display result search
- 1248
- 1000
- 1000
- 1000
کدام حسین؛ کدام کربلا، جلسه هشتم
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حامد کاشانی با موضوع «کدام حسین؛ کدام کربلا»، جلسه هشتم، سال 1401
بحث فهم رفتار سیدالشهدا علیه السلام از پیچیده ترین مسائل و مباحث تحلیل سیره معصومان است و محل اختلاف شدید است. جنگ تحلیل ها و روایت هاست. قصدش تشکیل حکومت بود، شهادت طلبی بود، خطای محاسباتی بود، ماجراجویی بود، نجات گنهکاران بود، فرهنگ بود، حادثه بود. بین فرق و گروه های مختلف اختلاف است و حتی در بین شیعیان و حتی در یک جبهه فکری تفاوت نظر است. یعنی در کلیات اگر مشترک هستند در تطبیق و جزئیات تفاوت نظر است. اینجا از نقاط پیچیده فهم تاریخ است.
این مسئله برای اینکه درست تحلیل شود باید سر چشمه پیدا شود وگرنه فریب دستگاه های تولید خبر را می خوریم. یکی از مسائل این است که کسی حق را بفهمد و انکار کند. در زمان رسول خدا دو گروه بود که یک گروه و جریان مطیع بود و رسول الله را مطلق می پنداشت و معصوم می دید و جریان دیگر، چه منافقین و چه مسلمین آنها به رسول الله عرفی و عادی نگاه می کردند و در همه امور پیامبر را به حق و برتر نمی دیدند و برای نظر خودشان در عرض نظر پیامبر حق قائل بودند و گاهی نظر خود را درست تر می دیدند.
لذا اینگونه نبود که ماجرای مثل غدیر را فراموش کرده باشند بلکه آن را عمدا به فراموشی سپردند و خود را به نشنیدن زدند چون نمی خواستند آن را بپذیرند. خود را عقل کل می دیدند. این چیز عجیبی نیست. من هم وقتی سبک زندگی شخصی خود را به دستورات دین ترجیح می دهم یعنی خودم را عقل کل می دانم یعنی خدا و رسول او متوجه نیستند و من می دانم. فکر نکنید ماجرای داوت و قلم روز پنجشنبه یا حسین جان برای چه به کوفه می روی یک بار است، نه، این یک مرام است.
بحث فهم رفتار سیدالشهدا علیه السلام از پیچیده ترین مسائل و مباحث تحلیل سیره معصومان است و محل اختلاف شدید است. جنگ تحلیل ها و روایت هاست. قصدش تشکیل حکومت بود، شهادت طلبی بود، خطای محاسباتی بود، ماجراجویی بود، نجات گنهکاران بود، فرهنگ بود، حادثه بود. بین فرق و گروه های مختلف اختلاف است و حتی در بین شیعیان و حتی در یک جبهه فکری تفاوت نظر است. یعنی در کلیات اگر مشترک هستند در تطبیق و جزئیات تفاوت نظر است. اینجا از نقاط پیچیده فهم تاریخ است.
این مسئله برای اینکه درست تحلیل شود باید سر چشمه پیدا شود وگرنه فریب دستگاه های تولید خبر را می خوریم. یکی از مسائل این است که کسی حق را بفهمد و انکار کند. در زمان رسول خدا دو گروه بود که یک گروه و جریان مطیع بود و رسول الله را مطلق می پنداشت و معصوم می دید و جریان دیگر، چه منافقین و چه مسلمین آنها به رسول الله عرفی و عادی نگاه می کردند و در همه امور پیامبر را به حق و برتر نمی دیدند و برای نظر خودشان در عرض نظر پیامبر حق قائل بودند و گاهی نظر خود را درست تر می دیدند.
لذا اینگونه نبود که ماجرای مثل غدیر را فراموش کرده باشند بلکه آن را عمدا به فراموشی سپردند و خود را به نشنیدن زدند چون نمی خواستند آن را بپذیرند. خود را عقل کل می دیدند. این چیز عجیبی نیست. من هم وقتی سبک زندگی شخصی خود را به دستورات دین ترجیح می دهم یعنی خودم را عقل کل می دانم یعنی خدا و رسول او متوجه نیستند و من می دانم. فکر نکنید ماجرای داوت و قلم روز پنجشنبه یا حسین جان برای چه به کوفه می روی یک بار است، نه، این یک مرام است.
تاکنون نظری ثبت نشده است