سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "معرفت به امام زمان عجل الله"، جلسه اول: معرفت، سال 1403
معمولا برای دینداری از بحث اصول عقاید شروع می کنیم. مثلا در اصول عقاید خدا ثابت می شود. آدم قلباً و فطرتاً می فهمد که خدایی هست و حتی صفات خدا را هم تا حد زیادی می تواند حدس بزند. درگیر اصلی در مورد معاد است و نه در مورد ضرورت دینداری و سایر موضوعات چون پذیرش خدا و پیامبران و دستورات دین زیاد مشکل نیست. دعوا بر سر این است که آیا پیامبر اکرم صلی الله همان پیامبر مورد نظر است؟ بیشترین درگیری در قرآن با انبیا است. اما مسئله اصلی باور پیامبر است. ولی آیا ما الان پیامبر اکرم صلی الله می دیدیم، باور می کردیم که او همان پیامبر است؟ دین همیشه بوده است با پیامبر یا بی پیامبر ولی دین تحریف شده بود. اینکه انسان بی نیاز از دین است حرف نابجایی هست. این مسئله که آیا او همان پیامبر است. مسئله امروز ما هم هست. عظمت رسول خدا و ایمان به او مسئله این زمانه هم هست، چون عظمت رسول خدا محدود به زمان خودش نبوده است و همه انبیا الهی منتظر او بوده اند. محبت به فرزندان پیامبر صلی الله، به دلیل محبت به خود ایشان است. ارتباط با شخص پیامبر اکرم صلی الله خیلی حائز اهمیت است. فلسفه ارتباط با اولیاء خدا، رسیدن به محبت پیامبر اکرم صلی الله است. مسئله اصلی ارتباط روحی و ایمانی با پیامبر صلی الله است. آن معرفت روحی و ایمانی که می خواهیم از پیامبر صلی الله کسب کنیم، منوط به شناخت و معرفت امیرالمومنین علیه السلام است. قرآن ملاکش ایمان آوردن به رسول خداست، لذا باید با رسول خدا ارتباط برقرار کنیم. ایمان به پیامبر صلی الله شاخصه ایمان به خداست. مسلمانی به معنای تسلیم امر پیامبر صلی الله شدن است. اطاعت یک شاخصی است برای اینکه پیامبر را باور کرده باشیم. هر کسی ایمان میآورد ناگهان محبت ویژهای به پیامبر احساس میکند. جامعه در نزد پیامبر خیلی با اهمیت است و ایشان نسبت به امتش محبت دارد و دلیل مخالفت قدرتها با ایشان همین بود و منجر به شکلگیری پدیده نفاق در جامعه پیامبر صلی الله شد. دوران نفاق همانند دوران کفر به پایان خواهد رسید. در زمان ظهور نفاق ذلیل میشود. در زمان پیامبر صلی الله سه نوع نفاق وجود داشت. مردم باید نفاق را بشناسند، ولی کسی را نباید متهم به نفاق کرد. منافق نمیتواند به امام زمان عجل الله معرفت پیدا کند
معمولا برای دینداری از بحث اصول عقاید شروع می کنیم. مثلا در اصول عقاید خدا ثابت می شود. آدم قلباً و فطرتاً می فهمد که خدایی هست و حتی صفات خدا را هم تا حد زیادی می تواند حدس بزند. درگیر اصلی در مورد معاد است و نه در مورد ضرورت دینداری و سایر موضوعات چون پذیرش خدا و پیامبران و دستورات دین زیاد مشکل نیست. دعوا بر سر این است که آیا پیامبر اکرم صلی الله همان پیامبر مورد نظر است؟ بیشترین درگیری در قرآن با انبیا است. اما مسئله اصلی باور پیامبر است. ولی آیا ما الان پیامبر اکرم صلی الله می دیدیم، باور می کردیم که او همان پیامبر است؟ دین همیشه بوده است با پیامبر یا بی پیامبر ولی دین تحریف شده بود. اینکه انسان بی نیاز از دین است حرف نابجایی هست. این مسئله که آیا او همان پیامبر است. مسئله امروز ما هم هست. عظمت رسول خدا و ایمان به او مسئله این زمانه هم هست، چون عظمت رسول خدا محدود به زمان خودش نبوده است و همه انبیا الهی منتظر او بوده اند. محبت به فرزندان پیامبر صلی الله، به دلیل محبت به خود ایشان است. ارتباط با شخص پیامبر اکرم صلی الله خیلی حائز اهمیت است. فلسفه ارتباط با اولیاء خدا، رسیدن به محبت پیامبر اکرم صلی الله است. مسئله اصلی ارتباط روحی و ایمانی با پیامبر صلی الله است. آن معرفت روحی و ایمانی که می خواهیم از پیامبر صلی الله کسب کنیم، منوط به شناخت و معرفت امیرالمومنین علیه السلام است. قرآن ملاکش ایمان آوردن به رسول خداست، لذا باید با رسول خدا ارتباط برقرار کنیم. ایمان به پیامبر صلی الله شاخصه ایمان به خداست. مسلمانی به معنای تسلیم امر پیامبر صلی الله شدن است. اطاعت یک شاخصی است برای اینکه پیامبر را باور کرده باشیم. هر کسی ایمان میآورد ناگهان محبت ویژهای به پیامبر احساس میکند. جامعه در نزد پیامبر خیلی با اهمیت است و ایشان نسبت به امتش محبت دارد و دلیل مخالفت قدرتها با ایشان همین بود و منجر به شکلگیری پدیده نفاق در جامعه پیامبر صلی الله شد. دوران نفاق همانند دوران کفر به پایان خواهد رسید. در زمان ظهور نفاق ذلیل میشود. در زمان پیامبر صلی الله سه نوع نفاق وجود داشت. مردم باید نفاق را بشناسند، ولی کسی را نباید متهم به نفاق کرد. منافق نمیتواند به امام زمان عجل الله معرفت پیدا کند
تاکنون نظری ثبت نشده است