سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع "اعجوبه عرفان 12 ساله"، سال 1403
او کسی بود که در نوجوانی به عرفان رسیده بود. ایشان در سن 12 سالگی به شهادت رسیدند و یک روزی به خانه میآیند و در سن حدود 11 سالگی به مادرشان میگویند که عاشق شدهاند و عاشق خدا و ائمه شدهاند. در روایت است که خداوند گاهی حکمت را به کودک میدهد و ایشان قدرت بیان فوق العادهای داشتند در صدای او میتوان صداقت را حس کرد در یک نوار صوتی که از ایشان مانده است ایشان یک روایتی میخوانند و راز عاشقی خودشان را برملا میکنند و می فرمایند: من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فانا دیته / آن کس که مرا طلب کند، من را مییابد و آن کس که مرا یافت، من را میشناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست میدارد و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم». هرکس عاشق خدا شود خدا هم عاشق او میشود. این شهید میگوید به جبهه میروم تا جواب هل من ناصر امام حسین علیه السلام را بدهم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم. در دانشگاه انقلاب فرزندان این چنینی تربیت میشوند که در سن 12 سالگی مانند یک عارف 70 ساله سخن میگوید. این شهید واقعاً راههای جدید را به روی انسان باز میکند.
او کسی بود که در نوجوانی به عرفان رسیده بود. ایشان در سن 12 سالگی به شهادت رسیدند و یک روزی به خانه میآیند و در سن حدود 11 سالگی به مادرشان میگویند که عاشق شدهاند و عاشق خدا و ائمه شدهاند. در روایت است که خداوند گاهی حکمت را به کودک میدهد و ایشان قدرت بیان فوق العادهای داشتند در صدای او میتوان صداقت را حس کرد در یک نوار صوتی که از ایشان مانده است ایشان یک روایتی میخوانند و راز عاشقی خودشان را برملا میکنند و می فرمایند: من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فانا دیته / آن کس که مرا طلب کند، من را مییابد و آن کس که مرا یافت، من را میشناسد و آن کس که مرا شناخت، من را دوست میدارد و آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آن کس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آن کس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم». هرکس عاشق خدا شود خدا هم عاشق او میشود. این شهید میگوید به جبهه میروم تا جواب هل من ناصر امام حسین علیه السلام را بدهم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم. در دانشگاه انقلاب فرزندان این چنینی تربیت میشوند که در سن 12 سالگی مانند یک عارف 70 ساله سخن میگوید. این شهید واقعاً راههای جدید را به روی انسان باز میکند.
تاکنون نظری ثبت نشده است