- 513
- 1000
- 1000
- 1000
تلاش معاویه برای وادار کردن سپاه امیرالمؤمنین(ع) به ارتکاب دو اشتباه، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «تلاش معاویه برای وادار کردن سپاه امیرالمؤمنین(ع) به ارتکاب دو اشتباه»، جلسه دوم، سال 1401
خدای متعال میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا»، ما رسولان و مؤمنان را در این دنیا دائماً و پیوسته یاری میکنیم. در یاد هم دارد که چه بلایی بر سر انبیاء و ائمه علیهم السلام و مؤمنان آمده است، انبیائی که کشتند، شکنجههایی که شده است، استضعافهایی که رخ داده است، آنهایی را که در شکافها سوزاندند را در یاد دارد، در ذات باری تعالی که عدم علم راه ندارد، وجود است. پس چرا خدای متعال میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا»؟
بعضیها که حواسشان قدری پرت بوده است، مانند «عبدالعزیز دهلوی» و پدر او، میگویند معلوم است که آنجاهایی که نصرتِ ظاهری نیست، ایمان نیست، یا رضایت نیست، پس علی خلیفه نیست، چون خدا راضی نبود، اگر راضی بود نصرت میکرد.
این حرف یعنی اینکه هرجا هر پیغمبری شکست خورد منصور نیست و مخذول است و مورد رضایت حضرت حق نیست!
به نظر میرسد که بطلان این حرف واضح است، حضرت حق میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا»، حال رسولانی که ظاهراً مخذول شدند را چکار کنیم؟ مگر اینکه بگوییم باید ادبیات او را درک کنیم، نصرتی که میفرماید، یعنی در اهداف.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که کشته شدهاند، وقتی به اهداف خود رسیدهاند، پیروز هستند یا شکست خوردهاند؟
یک قصهی مشهوری راجع به شهید فهمیده هست که بعدها روی آن إنقُلتهایی کردهاند، اگر آن قصهی مشهور درست باشد، او با کشته شدنِ خود، آیا به هدف خود رسیده است یا نه؟ شما میگویید مقتول و مخذول است یا میگویید به هدف خود رسیده است و جلوگیری کرده است؟ اگر آن قصهی معروف به آن شکلی که میگویند درست باشد، واضح است که منصور است و نصرت شده است و به هدف خود رسیده است.
سعید بن عبدالله حنفی علیه السلام که به امام حسین علیه السلام پشت کرد تا حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نماز بخوانند، تیرباران شد، آیا او منصور بود یا مخذول بود؟ او میخواست تا زمانی که زنده است امام را یاری کند و امام را حفظ کند، و این کار را هم کرد.
از آن روزگاری که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه شهید شدهاند، دستگاه ایشان تعطیل نشده است. ما لاجرم باید نصرت را چندبُعدی ببینیم، یعنی عالم یک بُعدی نیست، اگر عالم یک بُعدی بود، برای اینکه ما چگونه در این دنیا زندگی کنیم، این حرف غلط است که بگویم باید به سراغ اهل مادیگرایی و اهل خوشگذرانی برویم، چون آنها در این دنیا هم آرامش ندارند. آن آرامشی که آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف داشت که اینها ندارند، اما به فرض، اگر ماجرا یک بُعدی بود که اینقدر دردسر و رسول و نبی لازم نبود.
خدای متعال میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا»، ما رسولان و مؤمنان را در این دنیا دائماً و پیوسته یاری میکنیم. در یاد هم دارد که چه بلایی بر سر انبیاء و ائمه علیهم السلام و مؤمنان آمده است، انبیائی که کشتند، شکنجههایی که شده است، استضعافهایی که رخ داده است، آنهایی را که در شکافها سوزاندند را در یاد دارد، در ذات باری تعالی که عدم علم راه ندارد، وجود است. پس چرا خدای متعال میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا»؟
بعضیها که حواسشان قدری پرت بوده است، مانند «عبدالعزیز دهلوی» و پدر او، میگویند معلوم است که آنجاهایی که نصرتِ ظاهری نیست، ایمان نیست، یا رضایت نیست، پس علی خلیفه نیست، چون خدا راضی نبود، اگر راضی بود نصرت میکرد.
این حرف یعنی اینکه هرجا هر پیغمبری شکست خورد منصور نیست و مخذول است و مورد رضایت حضرت حق نیست!
به نظر میرسد که بطلان این حرف واضح است، حضرت حق میفرماید «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا»، حال رسولانی که ظاهراً مخذول شدند را چکار کنیم؟ مگر اینکه بگوییم باید ادبیات او را درک کنیم، نصرتی که میفرماید، یعنی در اهداف.
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که کشته شدهاند، وقتی به اهداف خود رسیدهاند، پیروز هستند یا شکست خوردهاند؟
یک قصهی مشهوری راجع به شهید فهمیده هست که بعدها روی آن إنقُلتهایی کردهاند، اگر آن قصهی مشهور درست باشد، او با کشته شدنِ خود، آیا به هدف خود رسیده است یا نه؟ شما میگویید مقتول و مخذول است یا میگویید به هدف خود رسیده است و جلوگیری کرده است؟ اگر آن قصهی معروف به آن شکلی که میگویند درست باشد، واضح است که منصور است و نصرت شده است و به هدف خود رسیده است.
سعید بن عبدالله حنفی علیه السلام که به امام حسین علیه السلام پشت کرد تا حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نماز بخوانند، تیرباران شد، آیا او منصور بود یا مخذول بود؟ او میخواست تا زمانی که زنده است امام را یاری کند و امام را حفظ کند، و این کار را هم کرد.
از آن روزگاری که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه شهید شدهاند، دستگاه ایشان تعطیل نشده است. ما لاجرم باید نصرت را چندبُعدی ببینیم، یعنی عالم یک بُعدی نیست، اگر عالم یک بُعدی بود، برای اینکه ما چگونه در این دنیا زندگی کنیم، این حرف غلط است که بگویم باید به سراغ اهل مادیگرایی و اهل خوشگذرانی برویم، چون آنها در این دنیا هم آرامش ندارند. آن آرامشی که آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف داشت که اینها ندارند، اما به فرض، اگر ماجرا یک بُعدی بود که اینقدر دردسر و رسول و نبی لازم نبود.
تاکنون نظری ثبت نشده است