- 1497
- 1000
- 1000
- 1000
برکات تهدیدها، جلسه دوم
سخنرانی حجت الاسلام مسعود عالی با موضوع «برکات تهدیدها»، جلسه دوم، سال 1401
اصلی ترین صفت و ویژگی یک مومن این است که خدا در زندگی او حضور داشته باشد. خدا بخش از زندگی او نباشد بلکه تمام زندگی او را پوشش بدهد.
اینگونه نیست که دین بخشی از زندگی ما باشد. مثلا بخشی تفریح، بخشی ورزش، بخشی کار، بخشی تحصیل، بخشی کار خانه و یک بخشی هم عبودیت و عبادت باشد. نه. بندگی خدا باید تمام زندگی را پوشش بدهد. چه در محل کار، چه تو کار، چه در خانه، چه در تحصیل و ورزش و... . ما مثل مسیحی ها و برخی ادیان دیگر نیستیم که مثلا یک شنبه ها روز عبادت باشد و وقتی از کلیسا بیرون می آییم، دیگر کاری با خدا و دین نداشته باشیم.
فرهنگ سکولاری که الآن هست نمی گویند خدا نیست ولی می گویند خدا یک مسئله شخصی هست که حالا اگر می خواهی توبه ای داشته باشی، روزهای یکشنبه به کلیسا برو. خدا را نفی نمی کنند ولی در واقع خدا را در حاشیه قرار می دهند. خدا در متن زندگی قرار ندارد و نیست. اگر بخواهی دین را مثلا در متن ورزش بیاوری مانند یکی دو سال قبل که به مناسبت بازی ایران و کره که در ماه محرم افتاده بود و تماشاچیان پرچم یا اباالفضل را به ورزشگاه آورده بودند، فیفا ایران را جریمه کرد که چرا شما دین را در ورزش می آورید و حال آن که خودشان سیاست و اعتقادات خود را به شدت در اینگونه مسائل وارد می کنند. چگونه است که در فرانسه، آزادی به حجاب که می رسد ممنوع می شود.
یک مسلمان و مومن واقعی باید خدا در تمام زندگی اش حضور داشته باشد و همه جای آن باید بندگی و عبودیت باشد. اگر این شد لذت با خدا بودن را خواهد چشید و به آرامش در زندگی دست خواهد یافت. قرار نیست هر گونه که خواستیم دینداری کنیم و از طرف دیگر تمام آثار دینداری در زندگی ما وجود داشته باشد.
اصلی ترین صفت و ویژگی یک مومن این است که خدا در زندگی او حضور داشته باشد. خدا بخش از زندگی او نباشد بلکه تمام زندگی او را پوشش بدهد.
اینگونه نیست که دین بخشی از زندگی ما باشد. مثلا بخشی تفریح، بخشی ورزش، بخشی کار، بخشی تحصیل، بخشی کار خانه و یک بخشی هم عبودیت و عبادت باشد. نه. بندگی خدا باید تمام زندگی را پوشش بدهد. چه در محل کار، چه تو کار، چه در خانه، چه در تحصیل و ورزش و... . ما مثل مسیحی ها و برخی ادیان دیگر نیستیم که مثلا یک شنبه ها روز عبادت باشد و وقتی از کلیسا بیرون می آییم، دیگر کاری با خدا و دین نداشته باشیم.
فرهنگ سکولاری که الآن هست نمی گویند خدا نیست ولی می گویند خدا یک مسئله شخصی هست که حالا اگر می خواهی توبه ای داشته باشی، روزهای یکشنبه به کلیسا برو. خدا را نفی نمی کنند ولی در واقع خدا را در حاشیه قرار می دهند. خدا در متن زندگی قرار ندارد و نیست. اگر بخواهی دین را مثلا در متن ورزش بیاوری مانند یکی دو سال قبل که به مناسبت بازی ایران و کره که در ماه محرم افتاده بود و تماشاچیان پرچم یا اباالفضل را به ورزشگاه آورده بودند، فیفا ایران را جریمه کرد که چرا شما دین را در ورزش می آورید و حال آن که خودشان سیاست و اعتقادات خود را به شدت در اینگونه مسائل وارد می کنند. چگونه است که در فرانسه، آزادی به حجاب که می رسد ممنوع می شود.
یک مسلمان و مومن واقعی باید خدا در تمام زندگی اش حضور داشته باشد و همه جای آن باید بندگی و عبودیت باشد. اگر این شد لذت با خدا بودن را خواهد چشید و به آرامش در زندگی دست خواهد یافت. قرار نیست هر گونه که خواستیم دینداری کنیم و از طرف دیگر تمام آثار دینداری در زندگی ما وجود داشته باشد.
کاربر مهمان