- 164
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه چهل و هفتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه چهل و هفتم، سال 1402
اگر در موضوع حجّت بسر میبریم، نمیخواهیم بگوییم حجّت از توحید بزرگتر است، هم سیر تاریخی نقاطی که موضوع اختلاف امّت شد را بحث میکنیم، هم فرصت نیست، اگر باب توحید باز میشد که باید چند سال در آنجا صبر میکردیم. اینطور نیست که بخواهیم بگوییم این مسئله مهم هست یا نیست، فعلاً گوشهای از بحث را مطرح میکنیم.
از طرفی آن چیزی که مرحلهی اول محل اختلاف شد، یا بگوییم بیش از بقیه به چشم آمد، همین بحث حجیّت است. موضوع ما حجّت است، که اولین حجّت حیّ خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، بعد هم حجّتِ بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است. آیا حجّتهای دیگر هم داریم؟ بله! کتاب خدا هم حجّت است. آیا حجّتهای دیگر هم داریم؟ بله! حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها هم حجّت است. موضوع ما حجّتِ حیّ است، یعنی منظور ما در این جلسات قرآن کریم نیست. آیا خودِ قرآن کریم میتواند موضوع بحث باشد؟ بله حتماً.
عرض میکردیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به جامعه معرّفی میکرد، در جامعهای که همه مؤمن نبودند، بلکه حبّ و بغضهایشان مانعِ تأیید و تصمیم برای اطاعت، مانع تشخیص، مانع فهم، مانع پذیرش بود. اینجا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم بصورت ایجابی فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را مطرح میکرد، هم سلبی بیان میکرد که دیگران را نفی کند. حتّی مثال خیبر را عرض کردیم که لشگر مسلمین را فرستاد که شکست هم بخورند، برای اینکه معلوم بشود آنها راست نمیگویند، جلسهی قبل هم به این فراز از جملهی حضرت هادی صلوات الله علیه در زیارت غدیریه رسیدیم که «وَ یَوْمَ خَیْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ» خدا شکست منافقان را آشکار کرد؛ که به این موضوع پرداختیم.
واردِ یک بحثی شدیم و عرض کردیم که حال که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پشت سر هم روایت بیان میکردند، با مسئلهی ازدواج امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، با مسئلهی سدّ ابواب، و چیزهای دیگر، همزمان چگونه از ظرفیت قرآن کریم استفاده میکردند که این حقیقت را بیان کنند.
کارِ قرآن کریم عمدتاً بیانِ مفاهیمِ اساسی است، قرآن کریم یک کتاب مختصر است، خیلی کم حجم است و برای زندگی مؤمنان تا روز قیامت است و دیگر کتاب دیگری بعد از قرآن کریم نازل نمیشود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم پیغمبرِ یک منطقه و یک جزیره و یک گوشه، همزمان با شش پیامبر دیگر نبوده است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای عصر خود تا قیامت است. قرآن کریم عمدتاً مفاهیم کلّی را بیان میکند، معمولاً قرآن کریم در جزئیات و مصادیق شرکت نمیکند، بیشترِ اوقات قرآن کریم کلّیگویی میکند، تبیین و تعیین مصداق و جزئیات و تفصیلاتِ این آیات در بیشتر اوقات با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
اگر در موضوع حجّت بسر میبریم، نمیخواهیم بگوییم حجّت از توحید بزرگتر است، هم سیر تاریخی نقاطی که موضوع اختلاف امّت شد را بحث میکنیم، هم فرصت نیست، اگر باب توحید باز میشد که باید چند سال در آنجا صبر میکردیم. اینطور نیست که بخواهیم بگوییم این مسئله مهم هست یا نیست، فعلاً گوشهای از بحث را مطرح میکنیم.
از طرفی آن چیزی که مرحلهی اول محل اختلاف شد، یا بگوییم بیش از بقیه به چشم آمد، همین بحث حجیّت است. موضوع ما حجّت است، که اولین حجّت حیّ خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، بعد هم حجّتِ بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است. آیا حجّتهای دیگر هم داریم؟ بله! کتاب خدا هم حجّت است. آیا حجّتهای دیگر هم داریم؟ بله! حضرت صدّیقه طاهره سلام الله علیها هم حجّت است. موضوع ما حجّتِ حیّ است، یعنی منظور ما در این جلسات قرآن کریم نیست. آیا خودِ قرآن کریم میتواند موضوع بحث باشد؟ بله حتماً.
عرض میکردیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چگونه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به جامعه معرّفی میکرد، در جامعهای که همه مؤمن نبودند، بلکه حبّ و بغضهایشان مانعِ تأیید و تصمیم برای اطاعت، مانع تشخیص، مانع فهم، مانع پذیرش بود. اینجا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم بصورت ایجابی فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را مطرح میکرد، هم سلبی بیان میکرد که دیگران را نفی کند. حتّی مثال خیبر را عرض کردیم که لشگر مسلمین را فرستاد که شکست هم بخورند، برای اینکه معلوم بشود آنها راست نمیگویند، جلسهی قبل هم به این فراز از جملهی حضرت هادی صلوات الله علیه در زیارت غدیریه رسیدیم که «وَ یَوْمَ خَیْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ» خدا شکست منافقان را آشکار کرد؛ که به این موضوع پرداختیم.
واردِ یک بحثی شدیم و عرض کردیم که حال که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پشت سر هم روایت بیان میکردند، با مسئلهی ازدواج امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، با مسئلهی سدّ ابواب، و چیزهای دیگر، همزمان چگونه از ظرفیت قرآن کریم استفاده میکردند که این حقیقت را بیان کنند.
کارِ قرآن کریم عمدتاً بیانِ مفاهیمِ اساسی است، قرآن کریم یک کتاب مختصر است، خیلی کم حجم است و برای زندگی مؤمنان تا روز قیامت است و دیگر کتاب دیگری بعد از قرآن کریم نازل نمیشود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هم پیغمبرِ یک منطقه و یک جزیره و یک گوشه، همزمان با شش پیامبر دیگر نبوده است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای عصر خود تا قیامت است. قرآن کریم عمدتاً مفاهیم کلّی را بیان میکند، معمولاً قرآن کریم در جزئیات و مصادیق شرکت نمیکند، بیشترِ اوقات قرآن کریم کلّیگویی میکند، تبیین و تعیین مصداق و جزئیات و تفصیلاتِ این آیات در بیشتر اوقات با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
تاکنون نظری ثبت نشده است