- 361
- 1000
- 1000
- 1000
مبعث، عید بزرگ نجات بشریت
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی با موضوع «مبعث عید بزرگ نجات بشریت»، سال 1401
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا
البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
مسئله بعثت صرفا یک مسئله تاریخی و یک حادثه تاریخی نیست. بعثت عید بشریت و انسانیت است. عید نجات انسان از جاهلیت. زنده شدن روح امید در کالبد مرده انسانیت. پیامبر عظیم الشأن اسلام در شرایطی مبعوث به رسالت شدند که فساد و تباهی و گناه و نافرمانی و ستمگری و تجاوز بر حقوق دیگران بر جامعه جهانی آن روز حاکم بود. در یک کلام فضیلت های انسانی و کمالات بشری مدفون شده بود و بر روی آن ستمگری و تجاوز و در یک کلمه رذالت های اخلاقی حاکم بر جامعه جهانی جاهلی آن روز بود. و این جاهلیت هم مختص به جزیرة العرب نبود. ایران و امپراطوری روم آن روز هم از همین جاهلیت و توحش به نوعی دیگر برخوردار بودند.
امام علی علیه السلام در خطبه 89 نهج البلاغه فضای آن روز را توصیف می کنند.
أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ، وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَى حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ [إِعْوَارٍ] اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا، قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَى وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى، فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا، ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ.
او را هنگامى به رسالت فرستاد که در جهان رسولانى نبودند. زمانى دراز بود که مردم به خواب رفته بودند. فتنه ها سربرداشته و کارها نابسامان بود. آتش جنگها شعله مى کشید، روشنایى از جهان رخت بربسته و فریب و نادرستى آشکار گردیده بود. جهان به باغى مى مانست که برگ درختانش به زردى گراییده بود و کس از آن امید ثمره اى نداشت. آبش فروکش کرده بود. پرچمهاى هدایت کهنه و فرسوده گشته و رایات ضلالت پدیدار شده بود. دنیا در آن روزگاران بر مردمش چهره دژم کرده بود و بر خواستاران خود ترشروى گشته بود. میوه اش فتنه بود و طعامش مردار. در درون وحشت نهفته داشت و از برون شمشیر ستم آخته.
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا
البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
مسئله بعثت صرفا یک مسئله تاریخی و یک حادثه تاریخی نیست. بعثت عید بشریت و انسانیت است. عید نجات انسان از جاهلیت. زنده شدن روح امید در کالبد مرده انسانیت. پیامبر عظیم الشأن اسلام در شرایطی مبعوث به رسالت شدند که فساد و تباهی و گناه و نافرمانی و ستمگری و تجاوز بر حقوق دیگران بر جامعه جهانی آن روز حاکم بود. در یک کلام فضیلت های انسانی و کمالات بشری مدفون شده بود و بر روی آن ستمگری و تجاوز و در یک کلمه رذالت های اخلاقی حاکم بر جامعه جهانی جاهلی آن روز بود. و این جاهلیت هم مختص به جزیرة العرب نبود. ایران و امپراطوری روم آن روز هم از همین جاهلیت و توحش به نوعی دیگر برخوردار بودند.
امام علی علیه السلام در خطبه 89 نهج البلاغه فضای آن روز را توصیف می کنند.
أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ، وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَى حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ [إِعْوَارٍ] اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا، قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَى وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى، فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا، ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ.
او را هنگامى به رسالت فرستاد که در جهان رسولانى نبودند. زمانى دراز بود که مردم به خواب رفته بودند. فتنه ها سربرداشته و کارها نابسامان بود. آتش جنگها شعله مى کشید، روشنایى از جهان رخت بربسته و فریب و نادرستى آشکار گردیده بود. جهان به باغى مى مانست که برگ درختانش به زردى گراییده بود و کس از آن امید ثمره اى نداشت. آبش فروکش کرده بود. پرچمهاى هدایت کهنه و فرسوده گشته و رایات ضلالت پدیدار شده بود. دنیا در آن روزگاران بر مردمش چهره دژم کرده بود و بر خواستاران خود ترشروى گشته بود. میوه اش فتنه بود و طعامش مردار. در درون وحشت نهفته داشت و از برون شمشیر ستم آخته.
تاکنون نظری ثبت نشده است