- 803
- 1000
- 1000
- 1000
احیاء دین در عصر غربت، جلسه سوم
سخنرانی از حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «احیاء دین در عصر غربت»، جلسه سوم، سال 1396
موضوع بحث ما احیای دین در عصر غربت دین است. ناکامیهای خود را که نگاه میکنیم، فاصلهی خود را که با حقیقت میبینیم، کاستیهای خود را میبینیم، مشکلاتی میبینیم، گاهی ممکن است احساس نا امیدی به ما دست بدهد. یک خبر اختلاس و رانتی میشنویم، یک نانجیبی به یک پستی رسیده است، ممکن است اینها ما را آزار بدهد؛ با ناامیدی امثال من بیشتر گلایه و شکوه کنند اگر به دورهی اهل بیت علیهم الصّلاة و السّلام ببینیم آن وقت معلوم میشود، غربت یعنی چه.
اهل بیت علیهم الصّلاة و السّلام در آن اعصاری که غربت دین بیداد میکند، چگونه دین را نجات دادند، احیاء کردند، توسعه دادند. نگاه ما کاریکتوری است، خیلی جلوی چشم خود را ببینیم. وقتی زندگی اهل بیت را میبینیم گاهی غربت اهل بیت علیهم السّلام آنقدر زیاد است که قابل فهم نیست. چه بسا اگر کسی خود را از این دنیا خلاص کند او را ملامت نکنند.
چه میشود که دین غریب میشود؟ برای وقتی است که فرهنگ عمومی با دستورات دین و رهبران دینی فاصله پیدا میکند. چه اتفّاقی میافتد که اینطور میشود؟ خیلی باید صحبت کرد که از موضوع بحث ما بیرون است.
ما دنبال راهکار بعد از این وقوع غربت هستیم. بیشتر میخواهم خود را در زندگی ائمّه علیهم السّلام پیدا کنم باید ببینیم برای امروز خود چه کاری انجام بدهم. سالیانی است که حتّی بعضی از بزرگان حوزه را که بنده خدمت آنها مشرف شدم، میبینیم که ناامید هستند. همیشه در ذهن من بود که چرا آنها اینقدر ناامید هستند. ما هیچ وقت اثر ناامیدی در اهل بیت علیهم السّلام نمیبینیم. گاهی رهبری وقتی امیدوارانه صحبت میکند، با بزرگترهای سیاسی اجتماعی جامعه که صحبت میکنید فکر میکنند که ایشان بلوف میزند، مثلاً دارند سیاسی صحبت میکنند. خود ما هم شاید گاهی به این صورت بشویم. مثلاً ایشان میگویند: به حول قوّهی الهی جمهوری اسلامی با تمام توان به سمت اهداف خود پیش خواهد رفت. ما میگوییم دشمنان دشنام میدهند ما هم یک چیزی میگوییم، در ذهن ما این موضوع است. بعد پیش نخبگان سیاسی جامعه هم میرویم، میبینیم وضعیّت آنها خیلی بدتر است، اگر کسی آب قند به دست آنها ندهد، همانجا رگ خود را میزنند، البتّه آنهایی که رگ دارند. الحمدلله بعضیها خط آنها را کور کردند. آن کسی که تعصّب دارد، میبینیم که ناراحت است. این تفاوت نگاه است.
در زندگی ائمّه صلوات الله علیه برویم ببینیم آنها چه کاری انجام دادند. من هنوز نمیخواهم از موضوع غربت خارج شوم به احیای دین بپردازیم. یک شب دیگر حداقل میخواهم شما را سر این موضوع غربت نگه دارم که باور کنیم الآن بهترین زمان شیعه در طول تاریخ است. دوست دارم قسمت دوم را نگوییم و گرنه کل دهه راجع به همین موضوع صحبت میکردیم، من هر چه از مشکلاتی که است ناراحت باشم به نسبتی آنچه که بوده است، قابل قیاس نیست. نه اینکه ما با هم جمع شویم و بگوییم ما خیلی خوب هستیم، امّا آدم باید واقعیّت را بداند ما از کجا آمدیم و به کجا رسیدیم. بعد ببینیم میشود جلو رفت.
موضوع بحث ما احیای دین در عصر غربت دین است. ناکامیهای خود را که نگاه میکنیم، فاصلهی خود را که با حقیقت میبینیم، کاستیهای خود را میبینیم، مشکلاتی میبینیم، گاهی ممکن است احساس نا امیدی به ما دست بدهد. یک خبر اختلاس و رانتی میشنویم، یک نانجیبی به یک پستی رسیده است، ممکن است اینها ما را آزار بدهد؛ با ناامیدی امثال من بیشتر گلایه و شکوه کنند اگر به دورهی اهل بیت علیهم الصّلاة و السّلام ببینیم آن وقت معلوم میشود، غربت یعنی چه.
اهل بیت علیهم الصّلاة و السّلام در آن اعصاری که غربت دین بیداد میکند، چگونه دین را نجات دادند، احیاء کردند، توسعه دادند. نگاه ما کاریکتوری است، خیلی جلوی چشم خود را ببینیم. وقتی زندگی اهل بیت را میبینیم گاهی غربت اهل بیت علیهم السّلام آنقدر زیاد است که قابل فهم نیست. چه بسا اگر کسی خود را از این دنیا خلاص کند او را ملامت نکنند.
چه میشود که دین غریب میشود؟ برای وقتی است که فرهنگ عمومی با دستورات دین و رهبران دینی فاصله پیدا میکند. چه اتفّاقی میافتد که اینطور میشود؟ خیلی باید صحبت کرد که از موضوع بحث ما بیرون است.
ما دنبال راهکار بعد از این وقوع غربت هستیم. بیشتر میخواهم خود را در زندگی ائمّه علیهم السّلام پیدا کنم باید ببینیم برای امروز خود چه کاری انجام بدهم. سالیانی است که حتّی بعضی از بزرگان حوزه را که بنده خدمت آنها مشرف شدم، میبینیم که ناامید هستند. همیشه در ذهن من بود که چرا آنها اینقدر ناامید هستند. ما هیچ وقت اثر ناامیدی در اهل بیت علیهم السّلام نمیبینیم. گاهی رهبری وقتی امیدوارانه صحبت میکند، با بزرگترهای سیاسی اجتماعی جامعه که صحبت میکنید فکر میکنند که ایشان بلوف میزند، مثلاً دارند سیاسی صحبت میکنند. خود ما هم شاید گاهی به این صورت بشویم. مثلاً ایشان میگویند: به حول قوّهی الهی جمهوری اسلامی با تمام توان به سمت اهداف خود پیش خواهد رفت. ما میگوییم دشمنان دشنام میدهند ما هم یک چیزی میگوییم، در ذهن ما این موضوع است. بعد پیش نخبگان سیاسی جامعه هم میرویم، میبینیم وضعیّت آنها خیلی بدتر است، اگر کسی آب قند به دست آنها ندهد، همانجا رگ خود را میزنند، البتّه آنهایی که رگ دارند. الحمدلله بعضیها خط آنها را کور کردند. آن کسی که تعصّب دارد، میبینیم که ناراحت است. این تفاوت نگاه است.
در زندگی ائمّه صلوات الله علیه برویم ببینیم آنها چه کاری انجام دادند. من هنوز نمیخواهم از موضوع غربت خارج شوم به احیای دین بپردازیم. یک شب دیگر حداقل میخواهم شما را سر این موضوع غربت نگه دارم که باور کنیم الآن بهترین زمان شیعه در طول تاریخ است. دوست دارم قسمت دوم را نگوییم و گرنه کل دهه راجع به همین موضوع صحبت میکردیم، من هر چه از مشکلاتی که است ناراحت باشم به نسبتی آنچه که بوده است، قابل قیاس نیست. نه اینکه ما با هم جمع شویم و بگوییم ما خیلی خوب هستیم، امّا آدم باید واقعیّت را بداند ما از کجا آمدیم و به کجا رسیدیم. بعد ببینیم میشود جلو رفت.
کاربر مهمان