- 201
- 1000
- 1000
- 1000
کدام حسین؛ کدام کربلا، فصل سوم، جلسه سی و چهارم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «کدام حسین؛ کدام کربلا»، فصل سوم، جلسه سی و چهارم، سال 1402
مگر چند امام حسین علیه السلام داریم؟ امام حسین علیه السلام یک حقیقت است ولی هر کسی از زاویهی نگاه خودش به سمت او نگاه میکند و همانطور که عرض کردیم در بهترین حالت، نگاه ما شبیه یک تصویرک کوچک از یک حقیقتِ بزرگ است. حال که گاهی آن تصویرک کوچک هم ممکن است مخدوش شود و تغییر کند.
عرض کردیم در تاریخ بصورت خیلی خیلی جدّی مواردی داریم که راجع به حضرت صحبت شده است، اما یکی از آن جاهایی که به قول معروف خیمه زده است که ماجرای حرکت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه چه بوده است، انقلاب مرحوم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است.
در اینجا چند دسته ورود کردند که قیام سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را تحلیل کنند و توضیح بدهند. دو گروه طرفدار انقلاب، یک گروه با اسلامِ فقاهتیِ سنّتیِ عمیق، یک گروه هم انقلابی بودند اما عمیق نبودند. یک گروه هم در مقابل اینها بودند، که اینها هم دیندار بودند ولی میخواستند حرکت و قیام سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را از دستِ انقلابیون بگیرند. اینها به سمت کتاب نوشتن و بحثِ مفصل رفتند.
قبلاً نکاتی مطرح شد، آخرین نکته جلسهی گذشته بود که عرض کردیم یک جریان غیراصیل در بین شیعیان انقلابی، که عرض کردم دو دسته بودند، آن جریان غیراصیل یک نگاهِ شبهِزیدی به مسئله داشت، یعنی میگفت امام حتماً باید قیام کند.
بنده هم قائل هستم که سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قیام کرده است، اما نه به شکلی که اینها میگفتند که درواقع مفهوم قائل بودند برای این موضوع که
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
مفهوم داشت، یعنی در این موضوع انحصار میدیدند. ما این موضوع را قبول داریم، ولی انحصار در این موضوع را قبول نداریم. زندگی حضرت سیّدالسّاجدین علیه السلام هم زندگیِ آزادانه بود، اتفاقاً در نهایتِ حرّیت بود، اتفاقاً در مبارزه هم بود، ولی شکل آن با شکلِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تفاوت داشت. ما انحصار را قبول نداریم.
حال به سراغ غیرانقلابیها بروم. چون اخیراً هم دیدم عزیزی دوباره حرف را متوجه نشده است و سر و صدا کرده است، بعنوان اینکه پاسخ دقیقی بدهم، آن هم بدون اینکه بخواهم به کسی جواب بدهم، این مطلب را عرض میکنم.
جریانی که مقابل قرار گرفته بودند چند راهکار داشتند، وقتی میخواستند بگویند امام حسین سلام الله علیه به سمت تشکیل حکومت نرفته است، باید چیزی میگفتند. هر کدام هم چیزی گفتند.
یکی از این جریانها که اخیراً خیلی هم طرفدار پیدا کرده است، جالب هم هست، سکولارهای حاد، با سنّتیهای داغ، یک چیز میگویند! این هم از عجایبِ روزگار است! یعنی بعضی از حوزویانِ سوپرسنّتی، با بعضی از سکولارهای سوپرروشنفکر یک چیز میگویند! آن هم این است که حسین بن علی علیه السلام فراری است. میگویند سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرار کرده است.
مگر چند امام حسین علیه السلام داریم؟ امام حسین علیه السلام یک حقیقت است ولی هر کسی از زاویهی نگاه خودش به سمت او نگاه میکند و همانطور که عرض کردیم در بهترین حالت، نگاه ما شبیه یک تصویرک کوچک از یک حقیقتِ بزرگ است. حال که گاهی آن تصویرک کوچک هم ممکن است مخدوش شود و تغییر کند.
عرض کردیم در تاریخ بصورت خیلی خیلی جدّی مواردی داریم که راجع به حضرت صحبت شده است، اما یکی از آن جاهایی که به قول معروف خیمه زده است که ماجرای حرکت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه چه بوده است، انقلاب مرحوم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه است.
در اینجا چند دسته ورود کردند که قیام سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را تحلیل کنند و توضیح بدهند. دو گروه طرفدار انقلاب، یک گروه با اسلامِ فقاهتیِ سنّتیِ عمیق، یک گروه هم انقلابی بودند اما عمیق نبودند. یک گروه هم در مقابل اینها بودند، که اینها هم دیندار بودند ولی میخواستند حرکت و قیام سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را از دستِ انقلابیون بگیرند. اینها به سمت کتاب نوشتن و بحثِ مفصل رفتند.
قبلاً نکاتی مطرح شد، آخرین نکته جلسهی گذشته بود که عرض کردیم یک جریان غیراصیل در بین شیعیان انقلابی، که عرض کردم دو دسته بودند، آن جریان غیراصیل یک نگاهِ شبهِزیدی به مسئله داشت، یعنی میگفت امام حتماً باید قیام کند.
بنده هم قائل هستم که سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قیام کرده است، اما نه به شکلی که اینها میگفتند که درواقع مفهوم قائل بودند برای این موضوع که
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
مفهوم داشت، یعنی در این موضوع انحصار میدیدند. ما این موضوع را قبول داریم، ولی انحصار در این موضوع را قبول نداریم. زندگی حضرت سیّدالسّاجدین علیه السلام هم زندگیِ آزادانه بود، اتفاقاً در نهایتِ حرّیت بود، اتفاقاً در مبارزه هم بود، ولی شکل آن با شکلِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه تفاوت داشت. ما انحصار را قبول نداریم.
حال به سراغ غیرانقلابیها بروم. چون اخیراً هم دیدم عزیزی دوباره حرف را متوجه نشده است و سر و صدا کرده است، بعنوان اینکه پاسخ دقیقی بدهم، آن هم بدون اینکه بخواهم به کسی جواب بدهم، این مطلب را عرض میکنم.
جریانی که مقابل قرار گرفته بودند چند راهکار داشتند، وقتی میخواستند بگویند امام حسین سلام الله علیه به سمت تشکیل حکومت نرفته است، باید چیزی میگفتند. هر کدام هم چیزی گفتند.
یکی از این جریانها که اخیراً خیلی هم طرفدار پیدا کرده است، جالب هم هست، سکولارهای حاد، با سنّتیهای داغ، یک چیز میگویند! این هم از عجایبِ روزگار است! یعنی بعضی از حوزویانِ سوپرسنّتی، با بعضی از سکولارهای سوپرروشنفکر یک چیز میگویند! آن هم این است که حسین بن علی علیه السلام فراری است. میگویند سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرار کرده است.
تاکنون نظری ثبت نشده است