نظریات از قاعده ها از سنت ها از دکترین ها از راهبردها و انسان ها. ترکیب انسان و ابزار برای اهداف متعالی و مقدس. یک شکل سازماندهی شده ای از یک تفکر منحصر به فرد؛ چرا منحصر به فرد؟ چون انقلاب ما نیازمند چیزی بود که از شوکت ظاهری قدرت ها نهراسند و این اولین خصوصیت سپاه است. در مردمک چشمان سپاه هیچ قدرتی جز قدرت خداوند دارای کبریایی نیست این را سپاه بر اساس جهان بینی توحیدی امامان انقلاب خود به قدرت آموخته است. این جهان بینی توحیدی قدرت از کجا ناشی می شود؟ از این آیه از سوره حج: یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ یک مثالی خدا می زند و می فرماید به این توجه کنید ای انسان ها إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَاباً همه این قدرت های غیر الهی که شما آن ها را به حساب می آورید و قدرت آن ها را اندازه گیری می کنید و در محاسبات ریاضی به آن ها ارزش می دهید و تاثیر روانی از آن می پذیرید، همه اینها جمع بشوند نمی توانند یک پشه بیافرینند این را خدا در قرآن می فرماید یعنی همه ابرقدرتهای جهان، آمریکا و غرب و شرق همه جمع بشوند(غیر خدا) نمی توانند حتی یک پشه خلق کنند. تازه همین قدرت ها اگر پشه ای از دستشان پره ای برباید نمی توانند باز پس بگیرند... این جهان بینی ماست. این حقیقت که کبریایی از آن خداست و مادون خدا همه کوچک و ضعیف و شکست پذیر هستند. بنابراین بن بستی برای موفق شدن وجود ندارد و سپاه آموخته اول در قلب و ذهن پیروز بشود بعد در میدان. چون هر واقعیتی در میدان بازتاب حقیقتی است در ذهن. اندیشه سپاه مهم است. سپاه سراسر فکر است. اندیشه است. تدبیر است. نظریه است. قاعده است. سنت است. منتها یک خاصیت مهم دارد که سپاه مثل آب جاریست، آب جاری همواره شکل فضا را به خود می گیرد و به سرعت تغییر شکل می دهد اما ماهیت آب بودن خود را از دست نمی دهد: زلال بودن و صاف بودن و حیات بخش بودن و جاری بودن، این خصلت های آب است که آب جاری وسیع اگر به مانعی برخورد کند یا نفوذ می کند یا دور می زند یا انقدر ادامه می دهد تا از ارتفاع مانع عبور کند و این سپاه سیالیت بن بست شکنی عبور از هر مانعی را به هر بزرگی و بدون توجه به جثه مانع و حجم آن داراست. اصلا برای سپاه ترس آور نیست امپراتوری ها حجیم اند بزرگند اما برای سپاه کوچکند و برای همین کسی که از چیزی نترسد می تواند بر آن غلبه کند. این حقیقت سپاه است. در تمام رفتار سپاه از روز اول پیدایش که همان ابتدای دوران طفولیت سپاه با قوی ترین قهرمانان قدرتمند جهانی روبرو شده است از همان طفولیت یعنی هنوز دوران کودکی خود را طی می کرد که وارد جنگی با این عظمت شد جنگ با آرایش جهانی همه قدرت های آن زمان: آمریکای آن زمان، شوروی آن زمان، اروپای آن زمان، مرتجعان عرب آن زمان، در چنین میدانی قرار گرفت در حالی که سلاحی نداشت، ساز و برگی نداشت، دقیقا مصداق این آیه وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ یعنی سپاه واقعا قلیل مستضعفین روی زمین بود ولی خداوند به او پناه داد، او را تایید کرد و ماند و اراده همه قدرت ها را به اذن خداوند و به برکت هدایت های حضرت امام و حمایت های مردم در کنار ارتش قهرمان و دلاور ما که او هم در جنگ متولد شد(ارتش نوین جمهوری اسلامی ایران محصول جنگ است و ادامه ارتش رژیم گذشته نیست، خود یک پدیده نو است. یک شاخصه ای از یک قدرت جدید است) کنار این قامت بلند و رفیع ارتش، این سپاه هم با بسیج مردمی گسترش یافت، وسیع تر از حجم دشمن به گونه ای که دشمن در هاضمه ی سپاه جای گرفت و هضم شد و تمام شد. او یک جنگ نظامی بود با دامنه های سیاسی و اقتصادی و به سرعت، سپاه در همان جنگ با سلاحی که از دشمن گرفت بر خود دشمن غلبه کرد. نمی توان بدون یک فکر قوی، اعتقاد قوی و باور قوی پیروز شد.
چند سال پیش در عراق وقتی که ارتش آمریکا درگیر بود این صفحه اینترنتی سی ان ان یک تصویری زده بود از یک سرباز یا افسر آمریکایی که زخمی شده بود روی برانکارد و او را می بردند بعد از قول او یک دایره ای باز کرده بود که این سرباز داشت به اینهایی که منتقلش می کردند می گفت بگذارید من زنده بمانم؛ یعنی یک کاری کنید تا من نمیرم. این تصویر یک سرباز است که در جبهه آن امپراتوری بزرگ بی نظیر تاریخ بشر می جنگد، حالا اگر این تصویر یک بسیجی بود فکر می کنید چه چیزی می گفت؟ یا یک سپاهی یا یک ارتشی بود می گفت که دعا کنید من شهید بشوم. ببینید این دوتا را روبه روی هم بگذارید ببینید چه کسی غلبه می کند؟ هر چه بزرگ باشد وقتی عناصر دشمن کوچکند شما بی نهایت کوچک ها را در هر عددی ضرب کنید بی نهایت کوچک است (از نظر ریاضی) اما وقتی یکی بزرگ است و تکثیر می شود این عظمت نمایی رشد پیدا می کند. این سپاه رشید، رشد یابنده، یک نهاد رشید(عرض کردم نه به عنوان اینکه من خادم و فرمانده سپاه هستم این حرف را می زنم بلکه من داخل این سپاه بزرگ شدم خیلی یاد گرفتم و اعتقاد پیدا کردم و هر روز که می گذرد اعتقاداتم در مورد این سپاه قوی تر و غنی تر و وسیع تر می شود و فکر می کنم این نهاد همچنان ناشناخته است. معمولا دیدید توصیف دریا را نمی شود با آن وسعت و بزرگی اش کامل توصیف نمود و هر چه یک پدیده وسیع تر باشد تعریفش مشکل تراست چون نمی توانی توصیفش کنی) تا به الان هر حادثه ای اتفاق می افتد این سپاه رشید، وسط میدان، راه غلبه را خدا به او یاد می دهد اگر جنگ جنگ اقتصادی است سپاه برای این جنگ ساختارسازی می کند اگر جنگ جنگ نیابتی و منطقه ای است سپاه از شرق مدیترانه تا شمال دریای سرخ قدرت می سازد و این قدرت را از راه دور می سازد این نفوذ سپاه و حضور سپاه اصلا فیزیکی نیست. فکر سپاه و اندیشه ی سپاه است. آن فرمانده غیر ایرانی که در یک جبهه اسلامی می جنگید به من گفت سپاه مصداق آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ این ستون مستحکمی است که ما به او پناه می بریم؛ چون سپاه ساخت قدرت را زیر دید و تیر دشمن بلد است و خیلی زود تکثیر می شود و جاری است، یک تاریخ جاری است، حبس شده در گوشه ای از زمان نیست، او می تواند و می سازد: اگر تهدید فقیر کردن جامعه است او امداد می کند به مردم وکمک می کند. اگر تهدید بیماری است، او به میدان می رود و در قلب خطر می ایستد. اگر تهدید، جنگ نیابتی است، سپاه سیاست دشمن را در هم فرو می شکند. اگر تهدید، تحریم است، باز هم سپاه نقش می آفریند. اگر بی ثباتی داخلی است باز وسط میدان است. اگر نبرد فرهنگی است یا جنگ شناختی است یا نبرد ادراک هاست، سپاه می آید یعنی یک نهادی که با زمان رشد می کند و تغییر می کند اما ارزش های سپاه تغییر نمی کند. هندسه سپاه تغییر می کند اما فکر سپاه و باورهای سپاه و ارزش های سپاه ثابت می ماند. توصیف این حقیقت بسیار مشکل است. آنچه هست جاری کردن تدبیر نائب امام زمان(عج) است. سپاه در این امر موفق است که اراده و تدبیر و نگاه رهبری را در پیکره خود جاری می کند و برای همین هم موفق است چون تحت هدایت است وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ سپاه یک ستاره می شناسد در سپهر هدایت، مثل ستاره قطبی که در وسط آسمان که در هر لحظه از شب هر نقطه ای نگاه کنید او شما را هدایت می کند. یک ستاره هدایت می کند چون تغییر موضع نمی دهد، ولایت هم همین است. سپاه در این مسیر آموخته است باید تحت تعلیم و هدایت باشد تا موفق شود اما تا تحقق وعده ها از پای نمی نشیند، بن بستی وجود ندارد، ناامیدی اصلا در سپاه راهی ندارد، سپاه مامن مایوسان نیست بلکه مجمع امید بخشان و امیدواران است. در سپاه امید موج می زند، هر چه دشمن نزدیک تر می شود سپاه قوی تر ظاهر می شود الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا هرچه دشمن مجتمع می شود، این سپاه، ایمانش قوی تر می شود. و برای همین هست که نقطه تمرکز دشمن و تمام فکر و ذهن و عمل دشمن این است که این نهاد را مورد هدف قرار بدهد ولی اشتباهی که دشمن دارد این است که به سپاه هرچه حمله کنی موفق تر می شود. سپاه موفق تر می شود یعنی سپاه اینجوری است که هر کسی می خواهد قدرت به سپاه بدهد به سپاه حمله کند و این قوی تر می شود و قاعده نبرد را در اثنای نبرد می آموزد و اصلا این تصمیم و اراده آدمهای سپاه است و این چیزی نیست کسی بتواند بگوید یک حرف احساسی است. این ادبیات نیست این واقعیت است و همینجوری تا حالا پیش رفته وگرنه وسعت و دامنه و قلمرو این تهدیداتی که وجود دارد آیا اینها واقعا کوچک هستند؟ این دشمنانی که هر کدامشان تجربه فروپاشی نظام های قدرتمندی را در کارنامه دارند چرا وقتی به سپاه می رسند متوقف می شوند؟ برای اینکه این عنصر ایمان و آگاهی دو بال پرواز سپاه است که الحمدالله با زمان رشد می کند و سپاه از هویت اولیه خود اصلا جدا نشده و فقط ابزارهایش مدرن تر شده است و ساختارش منعطف تر و قوی تر شده و در جهات مختلف، قدرت ساخته یعنی در عرصه الکترونیک، سایبر، هوافضا، کوانتوم، هوش مصنوعی و شما هرچه که فکر کنید این سپاه به صحنه می آورد: ماهواره به آسمان می فرستد و پهپاد هایش در فضا سیر می کنند و موشک هایش دقیق هستند ولی مهم ترین رکن قدرتش آدم هایش هستند که ایمان الهی اینها ما را در صحنه های سخت حفظ می کند . ان شالله

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 25:47

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است

تصاویر

پایگاه سخن