- 849
- 1000
- 1000
- 1000
تاریخ بعثت و عصر ظهور، جلسه بیست و نهم
سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان با موضوع «تاریخ بعثت و عصر ظهور»، جلسه بیست و نهم، سال 1400
قبل از مواسات، سه تا موضوعِ سخت دیگر هم هست. اجازه بدهید من همۀ این سختیها را ذکر کنم، بعد بگوییم راه آسانشدن همۀ این سختیها چیست. اولاً پذیرش حقّانیت دین و اساساً پذیرش حق، سخت است. «الحقُّ مُرٌّ»؛ از یک زاویه که نگاه بکنی حق تلخ است. اگر پذیرش دین و پذیرش حقّانیت آن سخت نبود قریش به راحتی ایمان میآورد. این یک سختی که بعضیها از آن میگذرند، بعد از اینکه حق را پذیرفتند رعایت دستورهای دین برای بعضیها سخت است مثل دادن خمس و زکات، مراعاتکردن گناه و ثواب و اوامر الهی. نماز خواندن برای خیلیها سخت است. بعضیها این مرحله را هم که بگذرانند یک سختی دیگر برایشان پیش میآید. آن هم اینکه بتوانند مغرور نشوند و عُجب پیدا نکنند. این هم خیلی سخت است. ممکن است آدمها بتوانند ریا نکنند، ولی بعید است که مغرور نشوند. این هم سختیِ سوم در مسیر دینداری است. کسی که کارهای دینی را اجرا میکند و درست رعایت میکند در معرض عُجب قرار میگیرد.
بحث در مورد عُجب، فراوان است. اجازه بدهید از قول مرحوم شاهآبادی - استاد عرفان حضرت امام، که هر موقع امام از ایشان یاد میکردند میفرمودند روحی لهُ الفدا- نکتهای دربارۀ عُجب عرض کنم. ایشان اول مشکل جامعۀ اسلامی را غرور طرفداران حق میدانستند و میفرمودند غرور طرفداران حق، میدان را به دشمنان حق داده است. ایشان خیلی عبارات عجیبی دارند و میفرماید اول ما باید از غرور طرفداران حق بگذریم. ایشان در اینباره شرح مفصّلی در کتاب «شذرات المعارف» دارند.
سختی اول، پذیرش اصل حقّانیت دین، سختی دوم رعایت دستورات دین و سختی سوم غرور نداشتن است. وقتی که خیلی آدم خوبی شدی و غرور نداشتی، نوبت سختی چهارم میشود یعنی مواسات. حالا باید خودت را با خاک یکسان ببینی و در خدمت دوستان مؤمنت قرار بگیری و به قول مرحوم ابوترابی آزاده، بگذارید مؤمنین پا بگذارند و از روی تو عبور کنند و به اهدافشان برسند و تو حذف بشوی و قدردانی نشوی.
در روایات هست که مؤمن کسی است که عیب برادر دینیاش را به خودش نسبت بدهد و بگوید تقصیر من بود، و حُسن خودش را به برادر دینیاش نسبت بدهد و بگوید او این کار خوب را کرد. (مَا بَالُ الْمَظْلُومِ لَا یَصِیرُ إِلَى الظَّالِمِ فَیَقُولُ: أَنَا الظَّالِمُ، حَتَّى یَصْطَلِحَا؛ ) ما نمیتوانیم در مورد مواسات زیاد صحبت کنیم چون کارمان سختتر میشود. در روایات آمده است که مُعلّی بن خنیس به حضرت امام صادق(ع) عرض کرد: آقا حقّ برادران دینی را برای ما بفرمایید «ما حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ». امام(ص) فرمود: میترسم آن را ضایع کنید چون شما نمیتوانید اجرا کنید. «وَیْحَکَ یَا مُعَلَّى إِنِّی شَفِیقٌ عَلَیْکَ أَخْشَى أَنْ تُضَیِّعَ وَ لَا تَحْفَظَ وَ تَعْلَمَ وَ لَا تَعْمَل»
مواسات سخت است، قبل از آن هم چند سختی دیگر وجود دارد. واقعاً چهطور میشود این سختیها را آسان کرد؟ گاهی وقتی که در مورد مسائلی مثل مواسات صحبت میکنیم در چهرۀ مخاطبان میبینیم که سختی آن را دارند احساس میکنند. اتفاقاً در روایت هم هست که عدّهای پیش امام صادق(ع) نشسته بودند و حضرت از مواسات حرف میزد و در چهرۀ افراد سختیاش دیده میشد، میگفتند سخت است، نمیتوانیم تحمل کنیم.
قبل از مواسات، سه تا موضوعِ سخت دیگر هم هست. اجازه بدهید من همۀ این سختیها را ذکر کنم، بعد بگوییم راه آسانشدن همۀ این سختیها چیست. اولاً پذیرش حقّانیت دین و اساساً پذیرش حق، سخت است. «الحقُّ مُرٌّ»؛ از یک زاویه که نگاه بکنی حق تلخ است. اگر پذیرش دین و پذیرش حقّانیت آن سخت نبود قریش به راحتی ایمان میآورد. این یک سختی که بعضیها از آن میگذرند، بعد از اینکه حق را پذیرفتند رعایت دستورهای دین برای بعضیها سخت است مثل دادن خمس و زکات، مراعاتکردن گناه و ثواب و اوامر الهی. نماز خواندن برای خیلیها سخت است. بعضیها این مرحله را هم که بگذرانند یک سختی دیگر برایشان پیش میآید. آن هم اینکه بتوانند مغرور نشوند و عُجب پیدا نکنند. این هم خیلی سخت است. ممکن است آدمها بتوانند ریا نکنند، ولی بعید است که مغرور نشوند. این هم سختیِ سوم در مسیر دینداری است. کسی که کارهای دینی را اجرا میکند و درست رعایت میکند در معرض عُجب قرار میگیرد.
بحث در مورد عُجب، فراوان است. اجازه بدهید از قول مرحوم شاهآبادی - استاد عرفان حضرت امام، که هر موقع امام از ایشان یاد میکردند میفرمودند روحی لهُ الفدا- نکتهای دربارۀ عُجب عرض کنم. ایشان اول مشکل جامعۀ اسلامی را غرور طرفداران حق میدانستند و میفرمودند غرور طرفداران حق، میدان را به دشمنان حق داده است. ایشان خیلی عبارات عجیبی دارند و میفرماید اول ما باید از غرور طرفداران حق بگذریم. ایشان در اینباره شرح مفصّلی در کتاب «شذرات المعارف» دارند.
سختی اول، پذیرش اصل حقّانیت دین، سختی دوم رعایت دستورات دین و سختی سوم غرور نداشتن است. وقتی که خیلی آدم خوبی شدی و غرور نداشتی، نوبت سختی چهارم میشود یعنی مواسات. حالا باید خودت را با خاک یکسان ببینی و در خدمت دوستان مؤمنت قرار بگیری و به قول مرحوم ابوترابی آزاده، بگذارید مؤمنین پا بگذارند و از روی تو عبور کنند و به اهدافشان برسند و تو حذف بشوی و قدردانی نشوی.
در روایات هست که مؤمن کسی است که عیب برادر دینیاش را به خودش نسبت بدهد و بگوید تقصیر من بود، و حُسن خودش را به برادر دینیاش نسبت بدهد و بگوید او این کار خوب را کرد. (مَا بَالُ الْمَظْلُومِ لَا یَصِیرُ إِلَى الظَّالِمِ فَیَقُولُ: أَنَا الظَّالِمُ، حَتَّى یَصْطَلِحَا؛ ) ما نمیتوانیم در مورد مواسات زیاد صحبت کنیم چون کارمان سختتر میشود. در روایات آمده است که مُعلّی بن خنیس به حضرت امام صادق(ع) عرض کرد: آقا حقّ برادران دینی را برای ما بفرمایید «ما حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ». امام(ص) فرمود: میترسم آن را ضایع کنید چون شما نمیتوانید اجرا کنید. «وَیْحَکَ یَا مُعَلَّى إِنِّی شَفِیقٌ عَلَیْکَ أَخْشَى أَنْ تُضَیِّعَ وَ لَا تَحْفَظَ وَ تَعْلَمَ وَ لَا تَعْمَل»
مواسات سخت است، قبل از آن هم چند سختی دیگر وجود دارد. واقعاً چهطور میشود این سختیها را آسان کرد؟ گاهی وقتی که در مورد مسائلی مثل مواسات صحبت میکنیم در چهرۀ مخاطبان میبینیم که سختی آن را دارند احساس میکنند. اتفاقاً در روایت هم هست که عدّهای پیش امام صادق(ع) نشسته بودند و حضرت از مواسات حرف میزد و در چهرۀ افراد سختیاش دیده میشد، میگفتند سخت است، نمیتوانیم تحمل کنیم.
تاکنون نظری ثبت نشده است