- 789
- 1000
- 1000
- 1000
ضرورت تسلیم محض امام زمان(عج) بودن
سخنرانی مرحوم آیت الله احمدی میانجی با موضوع «ضرورت تسلیم محض امام زمان(عج) بودن»
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال حکایتی نقل می کند که مردی از اهالی شهر حله دچار زخمی در بدن شد به گونه ای که اطباء از معالجه او عاجز شدند و این زخم بسیار عفونی و سخت شد. برای درمان به بغداد آمد اما آنجا هم او را ناامید کردند. هنگام بازگشت از بغداد تصمیم به سفر به سامرا گرفت و حوالی سامرا بدنش را در آب دجله تطهیر کرد تا آداب زیارت را به جا آورد اما هنوز داخل شهر نشده بود که چند سوار به او نزدیک شدند و او را به نام صدا زدند و یکی از سواران از حال زخم او سوال کرد و دستی بر بدنش کشید و سپس از او جدا شدند. یکی از همراهان به او گفت: ایشان را نشناختی؟ جواب داد: نه. ادامه داد: ایشان حضرت حجت بودند. او خواست دنبال حضرت برود که حضرت به او امر کردند برگرد. او گوش نکرد و همچنان دنبال حضرت می آمد تا یکی از همراهان صدا زد: تو چقدر بی حیا هستی که امام زمانت به تو فرمود برگرد اما تو یاز هم میایی. او از شنیدن این حرف جاخورد و ایستاد. هنگامی که حضرت با یارانش از آنجا دور شدند به سامرا وارد شد و در نهایت تعجب دید هیچ اثری از زخم در بدن او دیده نمی شود...
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال حکایتی نقل می کند که مردی از اهالی شهر حله دچار زخمی در بدن شد به گونه ای که اطباء از معالجه او عاجز شدند و این زخم بسیار عفونی و سخت شد. برای درمان به بغداد آمد اما آنجا هم او را ناامید کردند. هنگام بازگشت از بغداد تصمیم به سفر به سامرا گرفت و حوالی سامرا بدنش را در آب دجله تطهیر کرد تا آداب زیارت را به جا آورد اما هنوز داخل شهر نشده بود که چند سوار به او نزدیک شدند و او را به نام صدا زدند و یکی از سواران از حال زخم او سوال کرد و دستی بر بدنش کشید و سپس از او جدا شدند. یکی از همراهان به او گفت: ایشان را نشناختی؟ جواب داد: نه. ادامه داد: ایشان حضرت حجت بودند. او خواست دنبال حضرت برود که حضرت به او امر کردند برگرد. او گوش نکرد و همچنان دنبال حضرت می آمد تا یکی از همراهان صدا زد: تو چقدر بی حیا هستی که امام زمانت به تو فرمود برگرد اما تو یاز هم میایی. او از شنیدن این حرف جاخورد و ایستاد. هنگامی که حضرت با یارانش از آنجا دور شدند به سامرا وارد شد و در نهایت تعجب دید هیچ اثری از زخم در بدن او دیده نمی شود...
تاکنون نظری ثبت نشده است