- 731
- 1000
- 1000
- 1000
هنر خوب زیستن، جلسه بیستم
سخنرانی حجت الاسلام احمد لقمانی با موضوع «هنر خوب زیستن»، جلسه بیستم، سال 1396
در ذیل روایت نورانی نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) وارد فراز هفتم میشویم که پیامبر مهربان اسلام فرمودند: «لا تشغل بعیش آخره الحسرة» صبح تا شب و در تمام طول عمر مشغول عیش و خوشی نباش که پایانش حسرت و پشیمانی است. فلسفهی بعثت تمام انبیاء و امامت امامان و زحمات صالحان این بوده که به ما بفهمانند در طول عمر که سرمایهی شما هست چه بکنیم سعادتمند شویم. نگاه به ابدیت نه امروز، لذا زندگی را دو نوع ترسیم میکنند. زندگی هوس آمیز، روزمرگی، خوشیهای ناپایدار، فقط خوش و شاد هستیم اما به جایی نمیرسیم. نوع دوم عاقلانه، خردمندانه، نگاه به ابدیت و خوشیهای خوب و ماندگار دارد. وقتی انسان هدفمند زندگی کند مثل تفریحهای بین ساعتهای درس در مدرسه است. چقدر کیف میکند و لذت میبرد. تمام خستگی از بدنش در میرود. ولی وقتی بی هدف باشد، گاهی همین خوشیها خسته کننده میشود. ملال آور میشود. عزیزانی که با جغرافیای جهان و کشورهایی که گاهی بی دغدغه افراد زندگی میکنند، بعضی از کشورها را آمار میدهند در این کشورها آرامش و آسایش صد در صد است. همه چیز فراهم است. اما آمار خودکشی هم در اینجا از جاهای دیگر بالاتر است. ضدیت، برای چیست؟ اینکه انسان فقط برای خوردن و نوشیدن و پوشیدن و چرخیدن و گردیدن خلق نشده است. برای انسان اینها کم است. اینها برای حیوانات است. باید بالاتر بیاید.
ایجاد اندیشه خوب زیستن قبل از انگیزه خوب زیستن باعث میشود انسان در تمام زندگی و طول عمر احساس نشاط و شادمانی ماندگار داشته باشد. انسان خلیفة الله است، خلیفه قائم مقام شخص است و وجودش برای این دنیا ساخته نشده است. «مرغ باغ ملکوتم نیام از عالم خاک» بدترین ظلمی که شیطان و شیطان صفتان با انسان میکنند همینجا انسان را زمینگیر میکند. این بد است. ببینیم بحث امروز چقدر زیبا و زرین پیامبر این واژهها را مهندسی شده، کنار هم گذاشتند. گاهی عزیزان سمت خدا همین امروز اگر بیننده باشند، شصت سال از عمرشان، هفتاد سال از عمرشان آباد میشود. بعد هم وصل به ابدیت میشوند. عیش چیست؟ حیات و زندگی است. معیشت چیست؟ چیزی که ما به وسیلهی آن به زندگیمان ادامه میدهیم. ما هم نیاز به عیش داریم هم نیاز به معیشت داریم. بعضیها معیشت را در خوردن و پوشیدن و مسائل ظاهری میبینند. عدهای میگویند: فراتر از آسایش، آرامش است. آرامش روحی، وقتی هفتاد سال از زندگی را انسان فراتر از مسائل آسایشی میبیند و گاهی مواقع سراغ مسائل آرامشی میرود، این زندگی میشود. و الا مردگی میشود. انسان گاهی زنده است ولی زندگی نمیکند. بعضی از خانهها و خانوادهها آن عشق و علاقهی قلبی که باید بین دو نفر باشد نیست، میگویند: همدیگر را تحمل میکنیم و خیلی بد است. میگوید: چرا این عمر تمام نمیشود؟ ولی گاهی مواقع آن طرف زندگی به معنای واقعی هست و از هر لحظه به اندازه هر سال استفاده میکند و لذت میبرند.
زندگی که همراه با هوس باشد، روزمرگی باشد، لذتهای ظاهری باشد، خوش گذرانی و غفلت باشد، اینها تمام راهزنهای شخصیت انسان است.
در ذیل روایت نورانی نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) وارد فراز هفتم میشویم که پیامبر مهربان اسلام فرمودند: «لا تشغل بعیش آخره الحسرة» صبح تا شب و در تمام طول عمر مشغول عیش و خوشی نباش که پایانش حسرت و پشیمانی است. فلسفهی بعثت تمام انبیاء و امامت امامان و زحمات صالحان این بوده که به ما بفهمانند در طول عمر که سرمایهی شما هست چه بکنیم سعادتمند شویم. نگاه به ابدیت نه امروز، لذا زندگی را دو نوع ترسیم میکنند. زندگی هوس آمیز، روزمرگی، خوشیهای ناپایدار، فقط خوش و شاد هستیم اما به جایی نمیرسیم. نوع دوم عاقلانه، خردمندانه، نگاه به ابدیت و خوشیهای خوب و ماندگار دارد. وقتی انسان هدفمند زندگی کند مثل تفریحهای بین ساعتهای درس در مدرسه است. چقدر کیف میکند و لذت میبرد. تمام خستگی از بدنش در میرود. ولی وقتی بی هدف باشد، گاهی همین خوشیها خسته کننده میشود. ملال آور میشود. عزیزانی که با جغرافیای جهان و کشورهایی که گاهی بی دغدغه افراد زندگی میکنند، بعضی از کشورها را آمار میدهند در این کشورها آرامش و آسایش صد در صد است. همه چیز فراهم است. اما آمار خودکشی هم در اینجا از جاهای دیگر بالاتر است. ضدیت، برای چیست؟ اینکه انسان فقط برای خوردن و نوشیدن و پوشیدن و چرخیدن و گردیدن خلق نشده است. برای انسان اینها کم است. اینها برای حیوانات است. باید بالاتر بیاید.
ایجاد اندیشه خوب زیستن قبل از انگیزه خوب زیستن باعث میشود انسان در تمام زندگی و طول عمر احساس نشاط و شادمانی ماندگار داشته باشد. انسان خلیفة الله است، خلیفه قائم مقام شخص است و وجودش برای این دنیا ساخته نشده است. «مرغ باغ ملکوتم نیام از عالم خاک» بدترین ظلمی که شیطان و شیطان صفتان با انسان میکنند همینجا انسان را زمینگیر میکند. این بد است. ببینیم بحث امروز چقدر زیبا و زرین پیامبر این واژهها را مهندسی شده، کنار هم گذاشتند. گاهی عزیزان سمت خدا همین امروز اگر بیننده باشند، شصت سال از عمرشان، هفتاد سال از عمرشان آباد میشود. بعد هم وصل به ابدیت میشوند. عیش چیست؟ حیات و زندگی است. معیشت چیست؟ چیزی که ما به وسیلهی آن به زندگیمان ادامه میدهیم. ما هم نیاز به عیش داریم هم نیاز به معیشت داریم. بعضیها معیشت را در خوردن و پوشیدن و مسائل ظاهری میبینند. عدهای میگویند: فراتر از آسایش، آرامش است. آرامش روحی، وقتی هفتاد سال از زندگی را انسان فراتر از مسائل آسایشی میبیند و گاهی مواقع سراغ مسائل آرامشی میرود، این زندگی میشود. و الا مردگی میشود. انسان گاهی زنده است ولی زندگی نمیکند. بعضی از خانهها و خانوادهها آن عشق و علاقهی قلبی که باید بین دو نفر باشد نیست، میگویند: همدیگر را تحمل میکنیم و خیلی بد است. میگوید: چرا این عمر تمام نمیشود؟ ولی گاهی مواقع آن طرف زندگی به معنای واقعی هست و از هر لحظه به اندازه هر سال استفاده میکند و لذت میبرند.
زندگی که همراه با هوس باشد، روزمرگی باشد، لذتهای ظاهری باشد، خوش گذرانی و غفلت باشد، اینها تمام راهزنهای شخصیت انسان است.
تاکنون نظری ثبت نشده است