- 414
- 1000
- 1000
- 1000
کدام حسین؛ کدام کربلا، فصل چهارم، جلسه چهل و هشتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «کدام حسین؛ کدام کربلا»، فصل چهارم، جلسه چهل و هشتم، سال 1403
بحث به اینجا رسید که از جهت معرفتی به محضر شما توضیح دادیم یقین داشتند مسلم حق است، و گمانی هم به سلیمان صرد خزاعی کردند، اما یک جهت اینکه کوفیان در نهایت مانند سلیمان صرد خزاعی نشستند این بود که مسلم از قریشیان بود و سلیمان از قحطانیان.
در این جلسات مدام تکرار کردیم که تعلقات ما در تشخیص ما اثر جدّی میگذارد. اگر ما از کسی خوشمان بیاید و حواسمان به دلمان نباشد، اگر در جایی در جمع جبههی حق نباشد و در جمع جبههی باطل باشد و مقابل امام باشد ممکن است او را ترجیح دهیم. بالاخره سلیمان از یمنیها و بزرگان کوفه بود، و از قدیم رقابت سنگینی بین عرب حجاز و عرب یمن بود، حتماً این موضوع مؤثر بود.
اگر ما هم تعلق خاطری داشته باشیم، اگر نعوذبالله حواس خود را جمع نکنیم، به حیثیت معصوم لگد میزنیم، و خیلی اوقات اگر همحزبی ما این کار را کند لاپوشانی میکنیم اما اگر حزب مقابل ما این کار را انجام دهد فریاد وامصیبتاه و واتوهیناه میزنیم.
روزی آقایی اشتباه فاحشی کرد و گفت کربلا درس مذاکره است، باید اعتراض میکردیم. امروز هم بعضی از دوستان ما اشتباهات فاحش میکنند و میخواهند اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را مصرف کنند، اینجا هم باید اهل این موضوع حداقل منزجر باشند.
در این جلسات مدام تکرار کردیم که ما از سر تا پا خطا هستیم، ما پُر از اشکال هستیم، ما معصوم نیستیم، تصمیمات ما تصمیمات معصومانهای نیست، حیف است که ما بخاطر خودمان و همتیمیها و همحزبیهایمان یا برای حل کردن بعضی از معزلاتی که میبینیم «امام» را مصرف کنیم.
همهی عالم نسبت به سیّدالشّهداء صلوات الله علیه اینطور هستند که
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
ما نباید این سرمایهی عظیمِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را همینطور خرج کنیم.
بحث به اینجا رسید که از جهت معرفتی به محضر شما توضیح دادیم یقین داشتند مسلم حق است، و گمانی هم به سلیمان صرد خزاعی کردند، اما یک جهت اینکه کوفیان در نهایت مانند سلیمان صرد خزاعی نشستند این بود که مسلم از قریشیان بود و سلیمان از قحطانیان.
در این جلسات مدام تکرار کردیم که تعلقات ما در تشخیص ما اثر جدّی میگذارد. اگر ما از کسی خوشمان بیاید و حواسمان به دلمان نباشد، اگر در جایی در جمع جبههی حق نباشد و در جمع جبههی باطل باشد و مقابل امام باشد ممکن است او را ترجیح دهیم. بالاخره سلیمان از یمنیها و بزرگان کوفه بود، و از قدیم رقابت سنگینی بین عرب حجاز و عرب یمن بود، حتماً این موضوع مؤثر بود.
اگر ما هم تعلق خاطری داشته باشیم، اگر نعوذبالله حواس خود را جمع نکنیم، به حیثیت معصوم لگد میزنیم، و خیلی اوقات اگر همحزبی ما این کار را کند لاپوشانی میکنیم اما اگر حزب مقابل ما این کار را انجام دهد فریاد وامصیبتاه و واتوهیناه میزنیم.
روزی آقایی اشتباه فاحشی کرد و گفت کربلا درس مذاکره است، باید اعتراض میکردیم. امروز هم بعضی از دوستان ما اشتباهات فاحش میکنند و میخواهند اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را مصرف کنند، اینجا هم باید اهل این موضوع حداقل منزجر باشند.
در این جلسات مدام تکرار کردیم که ما از سر تا پا خطا هستیم، ما پُر از اشکال هستیم، ما معصوم نیستیم، تصمیمات ما تصمیمات معصومانهای نیست، حیف است که ما بخاطر خودمان و همتیمیها و همحزبیهایمان یا برای حل کردن بعضی از معزلاتی که میبینیم «امام» را مصرف کنیم.
همهی عالم نسبت به سیّدالشّهداء صلوات الله علیه اینطور هستند که
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
ما نباید این سرمایهی عظیمِ سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را همینطور خرج کنیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است