- 55
- 1000
- 1000
- 1000
عدالت پردازی فاطمه سلاماللهعلیها، جلسه سوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان با موضوع «عدالت پردازی فاطمه سلاماللهعلیها»، جلسه سوم: عدالت در حکمرانی، سال 1401
در خطبه فدکیه کارکرد عدالت اجتماعی را برای مردم و زیست اجتماعی بیان میکند که «تنسیقا للقلوب» بود. و یک بار هم حوزه مردم حاکم است. «و جعل الله العدل فی الاحکام ایناسا للرعیه» عدالت در احکام و حکمرانی را موجب انس برای رعیت قرار داده است. رعیت در واژگان نهج البلاغه با ذهنیت ما درباره ارباب رعیتی خیلی متفاوت است. رعیت در عرف نهج البلاغه از رعایت میآید، یعنی مردمانی که حاکم باید آنها را رعایت کند. رعایت هر چیز به حسب خود است. انسان اختیار دارد، پس حق انتخاب دارد، چون تنها وجودی است که میتواند بیاید و برود و تصمیم بگیرد، حتی ممکن است اشتباه تصمیم بگیرد، اما خودش دوباره آن را تصحیح میکند. اگر تربیت هم میخواهی بکنی، نباید این قوه انتخاب را از او بگیری و نباید به جای او انتخاب کنی. سعی کن کمک کنی در مبانی انتخابش که بهتر انتخاب کند.
«ایناسا للرعیه» یعنی عدالت اجتماعی موجب میشود که این رعیت با حاکم انس بگیرد. یک جامعه اول باید در بافت اجتماعی خود گسل و گسست نداشته باشد و یک بار دیگر این رعیت با این معنایی که گفته شد، با حاکم انس پیدا کنند.
به طور طبیعی باید با عدالت شهرها آباد شوند. در عهدنامه مالک اشتر، امیرالمومنین میفرماید اول شهرها را آباد کن و بعد از آنها خراج و مالیات بگیر. شهری که ویران است و کمک نکردی در آبادانی آن، نمیتوانی از آن مالیات بگیری. در زمان ما اشتباه مشهوری هم است که خیال میکنیم یک شهری باید آباد باشد و کشوری باید توسعه پیدا کند و بعد عدالت مثل عَرَضی بیاید. اما امیرالمومنین چیز دیگری میگویند که اصلا خود آبادانی با عدالت صورت میگیرد. در این زمینه باید درنگ کرد. این عدالت رابین هودی را نمیگویند. عدالتی مدنظرشان است که خودش موجب آبادانی است.
در خطبه فدکیه کارکرد عدالت اجتماعی را برای مردم و زیست اجتماعی بیان میکند که «تنسیقا للقلوب» بود. و یک بار هم حوزه مردم حاکم است. «و جعل الله العدل فی الاحکام ایناسا للرعیه» عدالت در احکام و حکمرانی را موجب انس برای رعیت قرار داده است. رعیت در واژگان نهج البلاغه با ذهنیت ما درباره ارباب رعیتی خیلی متفاوت است. رعیت در عرف نهج البلاغه از رعایت میآید، یعنی مردمانی که حاکم باید آنها را رعایت کند. رعایت هر چیز به حسب خود است. انسان اختیار دارد، پس حق انتخاب دارد، چون تنها وجودی است که میتواند بیاید و برود و تصمیم بگیرد، حتی ممکن است اشتباه تصمیم بگیرد، اما خودش دوباره آن را تصحیح میکند. اگر تربیت هم میخواهی بکنی، نباید این قوه انتخاب را از او بگیری و نباید به جای او انتخاب کنی. سعی کن کمک کنی در مبانی انتخابش که بهتر انتخاب کند.
«ایناسا للرعیه» یعنی عدالت اجتماعی موجب میشود که این رعیت با حاکم انس بگیرد. یک جامعه اول باید در بافت اجتماعی خود گسل و گسست نداشته باشد و یک بار دیگر این رعیت با این معنایی که گفته شد، با حاکم انس پیدا کنند.
به طور طبیعی باید با عدالت شهرها آباد شوند. در عهدنامه مالک اشتر، امیرالمومنین میفرماید اول شهرها را آباد کن و بعد از آنها خراج و مالیات بگیر. شهری که ویران است و کمک نکردی در آبادانی آن، نمیتوانی از آن مالیات بگیری. در زمان ما اشتباه مشهوری هم است که خیال میکنیم یک شهری باید آباد باشد و کشوری باید توسعه پیدا کند و بعد عدالت مثل عَرَضی بیاید. اما امیرالمومنین چیز دیگری میگویند که اصلا خود آبادانی با عدالت صورت میگیرد. در این زمینه باید درنگ کرد. این عدالت رابین هودی را نمیگویند. عدالتی مدنظرشان است که خودش موجب آبادانی است.
تاکنون نظری ثبت نشده است