- 1098
- 1000
- 1000
- 1000
آغاز امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، آغاز تاریخ اسلام، جلسه هفتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «آغاز امامت امیرالمؤمنین علی(ع)، آغاز تاریخ اسلام»، جلسه هفتم، سال 1398
عنوان اصلی موضوع بحثمان آغاز امامت امیرالمؤمنین(ع) بود و مقدماتی عرض کردیم تا به اینجا رسیدیم که دو حزب بین اصحاب پیغمبر بودند و اصحاب یعنی کسانی که اصحاب بودند، از بهترین یاران حقیقی تا منافقان نفوذی که خود را بین اصحاب پنهان کرده بودند.
بعضی با ساده اندیشی میگویند: مگر میشود اصحاب رسول خدا که اینقدر زحمت کشیدند و جزئیات و احکام را به ما رساندند، بعد از پیغمبر اکرم اتفاقات ناگواری برای جهان اسلام افتاده باشد. مقدماتی را عرض کردیم که بگوییم: ما نسبت به یاران برجستهی رسول خدا خاکسار هستیم، محبّ هستیم و آرزو میکنیم به آنها ملحق شویم و اشکال را از آنها نمیدانیم. اما همه کسانی که اسمشان را اصحاب رسول خدا گذاشته بودند، اصحاب نبودند و بعضی جریانهای نفوذی خطاهای فاحشی کردند و اینها را هم به زحمت انداختند. رسیدیم به اینجا که رسول خدا(ص) احتمال زیاد با سم به شهادت رسیدند، لحظات بعد از عروج ملکوتی رسول خدا، آغاز امامت امیرالمؤمنین میشود که از سختترین شرایط اهلبیت است و غم بزرگ از دست دادن صدیقه طاهره را هم در همان اوان ابتدایی تجربه کردند و در روایات هست که اگر امروز سیاه پوش محرم هستیم، محرم هم محصول همین زمانی است که میخواهیم در این مورد گفتگو کنیم. با اینکه بحث ما یک سلسله بحثی است که نمیخواستیم به مناسبت نزدیک شود ولی در واقع داریم مقدمات و عوامل پیدایش جریان عاشورا را هم بیان میکنیم.
رسیدیم به اینکه رسول خدا از دنیا رفتند و غم عظیمی بر جامعه اسلامی وارد شد. امیرالمومنین (ع) بالای سر حضرت زهرا(س) لحظات دفن ایشان یک جملهای دارند که خیلی عجیب است. میفرمایند: یا رسول الله، همین که من بعد از شما داغ شما را تحمل کردم و از دنیا نرفتم، معلوم است داغ فاطمه را هم میتوانم تحمل کنم. این نشان میدهد که ما میدانیم داغ حضرت زهرا بر امیرالمؤمنین اجمالاً چقدر سنگین است. این عبارت امیرالمؤمنین معلوم است خیلی سنگینتر است. اینکه غم از دست دادن رسول خدا حضرت زهرا(س) را هم از پا درآورد، اگر اینها بخاطر خدا صبر نمیکردند، نمیتوانستند تحمل کنند. اینها به امر خدا زندگی میکنند. حضرت امیر در نهجالبلاغه خطبه متقین میفرماید: اگر اجل بندگان خدا مشخص نبود، اینها یک لحظه در این دنیا دوام نمیآوردند. داغ حضرت زهرا برای امیرالمؤمنین قابل تحمل نیست و با این شرایط خانهی امیرالمؤمنین و پیغمبر اکرم سراسر حزن و اندوه است و چند کار مهم باید انجام بدهند. یک تعبیری حضرت دارد که گاهی پیش میآید، امام معصوم برای اینکه با مردم همراهی کند، با ادبیات عرفی صحبت میکند. با این تعبیر که فکر نمیکردم ما پیغمبر را از دست دادیم با ما این اتفاقات صورت بگیرد. یعنی گله و شکوهای کردند از اینکه که دیگر که ما چنین داغی دیدیم، اگر با همسایهمان اختلافی داشته باشیم، با کسی وقتی پدرش را از دست داده میگوییم: برویم تسلیت بگوییم. امیرالمؤمنین که اینقدر زحمت اسلام را کشید و حضرت زهرا که عزیز دردانهی هستی است، امیرالمؤمنین میفرماید: به ذهنم خطور نمیکرد با ما این رفتار را بکنند. ما مشغول بودیم به اینکه اگر یک مؤمن عادی و یک مسلمان اگر از دنیا برود، بر بقیه واجب است که اول به تجهیز و تکوین او بپردازند. ما مشغول بودیم به اینکه رسول خدا را از دست دادیم، به ما خبر دادند که یک اتفاقاتی یک جایی دارد میافتد.
عنوان اصلی موضوع بحثمان آغاز امامت امیرالمؤمنین(ع) بود و مقدماتی عرض کردیم تا به اینجا رسیدیم که دو حزب بین اصحاب پیغمبر بودند و اصحاب یعنی کسانی که اصحاب بودند، از بهترین یاران حقیقی تا منافقان نفوذی که خود را بین اصحاب پنهان کرده بودند.
بعضی با ساده اندیشی میگویند: مگر میشود اصحاب رسول خدا که اینقدر زحمت کشیدند و جزئیات و احکام را به ما رساندند، بعد از پیغمبر اکرم اتفاقات ناگواری برای جهان اسلام افتاده باشد. مقدماتی را عرض کردیم که بگوییم: ما نسبت به یاران برجستهی رسول خدا خاکسار هستیم، محبّ هستیم و آرزو میکنیم به آنها ملحق شویم و اشکال را از آنها نمیدانیم. اما همه کسانی که اسمشان را اصحاب رسول خدا گذاشته بودند، اصحاب نبودند و بعضی جریانهای نفوذی خطاهای فاحشی کردند و اینها را هم به زحمت انداختند. رسیدیم به اینجا که رسول خدا(ص) احتمال زیاد با سم به شهادت رسیدند، لحظات بعد از عروج ملکوتی رسول خدا، آغاز امامت امیرالمؤمنین میشود که از سختترین شرایط اهلبیت است و غم بزرگ از دست دادن صدیقه طاهره را هم در همان اوان ابتدایی تجربه کردند و در روایات هست که اگر امروز سیاه پوش محرم هستیم، محرم هم محصول همین زمانی است که میخواهیم در این مورد گفتگو کنیم. با اینکه بحث ما یک سلسله بحثی است که نمیخواستیم به مناسبت نزدیک شود ولی در واقع داریم مقدمات و عوامل پیدایش جریان عاشورا را هم بیان میکنیم.
رسیدیم به اینکه رسول خدا از دنیا رفتند و غم عظیمی بر جامعه اسلامی وارد شد. امیرالمومنین (ع) بالای سر حضرت زهرا(س) لحظات دفن ایشان یک جملهای دارند که خیلی عجیب است. میفرمایند: یا رسول الله، همین که من بعد از شما داغ شما را تحمل کردم و از دنیا نرفتم، معلوم است داغ فاطمه را هم میتوانم تحمل کنم. این نشان میدهد که ما میدانیم داغ حضرت زهرا بر امیرالمؤمنین اجمالاً چقدر سنگین است. این عبارت امیرالمؤمنین معلوم است خیلی سنگینتر است. اینکه غم از دست دادن رسول خدا حضرت زهرا(س) را هم از پا درآورد، اگر اینها بخاطر خدا صبر نمیکردند، نمیتوانستند تحمل کنند. اینها به امر خدا زندگی میکنند. حضرت امیر در نهجالبلاغه خطبه متقین میفرماید: اگر اجل بندگان خدا مشخص نبود، اینها یک لحظه در این دنیا دوام نمیآوردند. داغ حضرت زهرا برای امیرالمؤمنین قابل تحمل نیست و با این شرایط خانهی امیرالمؤمنین و پیغمبر اکرم سراسر حزن و اندوه است و چند کار مهم باید انجام بدهند. یک تعبیری حضرت دارد که گاهی پیش میآید، امام معصوم برای اینکه با مردم همراهی کند، با ادبیات عرفی صحبت میکند. با این تعبیر که فکر نمیکردم ما پیغمبر را از دست دادیم با ما این اتفاقات صورت بگیرد. یعنی گله و شکوهای کردند از اینکه که دیگر که ما چنین داغی دیدیم، اگر با همسایهمان اختلافی داشته باشیم، با کسی وقتی پدرش را از دست داده میگوییم: برویم تسلیت بگوییم. امیرالمؤمنین که اینقدر زحمت اسلام را کشید و حضرت زهرا که عزیز دردانهی هستی است، امیرالمؤمنین میفرماید: به ذهنم خطور نمیکرد با ما این رفتار را بکنند. ما مشغول بودیم به اینکه اگر یک مؤمن عادی و یک مسلمان اگر از دنیا برود، بر بقیه واجب است که اول به تجهیز و تکوین او بپردازند. ما مشغول بودیم به اینکه رسول خدا را از دست دادیم، به ما خبر دادند که یک اتفاقاتی یک جایی دارد میافتد.
کاربر مهمان