- 978
- 1000
- 1000
- 1000
هنر خوب زیستن، جلسه سوم
سخنرانی حجت الاسلام احمد لقمانی با موضوع «هنر خوب زیستن»، جلسه سوم، سال 1396
شیعه هنر خوب زیستن را دارد. انتخاب مسیر، انتخاب امام و ولایت، هدیه من به تمام بینندگان که مشتاق هستند در مورد حضرت بشنوند، سخنی از بی بی دو عالم، فاطمه زهرا(س) هست. همه ما دوست داریم خوشبخت شویم. گاهی میگوییم: خیلی خوشبخت، ولی فاطمه زهرا یک روایتی دارند، خوشبخت، خوشبخت، خوشبخت! حضرت میفرمایند: جبرئیل بر من نازل شد. از طرف خداوند یک جمله فرمود. «إِنَ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِید» بنده چون کارم تألیف و پژوهش است، تا به حال روایتی اینقدر آسمانی و با این عظمت و محکمی ندیدم. همانا سعادتمند و خوشبخت، تمامی سعادت و خوشبختی و حق سعادت و خوشبختی برای چه کسی است؟ «مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ» کسی که امیرالمؤمنین علی(ع) را در زمان حیات و بعد از حیات دوست داشته باشد. طبیعتاً دوستی واقعی به دنبالش عمل میآورد. هم سویی و همرنگی میآورد. «وَ إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ» بدبخت و بیچاره، تمامی بدبختی، حق بدبختی و بدبخت واقعی کسی است که امیرالمؤمنین را در حیات و بعد از حیات دوست ندارد. داعشی میشود! از آن طرف شیعه میشود. این هدیه و مژده را فاطمه زهرا به ما دادند. ما امروز میخواهیم از ام القری جهان اسلام، ایران عزیز به طرف مدینه چه چیزی بفرستیم؟ دامن دامن نور، طبق طبق گل و صلوات و شور و شعف. پیشنهاد من به همه بینندهها این است که از امروز به مدت پنج روز، هر روز 110 صلوات هدیه به مدینه النبی، همسر امیرالمؤمنین علی (ع) بکنیم برای گشایش کارها، شادی دلها. بنده از همینجا دست همه کوچولوهایی که به دنیا میآیند و با نام علی و زهرا و فاطمه و نازنین زهرا و یاسمین زهرا و فاطمه سیما هستند را میبوسم. به خانوادهها تبریک میگویم و امیدوارم سال آینده همه کسانی که در آرزوی فرزند هستند و در پیامها گفتند: فلانی دعا کند و همه گرفتارها دلشان شاد باشد، لبشان شیرین و دلنشین باشد.
شخصی خدمت پیامبر آمد و گفت: «یا رسول الله، علمنی عملاً» یک عملی یاد من بده که خدا مرا دوست داشته باشد. مردم مرا دوست داشته باشند. وضع مالی من خوب شود. عمرم طولانی شود. بدنم سالم باشد و بعد از مرگ با شما محشور و همنشین شوم. همه خوبیها را یکجا خواست. دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، ظاهری و باطنی را با هم خواست. پیامبر فرمودند: اگر میخواهی خدا تو را دوست داشته باشد.
یک، خوف از خدا داشته باشد. مگر خدا ترس دارد؟ نه. از خودمان، اینکه آیت الله نجفی مرعشی(ره) صبح از خانه بیرون میآمدند به آسمان نگاه میکردند: خدایا نمیدانم ظهر مسلمان و با ایمان برمیگردم یا نه؟ یا گاهی از ما به زیارتگاه میرویم، نمازی میخوانیم، اشکی میریزیم. فکر میکنیم تا آخر عمر بیمه شدیم. در حالی که اینطور نیست. صد سال برای خوشنام بودن کافی نیست ولی یک لحظه برای بدنامی و سقوط کافی است. خوف، یعنی هر لحظه خودت را متهم کن. عمامه، بیمه و گارانتی نمیآورد. مدرک، خانواده فلان، ثروت، ملاک نیست. به هیچ چیز نباید تکیه کنید. بزرگان ما وقتی دستورالعمل میدادند، چندین بار میگفتند: مراقبه، مراقبه، مراقبه! همه چیز در این توصیه است.
دو، تقوا داشته باش. جایی که میدانی گناه میشود، وارد نشو. جایی که احتمال میدهی، ورع است. میخواهی عصمت پیدا کنی، نه فکر گناه و نه فعل گناه، ورودی گناه را ببند. میدانی این گوشی، این نشست، این رفاقت، این وصلت، این شراکت تو را وارد لغزشگاه گناه میکند، وارد نشو!
پیامبر فرمودند: اگر میخواهی مردم تو را دوست داشته باشند، دو کار کن «و احسن الیهم» احسان و نیکویی به مردم کن! نگو این پادوی مغازه من است! این کارگر است، آبدارچی است. نیکویی کن.
شیعه هنر خوب زیستن را دارد. انتخاب مسیر، انتخاب امام و ولایت، هدیه من به تمام بینندگان که مشتاق هستند در مورد حضرت بشنوند، سخنی از بی بی دو عالم، فاطمه زهرا(س) هست. همه ما دوست داریم خوشبخت شویم. گاهی میگوییم: خیلی خوشبخت، ولی فاطمه زهرا یک روایتی دارند، خوشبخت، خوشبخت، خوشبخت! حضرت میفرمایند: جبرئیل بر من نازل شد. از طرف خداوند یک جمله فرمود. «إِنَ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِید» بنده چون کارم تألیف و پژوهش است، تا به حال روایتی اینقدر آسمانی و با این عظمت و محکمی ندیدم. همانا سعادتمند و خوشبخت، تمامی سعادت و خوشبختی و حق سعادت و خوشبختی برای چه کسی است؟ «مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ» کسی که امیرالمؤمنین علی(ع) را در زمان حیات و بعد از حیات دوست داشته باشد. طبیعتاً دوستی واقعی به دنبالش عمل میآورد. هم سویی و همرنگی میآورد. «وَ إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ» بدبخت و بیچاره، تمامی بدبختی، حق بدبختی و بدبخت واقعی کسی است که امیرالمؤمنین را در حیات و بعد از حیات دوست ندارد. داعشی میشود! از آن طرف شیعه میشود. این هدیه و مژده را فاطمه زهرا به ما دادند. ما امروز میخواهیم از ام القری جهان اسلام، ایران عزیز به طرف مدینه چه چیزی بفرستیم؟ دامن دامن نور، طبق طبق گل و صلوات و شور و شعف. پیشنهاد من به همه بینندهها این است که از امروز به مدت پنج روز، هر روز 110 صلوات هدیه به مدینه النبی، همسر امیرالمؤمنین علی (ع) بکنیم برای گشایش کارها، شادی دلها. بنده از همینجا دست همه کوچولوهایی که به دنیا میآیند و با نام علی و زهرا و فاطمه و نازنین زهرا و یاسمین زهرا و فاطمه سیما هستند را میبوسم. به خانوادهها تبریک میگویم و امیدوارم سال آینده همه کسانی که در آرزوی فرزند هستند و در پیامها گفتند: فلانی دعا کند و همه گرفتارها دلشان شاد باشد، لبشان شیرین و دلنشین باشد.
شخصی خدمت پیامبر آمد و گفت: «یا رسول الله، علمنی عملاً» یک عملی یاد من بده که خدا مرا دوست داشته باشد. مردم مرا دوست داشته باشند. وضع مالی من خوب شود. عمرم طولانی شود. بدنم سالم باشد و بعد از مرگ با شما محشور و همنشین شوم. همه خوبیها را یکجا خواست. دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، ظاهری و باطنی را با هم خواست. پیامبر فرمودند: اگر میخواهی خدا تو را دوست داشته باشد.
یک، خوف از خدا داشته باشد. مگر خدا ترس دارد؟ نه. از خودمان، اینکه آیت الله نجفی مرعشی(ره) صبح از خانه بیرون میآمدند به آسمان نگاه میکردند: خدایا نمیدانم ظهر مسلمان و با ایمان برمیگردم یا نه؟ یا گاهی از ما به زیارتگاه میرویم، نمازی میخوانیم، اشکی میریزیم. فکر میکنیم تا آخر عمر بیمه شدیم. در حالی که اینطور نیست. صد سال برای خوشنام بودن کافی نیست ولی یک لحظه برای بدنامی و سقوط کافی است. خوف، یعنی هر لحظه خودت را متهم کن. عمامه، بیمه و گارانتی نمیآورد. مدرک، خانواده فلان، ثروت، ملاک نیست. به هیچ چیز نباید تکیه کنید. بزرگان ما وقتی دستورالعمل میدادند، چندین بار میگفتند: مراقبه، مراقبه، مراقبه! همه چیز در این توصیه است.
دو، تقوا داشته باش. جایی که میدانی گناه میشود، وارد نشو. جایی که احتمال میدهی، ورع است. میخواهی عصمت پیدا کنی، نه فکر گناه و نه فعل گناه، ورودی گناه را ببند. میدانی این گوشی، این نشست، این رفاقت، این وصلت، این شراکت تو را وارد لغزشگاه گناه میکند، وارد نشو!
پیامبر فرمودند: اگر میخواهی مردم تو را دوست داشته باشند، دو کار کن «و احسن الیهم» احسان و نیکویی به مردم کن! نگو این پادوی مغازه من است! این کارگر است، آبدارچی است. نیکویی کن.
کاربر مهمان