display result search
- 341
- 1000
- 1000
- 1000
مکارم اخلاق در امر تربیت، 1
سخنرانی حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع "مکارم اخلاق در امر تربیت"، جلسه اول: پایداری نظام خانواده، سال 1404
یکی از ابعاد وجودی بعثت نبی مکرم اسلام گسترش مکارم اخلاق بوده است، یعنی حضرت آمدند تا فضائل اخلاقی را در میان جوامع انسانی که به شدت از لحاظ اخلاقی افول داشت رشد بدهند. گاهی اوقات ما فکر می کنیم که افول اخلاقی فقط در شبه جزیره عربستان بود، در حالی که وقتی که مثلا تاریخ ویل دورانت را مطالعه می کنیم می بینیم که بی فرهنگی و بی اخلاقی به گستره همه عالم وجود داشته است. مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: در جوامع غربی زن را برزخ بین انسان و حیوان می دانستند و به زن نه می شود گفت انسان و نه می شود گفت حیوان. این برزخیست بین انسان و حیوان. ببینید تفکر بشر خیلی پایین بوده و مخصوصا روی مسائل اخلاقی و رفتاری بوده و پیامبر آمدند یک تحولی را ایجاد کردند. شاید بتونیم امروز ادعا بکنیم که مترقی ترین آداب و رسوم و فرهنگ ها برای خانواده از دل اسلام بیرون آمده است، یعنی اسلام یک تحولی را در نظام خانواده برای پایداری نظام خانواده انجام داد. تحول و نوع نگاهی که اسلام به زن ایجاد کرد را ببینید. خداوند در قرآن می فرمایند وقتی خبر دختر دار شدن را به مردان عرب می دادند این ها با عصبانیت از خانه خارج می شدند و به دو موضوع فکر می کردند که ننگ دختردار بودن را تحمل بکنند یا دخترانشان را زنده به گور بکنند. همین فرهنگی که آن موقع گسترده بود در دنیا به عنوان یک بعد رذیلت شناخته شد اما پیامبر اکرم صلی الله این نگاه را تغییر دادند. مثلا چطور تغییر داد مثلا در روایتی داریم و پیامبر گرامی اسلام به مردان خوشبخت این مژده را می دهد که فرزند اولشان دختر باشد. ولی این موضوع به معنای بد بودن جنس پسر نیست، بلکه نگاه ویژه اسلام به جنسیت دختر و زن را برای ما اثبات می کند. در روایت داریم مردی نزد رسول خدا آمد و با ناراحتی گفت فرزندم به دنیا آمده است اما اوهم دختر است و من سه فرزند دختر دارم، حضرت لبخندی زدند پ و فرمودند که دختر که ریحانه است، روزی اش را هم خدا می دهد بعد فرمودند: به واسطه اینکه سه دختر داری خدا بهشت را بر تو واجب کرد. آن دختری را که تفکر غربی و شرقی عرب ننگ می دانستند، اما پیغمبر اکرم صلی الله، خیلی عزتمندانه آنها را به جوامع بشری معرفی می کنند. یک بخشی از فضائل اخلاقی است که می بینیم وجود مبارک نبی مکرم اسلام می آید نگاه جوامع انسانی را به زن تغییر می دهد. شاید بتوانیم این را اذعان بکنیم که در میان معصومین علیهم السلام و در میان پیامبران الهی که کلماتشان به ما رسیده هیچ شخصیتی همانند نبی مکرم انسان در باب مسائل خانواده رهنمون هایی را برای بشریت نیاورده است. ما اگر به دنبال جامعه مترقی و سالم و رشد یافته هستیم گزینه و گزاره ای غیر از خانواده وجود ندارد. یعنی شما هیچ جای دیگری نمی توانید به مسئله رشد جوامع انسانی به غیر از خانواده نگاه داشته باشید. یکی از نشانه هایی که در آخرالزمان اتفاق می افتد این است که شیطان به پیوندهای مقدس چشم طمع دارد. پیوندهای مقدس شامل اول، پیوند بین انسان و خداست به شدت مقدس هست. پدر و مادر اگر می خواهند بدانند در پرورش و تربیت نسلشان موفق بودند یا خیر؟ ببینند آیا فرزندشان به صورت خودکار نماز می خواند یا نه؟ اگر خواند بدانید در تربیت خوب عمل کردید. شیطان عجیب چشم طمع به این موضوع دارد که انسان را از عبادت و بندگی که شاخصه عبادت و بندگی هم نماز هست، دور بکند. پس اولین پیوند پیوند بین انسان و خداست. دومین پیوند مقدس، پیوند بین والدین و فرزندان است. شاید اگر بخواهیم جایگاهی برای والدین ترسیم بکنیم بر اساس آیات قرآن جایگاه پدر و مادر بعد از خداوند متعال است. حتی گاهی اوقات احترام به پدر و مادر فراتر از علائق ما به اهل بیت باید نمود پیدا کند. ما در عالم امکان دو نوع اثر داریم یک سری آثار تکوینی هست. ولی برخی آثار تشریعی است. انسان باید به امور تشریعی بیشتر مقید باشد. سومین پیوند مقدس، پیوند بین زن و شوهر است. یعنی اصلا اساس نظام خانواده را خود خدا گذاشته و این پیوند به شدت مورد طمع شیطان است. چرا در جامعه اسلامی و جامعه شیعی و جامعه امیرالمومنین که الگوی حضرت زهرا و امیرالمومنین را در مسئله خانواده دارد ما از سایرین الگو بگیریم. یکی از وظایف ذاتی وجود مبارک نبی مکرم اسلام این بوده که بشر را از دل شیطان بیرون بکشد و بیاورد در عرصه نور و بندگی. کار پیامبر در حوزه خانواده هم همین است. ما در نظام خانواده باید بر اساس دستورات دینی و فرهنگ اسلامی عمل بکنیم تا نظام خانواده قوت بگیرد. خوشبختی یعنی همه چیز بر وفق مراد انسان باشد ولی اصلا دنیا جای خوشبختی نیست چون در روایات داریم که سختی ها با دنیا آمیخته است و نمی شود جدایش کرد. اینجا ما باید نوع نگاه را تغییر بدهیم. پیامبر گرامی اسلام هم آمدند نوع نگاه ما را به خانواده تغییر بدهند.
یکی از ابعاد وجودی بعثت نبی مکرم اسلام گسترش مکارم اخلاق بوده است، یعنی حضرت آمدند تا فضائل اخلاقی را در میان جوامع انسانی که به شدت از لحاظ اخلاقی افول داشت رشد بدهند. گاهی اوقات ما فکر می کنیم که افول اخلاقی فقط در شبه جزیره عربستان بود، در حالی که وقتی که مثلا تاریخ ویل دورانت را مطالعه می کنیم می بینیم که بی فرهنگی و بی اخلاقی به گستره همه عالم وجود داشته است. مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: در جوامع غربی زن را برزخ بین انسان و حیوان می دانستند و به زن نه می شود گفت انسان و نه می شود گفت حیوان. این برزخیست بین انسان و حیوان. ببینید تفکر بشر خیلی پایین بوده و مخصوصا روی مسائل اخلاقی و رفتاری بوده و پیامبر آمدند یک تحولی را ایجاد کردند. شاید بتونیم امروز ادعا بکنیم که مترقی ترین آداب و رسوم و فرهنگ ها برای خانواده از دل اسلام بیرون آمده است، یعنی اسلام یک تحولی را در نظام خانواده برای پایداری نظام خانواده انجام داد. تحول و نوع نگاهی که اسلام به زن ایجاد کرد را ببینید. خداوند در قرآن می فرمایند وقتی خبر دختر دار شدن را به مردان عرب می دادند این ها با عصبانیت از خانه خارج می شدند و به دو موضوع فکر می کردند که ننگ دختردار بودن را تحمل بکنند یا دخترانشان را زنده به گور بکنند. همین فرهنگی که آن موقع گسترده بود در دنیا به عنوان یک بعد رذیلت شناخته شد اما پیامبر اکرم صلی الله این نگاه را تغییر دادند. مثلا چطور تغییر داد مثلا در روایتی داریم و پیامبر گرامی اسلام به مردان خوشبخت این مژده را می دهد که فرزند اولشان دختر باشد. ولی این موضوع به معنای بد بودن جنس پسر نیست، بلکه نگاه ویژه اسلام به جنسیت دختر و زن را برای ما اثبات می کند. در روایت داریم مردی نزد رسول خدا آمد و با ناراحتی گفت فرزندم به دنیا آمده است اما اوهم دختر است و من سه فرزند دختر دارم، حضرت لبخندی زدند پ و فرمودند که دختر که ریحانه است، روزی اش را هم خدا می دهد بعد فرمودند: به واسطه اینکه سه دختر داری خدا بهشت را بر تو واجب کرد. آن دختری را که تفکر غربی و شرقی عرب ننگ می دانستند، اما پیغمبر اکرم صلی الله، خیلی عزتمندانه آنها را به جوامع بشری معرفی می کنند. یک بخشی از فضائل اخلاقی است که می بینیم وجود مبارک نبی مکرم اسلام می آید نگاه جوامع انسانی را به زن تغییر می دهد. شاید بتوانیم این را اذعان بکنیم که در میان معصومین علیهم السلام و در میان پیامبران الهی که کلماتشان به ما رسیده هیچ شخصیتی همانند نبی مکرم انسان در باب مسائل خانواده رهنمون هایی را برای بشریت نیاورده است. ما اگر به دنبال جامعه مترقی و سالم و رشد یافته هستیم گزینه و گزاره ای غیر از خانواده وجود ندارد. یعنی شما هیچ جای دیگری نمی توانید به مسئله رشد جوامع انسانی به غیر از خانواده نگاه داشته باشید. یکی از نشانه هایی که در آخرالزمان اتفاق می افتد این است که شیطان به پیوندهای مقدس چشم طمع دارد. پیوندهای مقدس شامل اول، پیوند بین انسان و خداست به شدت مقدس هست. پدر و مادر اگر می خواهند بدانند در پرورش و تربیت نسلشان موفق بودند یا خیر؟ ببینند آیا فرزندشان به صورت خودکار نماز می خواند یا نه؟ اگر خواند بدانید در تربیت خوب عمل کردید. شیطان عجیب چشم طمع به این موضوع دارد که انسان را از عبادت و بندگی که شاخصه عبادت و بندگی هم نماز هست، دور بکند. پس اولین پیوند پیوند بین انسان و خداست. دومین پیوند مقدس، پیوند بین والدین و فرزندان است. شاید اگر بخواهیم جایگاهی برای والدین ترسیم بکنیم بر اساس آیات قرآن جایگاه پدر و مادر بعد از خداوند متعال است. حتی گاهی اوقات احترام به پدر و مادر فراتر از علائق ما به اهل بیت باید نمود پیدا کند. ما در عالم امکان دو نوع اثر داریم یک سری آثار تکوینی هست. ولی برخی آثار تشریعی است. انسان باید به امور تشریعی بیشتر مقید باشد. سومین پیوند مقدس، پیوند بین زن و شوهر است. یعنی اصلا اساس نظام خانواده را خود خدا گذاشته و این پیوند به شدت مورد طمع شیطان است. چرا در جامعه اسلامی و جامعه شیعی و جامعه امیرالمومنین که الگوی حضرت زهرا و امیرالمومنین را در مسئله خانواده دارد ما از سایرین الگو بگیریم. یکی از وظایف ذاتی وجود مبارک نبی مکرم اسلام این بوده که بشر را از دل شیطان بیرون بکشد و بیاورد در عرصه نور و بندگی. کار پیامبر در حوزه خانواده هم همین است. ما در نظام خانواده باید بر اساس دستورات دینی و فرهنگ اسلامی عمل بکنیم تا نظام خانواده قوت بگیرد. خوشبختی یعنی همه چیز بر وفق مراد انسان باشد ولی اصلا دنیا جای خوشبختی نیست چون در روایات داریم که سختی ها با دنیا آمیخته است و نمی شود جدایش کرد. اینجا ما باید نوع نگاه را تغییر بدهیم. پیامبر گرامی اسلام هم آمدند نوع نگاه ما را به خانواده تغییر بدهند.
تاکنون نظری ثبت نشده است