- 1170
- 1000
- 1000
- 1000
تکلیف گرایی یا مصلحت سنجی؟، جلسه اول
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «تکلیف گرایی یا مصلحت سنجی؟»، جلسه اول، سال 1396
از جهت سیاسی، مطالعهی حکومت امیرالمؤمنین سلام الله علیه خیلی در فهم مسائل امروز جامعه و تجربه برای عمل کردن در فضای سیاسی امروز مفید است. چون ما حکومت امیر المؤمنین سلام الله علیه را آنگونه که بوده است، نشناختیم و آنطور که بوده است درست تحلیل نکردیم. گاهی نقصهایی که در جامعه پیش میآید، ممکن است به ناامیدی دینداران منجر بشود. این به این معنی نیست که ضعف و اشکال وجود ندارد که وجود دارد، منتها ما یک تجربهی بزرگی در حکومت امیر المؤمنین سلام الله علیه داریم که از یک طرف پر از ضعف و نارسایی است، از آن طرف هم پر از نقطهی امید است.
سلوک فردی ما، سلوک دینداران در این حالتی که احساس میکنیم که در ضعف و قلّت نفر هستیم، باید شیوهی امام زین العابدین صلوات الله علیه باشد. شیوهی زین العابدین سلام الله علیه در فضایی که مردم نسبت به دین و دینداران و مسئولان و عمّال دینی احساس بدبینی دارند، این زمانِ حضرت سجّاد سلام الله علیه اتّفاق افتاده است و ایشان این مشکل را حل کرده است؛ البتّه شیوهی امام سجّاد علیه السّلام خیلی زحمت دارد.
ما میخواهیم یک آسیبشناسی نسبت به حکومت اسلامی داشته باشیم. تمرکز ما روی حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام است. عنوان اصلی مسئلهی ما هم این است که بالاخره مصلحتاندیشی یا تکلیف مداری؟ طبیعتاً میل ذهن و دل ما در اموری که احساس میکنیم اجتماع دارد آسیب میبیند، به سمت تکلیفمداری است. به یاد دارم که از قدیم وقتی اسم حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام میآمد، میگفتند: اگر الآن علی علیه السّلام بود، یک شمشیر در دست میگرفت و همهی مشکلات را هم حل میکرد. یعنی این یکی از بزرگترین آسیبهایی است که جامعهی شیعه به آن پرداخته است. این آسیب نسبت به حضرت حجّت علیه السّلام هم وجود دارد. ما هیچ کاری نکنیم تا او بیاید؛ کأنّه ما وظیفهای نداریم و حضرت حجّت سلام الله علیه وظیفه دارد عهدهدار وظایف ما هم بشود. نسبت به حکومت هم وقتی به جای اینکه بررسی بکنیم، اشکالات خود را دربیاوریم، میگوییم: اگر علی علیه السّلام بود، همه چیز حل میشد.
از جهت سیاسی، مطالعهی حکومت امیرالمؤمنین سلام الله علیه خیلی در فهم مسائل امروز جامعه و تجربه برای عمل کردن در فضای سیاسی امروز مفید است. چون ما حکومت امیر المؤمنین سلام الله علیه را آنگونه که بوده است، نشناختیم و آنطور که بوده است درست تحلیل نکردیم. گاهی نقصهایی که در جامعه پیش میآید، ممکن است به ناامیدی دینداران منجر بشود. این به این معنی نیست که ضعف و اشکال وجود ندارد که وجود دارد، منتها ما یک تجربهی بزرگی در حکومت امیر المؤمنین سلام الله علیه داریم که از یک طرف پر از ضعف و نارسایی است، از آن طرف هم پر از نقطهی امید است.
سلوک فردی ما، سلوک دینداران در این حالتی که احساس میکنیم که در ضعف و قلّت نفر هستیم، باید شیوهی امام زین العابدین صلوات الله علیه باشد. شیوهی زین العابدین سلام الله علیه در فضایی که مردم نسبت به دین و دینداران و مسئولان و عمّال دینی احساس بدبینی دارند، این زمانِ حضرت سجّاد سلام الله علیه اتّفاق افتاده است و ایشان این مشکل را حل کرده است؛ البتّه شیوهی امام سجّاد علیه السّلام خیلی زحمت دارد.
ما میخواهیم یک آسیبشناسی نسبت به حکومت اسلامی داشته باشیم. تمرکز ما روی حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام است. عنوان اصلی مسئلهی ما هم این است که بالاخره مصلحتاندیشی یا تکلیف مداری؟ طبیعتاً میل ذهن و دل ما در اموری که احساس میکنیم اجتماع دارد آسیب میبیند، به سمت تکلیفمداری است. به یاد دارم که از قدیم وقتی اسم حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام میآمد، میگفتند: اگر الآن علی علیه السّلام بود، یک شمشیر در دست میگرفت و همهی مشکلات را هم حل میکرد. یعنی این یکی از بزرگترین آسیبهایی است که جامعهی شیعه به آن پرداخته است. این آسیب نسبت به حضرت حجّت علیه السّلام هم وجود دارد. ما هیچ کاری نکنیم تا او بیاید؛ کأنّه ما وظیفهای نداریم و حضرت حجّت سلام الله علیه وظیفه دارد عهدهدار وظایف ما هم بشود. نسبت به حکومت هم وقتی به جای اینکه بررسی بکنیم، اشکالات خود را دربیاوریم، میگوییم: اگر علی علیه السّلام بود، همه چیز حل میشد.
تاکنون نظری ثبت نشده است