سخنرانی حجت الاسلام اسماعیل رمضانی با موضوع «عبرتی آخرالزمانی از داستان نوح نبی»، سال 1403
نوح علیه السلام اولین پیامبر از پیامبران اولوالعزم است. او نخستین پیامبری است که در زمان او عذاب نازل شده است. نوح حدود 950 سال قومش را به یکتا پرستی دعوت کرد اما چون قومش به او ایمان نیاوردند خداوند آنها را به وسیله طوفان عذاب کرد.
حضرت نوح نهصد و پنجاه سال شب و روز مردم را به سوى خدا دعوت کرد، ولى سخنان او در آن مردم اثرى نداشت؛ گاهى آن قوم به قدرى او را مى زدند که بى هوش میشد و وقتى به هوش مى آمد مىگفت: اللهم اهد قومى فانهم لایعلمون؛ خدایا قوم مرا هدایت کن چرا که آنان نا آگاه هستند.
نوح از پروردگار خود درخواست کرد که بر قومش عذاب فرو فرستد و خداوند به او وحى فرمود که دانه خرمایى را در زمین بکارد و چون آن دانه رشد کرد و بارور شد و نوح از آن خورد، آنگاه قوم او را هلاک کند و برایشان عذاب فرو فرستد. پس آن دانه را کاشت و اصحاب خود را از آن ماجرا آگاه کرد. هنگامى که آن دانه درخت شد و رشد کرد و میوه داد و نوح از آن برچید و خورد و به اصحاب خود نیز خورانید، آنان به او گفتند: اى پیامبر خدا اینک وعدهاى را که به ما داده بودى وفا کن، نوح پروردگار خویش را خواند و انجام وعدهاى را که خداوند به او داده بود درخواست کرد.
خداوند به او وحى کرد براى بار دوم عمل کاشتن را تکرار کند تا هنگامى که نخل رسید و میوه داد و نوح از آن خورد آن وقت برایشان عذاب نازل کند، پس نوح یاران خود را از آن قضیه آگاه کرد، و آنان سه دسته شدند:
1ـ دستهاى از دین برگشتند 2ـ دستهاى دیگر نفاق ورزیدند 3ـ دستهاى با نوح پا بر جا ماندند.
نوح علیه السلام اولین پیامبر از پیامبران اولوالعزم است. او نخستین پیامبری است که در زمان او عذاب نازل شده است. نوح حدود 950 سال قومش را به یکتا پرستی دعوت کرد اما چون قومش به او ایمان نیاوردند خداوند آنها را به وسیله طوفان عذاب کرد.
حضرت نوح نهصد و پنجاه سال شب و روز مردم را به سوى خدا دعوت کرد، ولى سخنان او در آن مردم اثرى نداشت؛ گاهى آن قوم به قدرى او را مى زدند که بى هوش میشد و وقتى به هوش مى آمد مىگفت: اللهم اهد قومى فانهم لایعلمون؛ خدایا قوم مرا هدایت کن چرا که آنان نا آگاه هستند.
نوح از پروردگار خود درخواست کرد که بر قومش عذاب فرو فرستد و خداوند به او وحى فرمود که دانه خرمایى را در زمین بکارد و چون آن دانه رشد کرد و بارور شد و نوح از آن خورد، آنگاه قوم او را هلاک کند و برایشان عذاب فرو فرستد. پس آن دانه را کاشت و اصحاب خود را از آن ماجرا آگاه کرد. هنگامى که آن دانه درخت شد و رشد کرد و میوه داد و نوح از آن برچید و خورد و به اصحاب خود نیز خورانید، آنان به او گفتند: اى پیامبر خدا اینک وعدهاى را که به ما داده بودى وفا کن، نوح پروردگار خویش را خواند و انجام وعدهاى را که خداوند به او داده بود درخواست کرد.
خداوند به او وحى کرد براى بار دوم عمل کاشتن را تکرار کند تا هنگامى که نخل رسید و میوه داد و نوح از آن خورد آن وقت برایشان عذاب نازل کند، پس نوح یاران خود را از آن قضیه آگاه کرد، و آنان سه دسته شدند:
1ـ دستهاى از دین برگشتند 2ـ دستهاى دیگر نفاق ورزیدند 3ـ دستهاى با نوح پا بر جا ماندند.
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان