- 453
- 1000
- 1000
- 1000
سیر تکوّن عقاید شیعه، جلسه سی و یکم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «سیر تکوّن عقاید شیعه»، جلسه سی و یکم، سال 1402
به محضر شما عرض کردیم که میتوان عقاید را چند مدل مطرح کرد. زمانی به شیوهی متکلّمان، به شیوهی اساتیدِ عقاید؛ اگر آنجا بخواهند مطرح کنند، فارغ از فضای صدور و جوّ صادر شدهی مطلب، با ادلّهی دینی که قرآن کریم است و روایات معتبر است و عقل و امثال اینها، مطالب و گزارههای دینی را اثبات میکنند.
مثلاً «آیا در اسلام امامتی وجود دارد یا نه؟»، «این امام باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟»، ذیل این عنوان که نام آن «امامت عامّه» است، بحث میکنند؛ بعضی عقلی، بعضی نقلی، بعضی هم هر دو.
حال این امامی که هست و مثلاً باید جانشین بلافصل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد، معصوم باشد، علم الهی داشته باشد و… چه شخصی عهدهدار این مقام است؟ نام این هم «امامت خاصّه» است. مثلاً امیرالمؤمنین صلوات الله علیه.
دلایل اینکه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه امامت خاصّه دارند، مثلاً نصّ مستقیم، مثلاً افضلیّتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، چون افضل است، او است که میتواند امام باشد. اینطور بحث میکنند، آن هم فارغ از اینکه آیا الآن قرن بیست و یکم است یا قرن پنجم است یا قرن هشتم است، این موضوع تفاوتی ندارد، دلیل میآورد، حال این دلیل یا عقلی است، یا آیه است، یا روایت است؛ سپس با یکدیگر مباحثه میکنند. کار خیلی خوبی هم هست، ما هم بعضی اوقات به این امر اشتغال داریم.
راههای دیگری هم برای بیان معارف هست، یکی از مهمترین موارد آن که کمتر هم روی آن کار شده است، این است که ما ببینیم در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، همینطور قدم به قدم تا زمان ائمه هدی علیهم صلوات الله، عقاید قدم به قدم چگونه نُضج گرفتهاند، چگونه در ذهن مردم کامل شدهاند.
چرا میگویم «در ذهن مردم کامل شدهاند»؟
چون عقاید که اینطور نیستند که کم کم تولید شده باشند، منتها وقتی شما میخواهید آموزش بدهید، همهی معارف یک درسی مانند ریاضی را، از سال اول دبستان نمیگویند، بخشی از آن را در مقطع ابتدایی میگویند، بخشی را در متوسطهی اول میگویند، بخشی را در متوسطهی دوم میگویند، بخشی را در دانشگاه میگویند، اینطور نیست که همه چیز را روز اول بگویند.
ضمناً به آن کسی که همهی مطالب را روز اول دبستان نمیگوید، نمیگویند که اینها را در آینده تولید کردهاید، چون پاسخ این است که اینها از قبل هم بوده است، ولی آموزش با آن حقایق متفاوت است.
چرا میخواهیم این کار را کنیم؟ چرا میخواهیم این شیوه را پی بگیریم؟ چون اولاً این شیوه کمک میکند که ما سیر آموزش و تبلیغ دوران اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را بفهمیم. ثانیاً همزمان جریانهای معارض را هم متوجّه بشویم.
به محضر شما عرض کردیم که میتوان عقاید را چند مدل مطرح کرد. زمانی به شیوهی متکلّمان، به شیوهی اساتیدِ عقاید؛ اگر آنجا بخواهند مطرح کنند، فارغ از فضای صدور و جوّ صادر شدهی مطلب، با ادلّهی دینی که قرآن کریم است و روایات معتبر است و عقل و امثال اینها، مطالب و گزارههای دینی را اثبات میکنند.
مثلاً «آیا در اسلام امامتی وجود دارد یا نه؟»، «این امام باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟»، ذیل این عنوان که نام آن «امامت عامّه» است، بحث میکنند؛ بعضی عقلی، بعضی نقلی، بعضی هم هر دو.
حال این امامی که هست و مثلاً باید جانشین بلافصل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشد، معصوم باشد، علم الهی داشته باشد و… چه شخصی عهدهدار این مقام است؟ نام این هم «امامت خاصّه» است. مثلاً امیرالمؤمنین صلوات الله علیه.
دلایل اینکه امیرالمؤمنین صلوات الله علیه امامت خاصّه دارند، مثلاً نصّ مستقیم، مثلاً افضلیّتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، چون افضل است، او است که میتواند امام باشد. اینطور بحث میکنند، آن هم فارغ از اینکه آیا الآن قرن بیست و یکم است یا قرن پنجم است یا قرن هشتم است، این موضوع تفاوتی ندارد، دلیل میآورد، حال این دلیل یا عقلی است، یا آیه است، یا روایت است؛ سپس با یکدیگر مباحثه میکنند. کار خیلی خوبی هم هست، ما هم بعضی اوقات به این امر اشتغال داریم.
راههای دیگری هم برای بیان معارف هست، یکی از مهمترین موارد آن که کمتر هم روی آن کار شده است، این است که ما ببینیم در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، همینطور قدم به قدم تا زمان ائمه هدی علیهم صلوات الله، عقاید قدم به قدم چگونه نُضج گرفتهاند، چگونه در ذهن مردم کامل شدهاند.
چرا میگویم «در ذهن مردم کامل شدهاند»؟
چون عقاید که اینطور نیستند که کم کم تولید شده باشند، منتها وقتی شما میخواهید آموزش بدهید، همهی معارف یک درسی مانند ریاضی را، از سال اول دبستان نمیگویند، بخشی از آن را در مقطع ابتدایی میگویند، بخشی را در متوسطهی اول میگویند، بخشی را در متوسطهی دوم میگویند، بخشی را در دانشگاه میگویند، اینطور نیست که همه چیز را روز اول بگویند.
ضمناً به آن کسی که همهی مطالب را روز اول دبستان نمیگوید، نمیگویند که اینها را در آینده تولید کردهاید، چون پاسخ این است که اینها از قبل هم بوده است، ولی آموزش با آن حقایق متفاوت است.
چرا میخواهیم این کار را کنیم؟ چرا میخواهیم این شیوه را پی بگیریم؟ چون اولاً این شیوه کمک میکند که ما سیر آموزش و تبلیغ دوران اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را بفهمیم. ثانیاً همزمان جریانهای معارض را هم متوجّه بشویم.
تاکنون نظری ثبت نشده است